اگر روزمرّگی را تغيير ندهی...

به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی

اگر سفر نكنی، اگر كتابی نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نكنی.

به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی

زماني كه خودباوري را در خودت بكشی، وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند.

به آرامي آغاز به مردن مي‌كنی

اگر برده‏ی عادات خود شوی، اگر هميشه از يك راه تكراری بروی ...

اگر روزمرّگی را تغيير ندهی

اگر رنگ‏های متفاوت به تن نكنی، يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.

تو به آرامی آغاز به مردن مي‏كنی

اگر از شور و حرارت، از احساسات سركش، و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامی‌دارند، و ضربان قلبت را تندتر مي‌كنند

دوری كنی . . .

تو به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی

اگر هنگامی كه با شغلت،‌ يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی، اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،

اگر ورای روياها نروی، اگر به خودت اجازه ندهی كه حداقل يك بار در تمام زندگي‏ات ورای مصلحت‌انديشی بروی . . .

امروز زندگی را آغاز كن!

امروز مخاطره كن!

امروز كاری كن!

نگذار كه به آرامی بميري

پابلو نرودا؛ وجدان بیدار و فریادخشم آلود مردم شیلی و شعر انقلابی و سنت شکن او راستین، حماسی و بشری است . او بی قراری هایش را در کتاب " انگیزه نیکسون کشی و جشن انقلاب شیلی " می سراید و با شمشیری آاخته در کنار آلنده _ رهبر انقلابی شیلی _ بر ضد نظام زورگو و ستمگر حاکم قیام می کند.

از دل سلامت می کنم

ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم

تــــــــو کعبه‌ای هر جا روم قصد مقامت می کنم

هــــر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظـــــری

شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم

گه همچو باز آشنا بر دست تو پر می زنم

گه چون کبوتر پرزنان آهنگ بامت می کنم

گر غایبی هر دم چرا آسیب بر دل می زنــــــم

ور حاضری پس من چرا در سینه دامت می کنم

دوری به تن لیک از دلم اندر دل تو روزنیست

زان روزن دزدیده من چون مه پیامت می کنم

ای آفتاب از دور تو بــــــــــر ما فرستی نور تو

ای جان هر مهجور تو جان را غلامت می کنم

من آینه دل را ز تو این جا صقالی می دهم

من گوش خود را دفتر لطف کلامت می کنم

در گوش تو در هوش تو و اندر دل پرجوش تـــــــــــو

این‌ها چه باشد تو منی وین وصف عامت می کنم

ای دل نه اندر ماجرا می گفت آن دلبر تو را

هر چند از تو کم شود از خود تمامت می کنم

ای چاره در من چاره گر حیران شو و نظاره گر

بنگر کز این جمله صور این دم کدامت می کنم

گـــــــــــــــه راست مانند الف گه کژ چو حرف مختلف

یک لحظه پخته می شوی یک لحظه خامت می کنم

گر سال‌ها ره می روی چون مهره‌ای در دست من

چیزی که رامش می کنی زان چیز رامت می کنم

ای شه حسام الدین حسن می گوی با جانان که من

جـــان را غلاف معرفــت بهر حسامت می کنـــــــــــم

دیوان شمس تبریزی

دیگران هم بودند..

تبلیغات گزینشی و بیان خاطرات هدایت شده از دفاع مقدس در صدا و سیما به جایی رسیده است که شخصیت های اصلی در اداره جنگ هشت ساله فقط چند نفرخاص معرفی می شوند و گویی افرادی مثل هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی و ... در مدیریت و هدایت دفاع هشت ساله نقشی نداشته اند !

خدا را شکر که فرزندان و سربازان امام در جنگ تحمیلی ، حی و حاضر و زنده هستند و همه واقعیت ها را می دانند و می بییند و الا بعضی آقایان ادعا می کردند؛ همین افراد بودند که همچون مدافعین جنگ احد به قصد جمع آوری غنیمت، به دشمن فرصت دادند و نگذاشتند رزمندگان تا بغداد پیش بروند!

حکایات

حکيم فرزانه اي را پرسيدند:

چندين درخت نامور که خداي عزوجل آفريده است و برومند ، هيچ يک را آزاد نخوانده اند مگر سرو را که ثمره اي ندارد . درين چه حکمت است ؟

گفت : هردرختي ثمره معين است که به وقتي معلوم به وجود آن تازه آيد و گاهي به عدم آن پژمرده شود سرو را هيچ ازين نيست و همه وقتي خوش است و اين صفت آزادگان است .

به آنچه مي گذرد دل منه که دجله بسي ....پس از خليفه بخواهد گذشت در بغداد

گرت ز دست برآيد، چو نخل باش کريم......ورت ز دست نيايد، چو سرو باش آزاد

*******

از يکي از بزرگان پرسيدند:

با اينکه دست راست داراي چندين فضيلت و کمال است ، چرا بعضي انگشتر را در دست چپ مي کنند؟

او در پاسخ گفت : نداني که پيوسته اهل فضل، از نعمتهاي دنيا محروم شوند ؟!

آنکه حظ آفريد و روزي داد.....يا فضيلت همي دهد يا بخت

*******

پارسايي در مناجات مي گفت : خدايا! بر بدان رحمت بفرست ، اما نيکان خود رحمتند و آنها را نيک آفريده اي .

گويند: فريدون که بر ضحاک ستمگر پيروز شد و خود به جاي او نشست فرمود خيمه شاهي او را در زميني وسيع سازند. پس به نقاشان چنين دستور داد تا اين را در اطراف آن خيمه با خط زيبا و درشت بنويسند و رنگ آميزي کنند:

اي خردمند! با بدکاران به نيکي رفتار کن ، تا به پيروزي از تو راه نيکان را برگزينند.

فريدون گفت : نقاشان چين را ....که پيرامون خرگاهش بدوزند

بدان را نيک دار، اي مرد هشيار!....که نيکان خود بزرگ و نيک روزند

*******

جاهلي خواست که الاغي را سخن گفتن بياموزد، گفتار را به الاغ تلقين مي کرد و به خيال خود مي خواست سخن گفتن را به الاغ ياد بدهد.

حکيمي او را گفت :

اي احمق ! بيهوده کوشش نکن و تا سرزنشگران تو را مورد سرزنش قرار نداده اند اين خيال باطل را از سرت بيرون کن ، زيرا الاغ از تو سخن نمي آموزد، ولي تو مي تواني خاموشي را از الاغ و ساير چارپايان بياموزي .

حکيمي گفتش اي نادان چه کوشي .... در اين سودا بترس از لولائم

نياموزد بهايم 445 از تو گفتار ..... تو خاموشي بياموز از بهائم

هر که تاءمل نکند در جواب ..... بيشتر آيد سخنش ناصواب

يا سخن آراي چو مردم بهوش ..... يا بنشين همچو بائم خموش

برگرفته از باب هشتم گلستان سعدی

پرسش مهر در پیام رئیس جمهور به مناسبت بازگشايي مدارس

به مناسبت بازگشايي مدارس رييس جمهور خطاب به دانش آموزان سراسر كشور پيامي راصادر كرد. به گزارش مركز اطلاع رساني وروابط عمومي وزارت آموزش وپرورش ، متن كامل اين پيام به شرح زير است:

يكبار ديگر ماه پرشكوه مهر و آغاز فصل تعليم و تربيت فرارسيد ، حقيقت اين است كه مهر ماه زيباترين ايام سال است ، يكي از پرشكوه‌ترين مجاهدتها و حركت هاي ملي ملت ايران در ماه مهر آغاز مي شود. حركت عمومي به سمت تعليم و تربيت ، ساختن انسانهاي عالم ، شجاع ، خلاق ، مؤمن و آرماني كسب معرفتها و علوم گوناگون براي ساختن ايران و ساختن جهان ، همه اين‌ها روح حركت آموزش و پرورش و تعليم و تربيت و مدرسه و دانشگاه است.

از اين جهت شايد بتوانيم بگوييم كه روز اول مهر يكي از روزهاي مقدس در تاريخ ملت ماست ، تقريباً همه خانواده‌ها و اكثريت قريب به اتفاق جوانها ، همه نوجوانها و كودكان حركت مي كنند ، در گير مي شوند و با يك تعهد الهي كار بزرگي را شروع مي كنند. يك‌ سال گرچه در مقايسه با تاريخ يك ملت زمان طولاني نيست اما يك سال براي حركت رو به جلو ، براي ساختن ، براي شدن ، براي توانستن زمان طولاني است و هر يك ثانيه يك فرصت است براي ارتقاء و هر يك روز ، هر دقيقه فرصتي است براي آموختن ، براي ساخته شدن ، براي خلاقيت و براي حركت ، خدا را سپاسگزاريم كه آغاز مهر در ايران با شور و اشتياق و شكوه ويژه اي انجام مي شود . من در جمع گروهي از جوانان عرض كردم كه هر سال اول مهر در روح و دل خود من يك شور و نشاط ويژه اي برپا مي‌شود، نگاه مي كنم در سرتاسر ايران از شهر تا روستا ، دور و نزديك ، كودكان و نوجوانان و جوانان همه مصمم با چهره هاي خندان و با نشاط حركت مي كنند ، براي علم آموزي كه اين به طور طبيعي هم اميد ايجاد مي كند و هم نشاط ايجاد مي كند و هم انگيزه حركت براي كار و ساختن ، خوشبختانه امروز مجموعه دست‌اندركاران نظام تعليم و تربيت ما ، فرهنگيان عزيز ما ، دانشگاهيان متعهد و دلسوز ما ، همه در يك مسير ، در يك جهت و با يك هم‌افزايي قابل تحسين در جهت ساختن نسلها ، توليد علم و شكستن مرزهاي دانش و فتح قله هاي جديد و افتخار دارند حركت مي‌كنند من از همه تشكر مي كنم و آغاز سال تحصيلي را تبريك مي گويم .

دو سه نكته را به عنوان برادري كوچك و خدمتگزار عرض مي كنم ؛

اول خطاب به جوانان و نوجوانان و كودكان است : بهترين دوران زندگي ، دوران جواني و نوجواني است. دوراني است كه شخصيت و روح انسان شكل مي گيرد و اهداف و آرمانهاي بلند در ذهن و دل انسانها نهادينه مي شود . كساني كه دنبال هدفهاي بلند هستند ، اين هدف‌ها را در دوران جواني و نوجواني در انديشه و دل و اراده خودشان تثبيت مي كنند . فصل تصميم و فصل انديشه و آموختن و ساختن است‌. امروز بالاترين سرمايه ملت ايران شما هستيد قدر جواني ، نوجواني و قدر فرصتهاي حركت و نوآوري را بدانيد، تقريباً همه كشور با توجه به امكانات موجود بسيج مي شود تا شما بتوانيد در فضاي مناسبي بياموزيد و حركت كنيد‌. امروز فضاي جمهوري اسلامي ، فضاي متعالي و فضاي سازنده است، افق انديشه ، افق اراده‌ها بسيار بسيار گسترده و تا انتهاي تاريخ گسترش پيدا كرده ، فضاي مناسب در مدارس و در دانشگاه‌ها ، امكانات نسبتاً قابل قبول در همه اين مقاطع ، فرصت خوبي است كه با نگاه به آينده روشن ، ساختن ايران ، ساختن جهان انشاءا... حركت كنيد و انرژي عظيم خودتان را در مسير پيشرفت ايران عزيز و ارزشها و فرهنگ ملت بزرگ ايران جاري كنيد .

فرهنگيان عزيز و اساتيد دانشگاه مي دانند مهمترين مسئوليت اجتماعي به عهده آنهاست . استمرار و عزت و موجوديت يك ملت در گرو دل و انديشه و زبان و قلم آنهاست.

مسئوليت ساختن نسلهاي فردا و نسلهاي متوالي به عهده آنهاست. مثل گذشته مصمم و با اراده انشاءا... در فضايي اميد بخش و پر نشاط حركت كنيد ، كودكان و نوجوانان و جوانان بالنده ايران عزيز را هدايت كنيد و بياموزيد و به سمت هدفهاي بلند الهي و انساني راهنمايي كنيد. خدا را سپاسگزاريم كه جامعه تعليم و تربيت ما ، جامعه فرهنگي و دانشگاهي ما انسانهاي فرهيخته ، انسانهاي متخلق ، انسان هاي پايبند به مباني ملت ايران و مصمم براي ساختن فرداهاي روشن است.

توصيه اي هم به خانواده هاي عزيز دارم ، تعليم و تربيت و ساختن فردا مسئوليت همگاني است آنچه كه به عهده دولت است ايجاد ساختمانها ، تجهيزات ، امكانات ، پشتيباني از كار تعليم و تربيت و فرهنگ ، تنظيم ساختارها و برنامه‌ها و جهت‌دهي‌هاست .مجموعه فرهنگيان و دانشگاهيان اينها در محدوده دانشگاه و محدوده مدرسه كارشان را انجام مي دهند. اما ساختن نسلها نيازمند مشاركت خانواده‌هاست . نقش پايه و اصلي در تعليم و تربيت به عهده خانواده است ، مهمترين كانون انساني ، مهمترين كانون ساختن ، مهمترين كانون تربيت خانه و خانواده است . رابطه محبت آميز و عاشقانه پدر و مادر و هر دوي آنها با فرزندان ، توجه به بالندگي و رشد و نيازهاي روحي و رواني فرزندان ، همكاري با مدرسه و جامعه فرهنگي و مسئولين رسمي تعليم و تربيت و آموزش حركت در چهارچوب برنامه آموزشي و تعليم و تربيت ، مسئوليت بسيار مهمي است و حتماً و حتماً توجه به اين امور از توجه به نيازهاي مادي مهمتر است . گرچه آنها هم بايد در صدر مسئوليت هاي خانواده قرار بگيرد ، ما اگر انسانهايي داشته باشيم عالم و خلاق ، اما خداي نكرده ، خالي از محبت و عشق و اخلاق و ارزشهاي انساني ، اين حتماً وبال گردن خانواده و ملت خواهد بود شرط تحقق همه آرزوها در حضور فعال و مشاركت جدي و هماهنگ خانواده‌هاست . بايد هر خانواده زماني را معين كند ، پدر ، مادر و اولياي دانش آموز براي اولاً هماهنگي با مدرسه ، هماهنگي با دانشگاه و بعد كمك به فرزندان ، بالاخره نونهالان ، سرمايه هاي ما هستند و دارند تجربه مي كنند و دارند مي بالند ، در اين دوره بيش از هميشه نيازمند حمايت ، نيازمند ايجاد فضاي مناسب و نيازمند پشتيباني و راهنمايي والدين هستند، اميدوارم در فصل جديدي كه جامعه فرهنگي ما با برنامه هاي گسترده تر ، عالمانه تر ، سازنده تري كار تعليم و تربيت را شروع مي كند ، انشاءا... حضور خانواده‌ها و حضور والدين پررنگ تر و مؤثرتر، با نشاط تر از گذشته باشد .

در پايان مي‌خواهم پرسشي را هم مطرح كنم ، پرسش مهر سنتي بود كه از قبل گذاشته شد ، سنت بسيار خوبي است ، خوب در سالهاي گذشته سؤالاتي مطرح شد ، امسال هم مي خواهم سؤالي را مطرح كنم از كل جامعه فرهنگي مان سؤال ساده است . فكر مي كنم هماني است كه همه دائماً به او فكر مي كنيم و به او علاقه داريم ، سؤال اين است تصويري كه از آينده ايران در ذهن شماست ، اين تصوير چيست؟ به تعبير ديگر دوست داريد كه ايران به كجا برسد ؟ ايران چه شكلي باشد؟ فرهنگ ايران ، اقتصاد ايران ، سياست ايران ، رفتار مردم ايران ، علم و دانش و صنعت و فناوري ايران ، موقعيت ايران در منطقه و جهان ، اخلاق ، رفتار ، ارتباطات اجتماعي بين آحاد مردم ايران ، خانواده در ايران ، مدرسه در ايران ، دانشگاه در ايران دوست داريد كه آينده چطور باشد؟ يا به تعبير ديگر وقتي داريد درس مي خوانيد ، وقتي داريد تلاش مي كنيد با عشق به ساختن ايران دوست داريد چه ايراني را بسازيد؟ دوست داريد حاصل كار و تلاش شما منجر به چه چيزي شود؟ كدام هدف محقق بشود ؟ اين سؤال امسال است .

خواهش من از مسئولين آموزش و پرورش اين است كه سؤالات جزيي تر و ريزتري تنظيم كنند ، برنامه تهيه كنند ، روش كار بدهند ، محدوديت هم نگذارند ، يك طيف وسيعي اگر كسي مي تواند يك جمله بنويسد ، كسي مي تواند يك متن بنويسد ، كسي يك نقاشي مي كند و ديگري يك كار تحقيقي مي كند ، كسي مقاله خوبي را مي تواند تهيه كند ، باز بگذاريد و يك مقدار هم سهميه‌ها را بيشتر كنيد ، اين طور نباشد كه يك منطقه اي بگويند يك سهميه يا دو تا سهميه ، عده زيادي مي آيند و حرف دارند براي آينده ايران ايده و نظر دارند براي آينده ايران ، عشق دارند به ايران ، باز بگذاريد و اجازه بدهيد در تمام نقاط كشور اين جوشش اتفاق بيفتد ، ما نيازمند يك وحدت نظر و ذهنيت مشترك درباره آينده ايران هستيم تا به فضل الهي همه تلاشها ، همتها و همه كارهايي كه در كشور انجام مي شود ، همه انديشه‌ها و كارهاي علمي و غيرعلمي در جهت ساختن آن ايران ، انشاءا... قرار بگيرد ، مجدداً تبريك مي‌گويم و از خداي متعال مي خواهم كه به همه فرزندان اين سرزمين به همه فرهنگيان و دانشگاهيان و خانواده‌هاي اين سرزمين سلامتي و موفقيت و عزت روز افزون بدهد و از همه دست‌ا‌ندركاران نظام آموزش تعليم و تربيت صميمانه تشكر مي‌‌كنم.

والسلام عليكم و رحمت ا..

پيام كانون صنفي معلمان به مناسبت آغاز سال تحصيلي۹۰-۸۹

به نام خداوند جان و خرد

مهر آغازي است بر روشنايي بخشيدن به جان و خرد فرزندان اين آب و خاك و فراهم آوردن پايه و مايه ي فرهيختگي آيندگان . فرصتي براي پرورش انسان هايي خردمند، دلير و پرسش گر. انسان هايي سالم و پاي بند به ارزش هاي والاي انساني كه با تلاش و كوشش،سرنوشت خويش را رقم مي زنند و نابساماني و آسيب هاي اجتماعي – فرهنگي را از پيكر جامعه مي زدايند. افرادي سرشار از معنويت و به دور از خشونت كه حقوق و آزادي هاي مدني را مي شناسند و پاس مي دارند. شهرونداني شايسته، براي جامعه ي نوين بشري.

همكاران گرامي

باور داريم حرفه ي ما كارساز، بارآور و سودمند است، اما انجام درست آن دشوار . كانت زماني گفته بود: " در ميان نوآوري هاي انساني دو هنر از همه دشوارتر است ، كشور داري و آموزگاري". اكنون ما آموزگاران اين زمان،راستي و ژرفاي اين سخن را چه خوب با همه ي وجود خويش در مي يابيم.

مهر را شادباش مي گوييم .

مهرباني تان نثار همه ي جويندگان دانش .

كانون صنفي معلمان

عکس هایی از سفر به آمریکا

حتماً رئیس جمهور و مشاورین وی در مسافرت به آمریکا برای تحقق آرمان های ملت و گسترش اهداف کشور و ملاقات با سران کشورهای دنیا و نیز تحکیم روابط بین المللی و دفاع از منافع ملی برنامه ریزی داشته اند ، معمولا این نوع مسافرت ها، زمینه های تعمیق روابط بین کشورهای مختلف و گفتگو برای عقد قراردادهای متعدد برای بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی و رفاهی هرکشوری به ارمغان می آورد و بعید این نوع سفرها ، مسافرت برای تفریح و گردش برای بازدید صرف از کشوری و آن کشور دشمن باشد. حال باید عقلای قوم از ایشان بپرسند ؛ که نتایج این رفتن و این همه مصاحبه و این همه ملاقات ، چه سودی برای کشور و منافع ملی داشته است ؟ اگر فقط قصد مصاحبه بود؛ می شد نمایندگان همان خبرگزاری ها را به ایران دعوت کرد و با آنان گپ و گفت داشت ! و اگر غرض ترقی جایگاه کشور است باید برای مردم بیان شود چه جایگاهی به دست آورده شد؟ این هم عکس هایی از سخنرانی رئیس جمهور در اجلاس هزاره سوم !







سوگند نامه معلمان جديد الاستخدام

به گزارش سرويس «آموزش وپرورش» ايسنا، جمع كثيري از معلمان جديد الاستخدام امروز درتالار وزارت كشور با حضوروزير آموزش وپرورش ميثاق نامه معلمي ياد كردند.

متن اين سوگند نامه به اين شرح است:

«هوالذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته ويزكيهم ويعلمهم الكتاب والحكمه وان كانوا من قبل لفي ضلال مبين» (سوره جمعه -2)

با نام وياد پروردگار جهانيان، يكتا معلم ومربي بشريت ودرود بي كران نثار انبيا واولياء گرانقدر، پيشگامان پاكي وهدايت گري ،سلام برمعمار ومعلم كبير انقلاب اسلامي و رهرو حكيم وحكمت پرورش رهبرفرزانه انقلاب اسلامي وبا پاسداشت خاطره ي معلمان بزرگ انقلاب اسلامي استاد مطهري وياوران پاك نهاد رجايي وباهنر.

اكنون كه به فضل خدا، به عنوان يك معلم ، درابتداي طريقت گرانسگ تعليم وتربيت قرارگرفته ام ، بااستعانت از الطاف رحماني ودرسايه سار توجهات حضرت ولي عصر(عج) ودرپيشگاه قرآن كريم سوگند ياد مي كنم كه :

1- از نام نيك و شريف اين خدمت پرافتخار پاسداري نمايم.

2-تمام توان خود را براي انجام مطلوب وظايف شغلي ومسئوليت هاي قانوني بكارگيرم.

3-به عنوان يك مسلمان متعهد درقلمرو تعليم وتربيت پاسدار مجاهدت هاي امام راحل عظيم الشان، خون پاك شهداي انقلاب اسلامي وهشت سال دفاع مقدس ومنويات مقام معظم رهبري باشم.

4- به عنوان يك فرد صاحب خرد وانديشه درحرفه ام، همواره راستي و درستي را در پيش گيرم و رسالت معلمي را به نحو نيكو به انجام رسانم.

5- تمامي دانش، مهارت و توان خود را به منظور توسعه وپيشرفت امر تعليم وتربيت كشور بكار گيرم.

6-درهمه حال به احكام الهي، قانون اساسي ،مقررات حاكم ومصالح نظام مقدس جمهوري اسلامي پايبند باشم.

7-باتقويت روحيه كاروتلاش ،خلاقيت وابتكار را درتمامي زمينه هاي علمي وفرهنگي بكار گيرم.

8- همواره سلامت وشادابي ونشاط را درمحيط كاروآموزش ترويج نمايم.

9-درايجاد كانون محبت ومهرورزي نسبت به دانش آموزان گرانقدر، اين امانت هاي ارزشمند الهي وآينده سازان ايران اسلامي همواره كوشا باشم.

10- نسبت به ارتقاي مهارت هاي حرفه اي – شغلي خود اهتمام ورزم.

11- اين پيمان را از روي ايمان ودرنهايت آزادي وبه اتكاي شرف و وجدان خويش تعهد نموده و دراين راه از درگاه خداوند بزرگ طلب توفيق مي نمايم.»

آغاز سال تحصیلی

روزهای آغاز سال تحصیلی برای بیشتر مردم بخصوص دانش آموزان و خانواده های آنان در مقاطع ابتدایی و راهنمایی شور وحال دیگری دارد. هر سال تکرار این جنب و جوش و شادی برای مدرسه رفتن ، فضای اجتماع را امیدوار جلوه می دهد . تکرار شادیی که در آن کسالت و اجبار و سختی نیست بلکه روح زندگی و امیدواری به زندگی و خانه های مردم می تاباند. البته این شادابی معمولاً برای دانش آموزان است و مخاطبین و منتظرین آنان یعنی معلمان چندان شاد و سرحال به نظر نمی آیند چرا که شروع سال تحصیلی برای آنان شروع یک کار اداری با انگیزه های خسته و تداعی نامهربانی های گذشته است.

ذوق و شوق زمانی می تواند به زندگی و انگیزه معلمان وارد شود که بدانند نتیجه کار آنان موجب سرزندگی و شادابی در زندگی خود آنان است و الا همچون کارکنان یک شرکت ماشین سازی، کار و فعالیت آنان بصورت عادی شروع خواهد شد. کارمند در شرکت ماشین سازی امیدی به ساخت و تولید خود ندارد چون می داند آن چه تولید می کند سهم دیگران و متمولین جامعه است و او با کار خود ، بهره ای از دست تولید خود در زندگی روزه مره ندارد.... به نظر می آید یک تحرک اجتماعی برای جنب جوش در فضای روحی معلمان نیاز است تا انگیزه های هدفمند در تعلیم دانش آموزان و تلاش برای تربیت نسلی امانت دار در روحیه آنان زنده شود.

در آغاز سال تحصیلی جدید با یکی از فرهنگیان باسابقه بحثی در باره تعلیم و تربیت داشتم ، ایشان شخصیتی محترم و اهل دین و دیانت بود ولی به صراحت می گفت: « الان من وظیفه دارم که روشنگری اجتماعی و بدبینی به دولت و حاکمیت را در بین دانش آموزان ترویج بدهم و آنان این مطلب را به خانواده های خود منتقل نمایند ، چرا که با من چنان رفتار کرده اند که جز دروغ و ریا و ظلم به خود و خانواده روشنایی در زندگیم نمی بینم.» اگرچه با نقد و دیدگاه ایشان موافق نیستم ولی این مطلب بیان واقعیتی پنهان در جامعه است و باید برای ترمیم این بی اعتمادی تلاش کرد و برنامه ریزی داشت ، ترویج روجیه امیدواری با سخن رانی و لاف زدن امکان پذیر نیست باید عملاً نگرانی ها را از بین برد وفضای امیدواری و احترام وانگیزه را دربین معلمان بوجود آورد.

امیدواریم آغاز سال تحصیلی جدید با تلاش گروه های صنفی و فعالیت های علمی برای همه ایرانیان و مردم ما مبارک و خجسته باشدو روحیه سرزندگی و فعالیت و امیدواری در صنف معلمان موجب شادابی و اعتماد مردم شود .

یــاد در یــاد

پست قبلی را در یاد شهدای دوران دفاع مقدس نوشتم و منتشر کردم، اخبار سایت های کرمانشاه را می خواندم متوجه شدم امروز مدیر سایت و خبرگزاری دریابار در اثر حادثه رانندگی به دیار حق شتافتند .و بدین وسیله یکی از بلاگران دنیای مجازی استان کرمانشاه از بین جمع ما رخت بربست. تقریرات مفتخر است که آن سعید فقید یکی از خوانندگان مطالب و راهنمایان این تارنگار بوده است.

مردان خیرخواه همیشه برای ارشاد و راهنمایی دیگران پیشقدم بوده و هستند ؛ یک بار همراه با نصحیت و تذکری، درباره یکی از مطالب ما، نوشته بودند:

« ...این حقیر دریابار مدیر مسئول هفته نامه و نشریه خبری مجازی دریابار هستم ،شاید بطور معمول روزانه چندین بار به وبلاگ شما سر میزنم ،و عموما نهایت استفاده رو می برم.... به نظر می اید شان وبلاگ شما وزین تر از آن است که با این [بعضی] سایتها و اخبار و عکسها وزانت خود را پایین بیارید مطمئنم این مطلب بنده رو از سر خیر و صلاح دانسته و طوری عمل خواهید کرد تا در گذشته همچنان در کنار هم باشیم نه در مقابل هم »

و در ادامه مطالبی به تقریرات مطالبی را یادآور شدند و ما ضمن استقبال و بهره از نصحیت های خیرخواهانه آن شادروان ، عرض ارادتی داشتیم.

دریابار از بازماندگان دوران دفاع مقدس بود و در هنگامه و روزهای یاد آن شهیدان ، به جمع آسمانیان پیوست ضمن تسلیت این ضایعه دردناک، برای ایشان علو درجات و برای بازماندگان این حادثه تلخ ، شفا و سلامتی خواستاریم .

خدایا؛ او یادآور سختی های دفاع مقدس بود ، او را با شهیدان دفاع مقدس محشور گردان.

بانـــــگ نوش شادخواران یاد باد

روز وصـــــــل دوستـــداران یاد باد....... یاد باد آن روزگــــــــــاران یاد باد

کامم از تلخی غم چون زهر گشت....... از من ایشان را هزاران یاد باد

گـــــــر چه یاران فارغند از یاد من.......بانـــــگ نوش شادخواران یاد باد

به روزهای یادآور دفاع مقدس نزدیک می شویم ؛ برای نسلی که روزهای پرالتهاب انقلاب و جنگ را درک نکرده و ندیده است ؛ از انقلاب و جنگ گفتن سخت است . این نسل در فضایی متفاوت از آن روزگاران زیست کرده است ؛ فضایی آمیخته با دروغ و ریا و فضایی همراه با اعتراض و بدبینی و جنگ قدرت و قحطی وکمبود روحیه مروت و جوانمردی ، فضایی که درآن رقبیان، برای ماندن در قدرت ، به هتک حرمت هم می پردازند و به راحتی و بدون سند، تهمت می زنند ، در چنین فضایی، بی اعتمادی و نفرت رونق دارد و سخن گفتن از ایثار و دیگری را برخود ترجیح دادن و از شهادت و شهامت گفتن و از جان گذشتن سخت است...

در آن ایام که در بین سیل بی کران عاشقان دفاع از اسلام و ایران در یکی از مناطق جنگی بودیم ، شبی از شب ها بعداز انجام یک گشت شبانه برای آمادگی و تمرین، وقتی به محل استقرار برگشتیم ، یکی از افراد گروه که الان هم در کسوت روحانیت ملبس و اهل دل و معرفت و علم است ؛ آخر همه افراد ایستاد و بر جای پای افراد گروه بوسه می زد ، وقتی پرسیدیم چرا این کار انجام می دهی؟ گفت ؛ امام فرموده من بر دست ها و بازوان شما که دست ملائکه برآن است، بوسه می زنم و چون مقام امام بزرگ است، من به جای پای شما که مملو از معنویت و عرفان است بوسه می زنم .آن گروه بعد از خواندن نماز شب و دعا و مناجات شب را به صبح رساندند؛ از آن جمع معنوی چند نفر شهید شدند و به جوار رحمت خداوند هجرت کردند ، یادشان گرامی باد و بعضی جانباز و یادگاران آن روزگارانند .

امروز گفتن سخت و نگفتن سخت تر است برای دست و صادق بودن در زندگی در برزخی سخت قرار گرفته ایم و حق وباطل به هم آمیخته و محرمان ونامحرمان به هم تنیده شده اند، باید از خدا کمک گرفت تا از این مرجله زینب وار سرافراز بیرون آمدو شرمنده شهیدان نبود.امروز زندگی با انصاف و شهامت، هزینه ای بیشتر از شهادت می طلبد .

مبتلا گشتــــم در این بند و بـــلا.......کوشش آن حــــق گزاران یاد باد

گـــر چه صد رود است در چشمم مدام....... زنده رود باغ کاران یاد باد

راز حافــــظ بعــــــد از این ناگفتــه ماند.......ای دریغــــا رازداران یاد باد

**********

یاد تمام شهدای دفاع مقدس گرامی باد

و به روح همه آن ستارگان آسمان آزادی و معنویت درورد.

نامه ای از امیرکبیر به ناصرالدین شاه


قربانت شوم

الساعه که در ایوان منزل با همشیره‌ی همایونی به شکستن لبه‌ی نان مشغولیم، خبر رسید که شاهزاده موثق‌الدوله حاکم قم را که به جرم رشا و ارتشا معزول کرده‌بودم به توصیه‌ی عمه‌ی خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده‌اید.

فرستادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره‌ی امور مملکت به توصیه‌ی عمه و خاله نمی‌شود

سفرها و منزل ها

اگر از منظر تكوينى به جهان و انسان بنگريم بايد بر اين باور باشيم كه كلّ جهان و تمام آدميان مسافران اند «من الله» و «الى الله» سفرى در دو قوس «نزول» و «صعود» با سفرى كه از خدا آغاز مى شود و به خدا منتهى مى گردد; وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى

ماهيّت اين سير و سفر فراتر از سير و سفر و طى طريق است. در حقيقت «صيرورت» است; يعنى «شدن» و به فعليّت متناسب و كمال لايق خود رسيدن و اين با سير و سفر صورى فاصله بسيار دارد; زيرا هر «سير و سفر» و جابجايى و حركت مستلزم صيرورت و شدن نيست.

صيرورت يعنى سفر معنوىِ انسان را منزل ها و مرحله هاست و اين به قطع بيابان ها نيست; چرا كه خدا را با خلق قُرب و بُعد مكانى يا زمانى نيست تا به طى منازل نياز باشد; وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ و سير منزل ها نمادى است از سير و سفر با قرب معنوى. بنابر اين آنچه در سخن عارفان واقعى با عنوان «سير منازل»، «هفت شهر عشق»، «مراحل سلوك» و نظاير آن آمده، ناظر به منازل سلوك و مراحل عشق و طى طريق وصل و لقاءالله است.

امّا با اين همه:

بعد مسافت اگر چه در ره او نيست تا سر كويش هزار مرحله باشد نى ز ملك جو نشان و نى ز فلك پوى راه به سويش نفوس كامله باشد لذا نفوس آدميان بايد با تهذيب نفس و تزكيه روح و قطع علايق مادّى، فاصله ها را بردارند و مراحل سلوك را طى كنند تا هر كجا كه رو مى كنند با كعبه عشق و جمال محبوب روبرو گردند.

به بيان حضرت امام (قدس سره) : «عارف بالله، حقّ را در جميع امكنه و احياز مشاهده و همه را كعبه آمال و وجهه جمالِ محبوب بيند و از تقيّد به مرآتى دُونَ مرآتى خارج، وما رأيتُ شَيْئاً إلاّ وَرَأيْتُ اللهَ فيهِ ومَعَهُ گويد.» امام همين مطلب را در قالب يك رباعى به نظم آورده، گويد:

آن كـــس كه ره معرفة الله پويد....... پيوسته ز هــــــــر ذرّه خدا را جويــــد

تا هستى خويش را فرامش نكند........ خواهد كه ز شرك عطر وحدت جويد!

مقصود از سفر، همان سير و سفر عارفانه است كه عبادالله در هر يك از عبادات و آداب شرع مقدّس بايد لحاظ كنند.

در عرفان براى انسان چهار سفر (اسفار اربعه) بر شمرده اند:

منَ الخلقِ اِلَى الْحَقّ = سفر از خدا به سوى خدا.

بالحقّ اِلَى الْحـــــــقّ = با خدا به سوى خدا رفتن.

مِنَ الحقّ اِلَى الْخلق بالحقّ = همراه با خدا از حقّ به سوى خلق سفر نمودن.

بِالْحَــــــقّ فِـــي الْخَلـــــــق = با خدا در ميان خلق سفر كردن.

و حجّ با گستردگى و جامعيّت ابعادش، سفرهاى چهارگانه را به نحو اجمال و در قالب نمادين در درون جاى داده كه با تأمّل روشن مى گردد. و نيز مراحل تهذيب نفس را ـ كه عبارتند از «يقظه (بيدارىتفكّر، تذكّر، محاسبه، مراقبه و مشارطه» در دل دارد و زائر بيت الله از يكسو با خدا دمساز مى شود و با او راز و نياز مى كند و به صفات جلال و جمال او مى انديشد و از سوى ديگر به درون خويش مى نگرد و به تهذيب نفس مى پردازد و نيز با خيل زائران هم نوا مى گردد و سير الى الله مى كند و با خدا در ميان خلق سير و سلوك مى نمايد.

تقریرات : این متن از منابع مختلف، در گردش اینترنتی تدوین شده است.

حضورها و عکس العمل های اداره جوش

مغازه های بدلیجات فرورشی در شهرهای مختلف ، نیازهای روحی بعضی افراد را تأمین می کنند و با فروش اشیاء بدلی ، ذوق کسانی را اقناع می کنند که آرزوی داشتن زیورآلات اصلی را دارند ولی به دلایلی نمی توانند تهیه بکتند .

در جامعه ای که به احزاب و انجمن های مردمی و یا همان " ان جی یوها " اهمیت داده نمی شود و با نگاه تردید و توهم به رفتار و عملکرد آنان نگریسته می شود ؛ سازمان ها دولتی و شرکت های برق و آب و فاضلاب و دیگر نهادهای نظامی، به جای و بدل گروه های سیاسی ، به تحلیل وقایع و اتفاقات جامعه می پردازند و مردم را مخاطب قرار می دهند و کارکرد حزبی و سیاسی به خود می گیرند

در جریان دعوت از مردم برای راهپیمایی روز جمعه و نیز اعلام انزجار از توهین به قران کریم همین موضوع، روال عادی به خود گرفت و بحمدالله شرکت آب و فاضلاب و اداره برق و کارکنان فلان اداره و نهاد دولتی به جای احزاب سیاسی، میدان دار دعوت و انزجار بودند. و این یعنی توسعه سیاسی !

وقتی حضور و عکس العمل های اداره جوش جای حضور و حرکت ها و عکس العمل های خودش مردمی می گیرد و مردم نسبت به رخدادهای سیاسی و اجتماعی عکس العمل نشان نمی دهند برای جبران این مهم دولت باید به فکر چاره اندیشی و جبران خلاء اجزاب سیاسی باشد ، قطعاً عده ای اهل ذوق و توانای به تحلیل حوادث سیاسی و اجتماعی خانه نشین و گروهی احساساتی و صرفا تابع شرایط موجود ، میدان دار تحلیل وقایع روز می شوند و ادارات دولتی به جای احزاب سیاسی ایفای نقش می کنند و متولیان سیاسی کشور و استان ها هم خوشحال می شوند که تعداد اطلاعیه ها و بیانیه های صادر شده درباره فلان موضوع روز ، خلیی خوب و در خور توجه بوده است .

تــداعــی جمـعـه های رمضـانـی

جمعه امروز حال و هوا و رنگ و بوی دیگری داشت ؛حال هوای حضور مردم در روزهای معنوی جمعه های رمضان داشت . انبوه مردم که معمولاً در جمعه های ماه رمضان و عید فطر این چنین در جامع کرمانشاه جمع می شوند و دو شبستان بزرگ و حیاط مسجدجامع را با حضور خود پر می کنند به احترام قران جمع شده بودند، تا بعد از برگزاری نماز جمعه به قران حرمت بگذارند و به توهین کنندگان و حرمت شکنان کتاب آسمانی هشدار بدهند.

از طرفی رنگ بوی وحدت و یکدلی در انبوه جمعیت نمازگزار موج می زد ، همه آمده بودند ؛ افراد با سلایق مختلف سیاسی آمده بودند ؛ هر دو امام جمعه شیعه و سنی کرمانشاه در بین مردم و همراه آنان بودند رنگ وحدت و بوی یکدلی از راهپیمایان در فریاد و حرمت گذاری آنان به کتاب آسمانی ، استشمام می شد. امیدواریم اقدام نابخردانه توهین کنندکان به قران ؛ سبب خیر و برکت وحدت در بین مردم ما و مسلمانان جهان بشود و امروز آغازی بر شروع محبت در بین فرزندان انقلاب با سلایق متفاوت باشد.
باید از این مردم ، این چنین در مواقع حساس و دفاع از قران و انقلاب حضور بی پاداشی در صحنه سیاسی دارند و دل به قران و انقلاب سپرده اند ؛ آفرین گفت و از حضورشان تشکر کرد.

رفتـن بـا پــای دل

«فتح موصلي» گفت: در باديه غلامي ديدم خرد. بر وي سلام كردم، او را گفتم: تا كجا؟

گفت: تا خانه خداي.

گفتم: راه دور است و طاقت نمي آري.

گفت: بر من است پي نهادن و بر وي است رسانيدن.

گفتم: با تو نه زاد بينم، نه راحله!

گفت: توشه ام يقين است. هر كجا باشم خداي تعالي روزي به من آرد. و راحله، پاي هاي من است. مي روم تا خداي مرا برساند.

گفتم: از اين نترسم.

گفت: از چه ترسي!

گفتم: از نان و آب.

گفت: نام تو چيست؟

گفتم: فتح موصلي.

گفت: اي فتح. اگر برادري از برادران، تو را به خانه خويش بخواند، او را نيك آيد كه طعام با خود برداري تا در خانه او بخوري؟

گفتم: نه.

گفت: اي ضعيف، يقين خداي عزوجل مرا بخوانده است به خانه او، خود مرا بخوراند.

از كتاب «گزيده» اثر محمد خانقاهي

هاشمی ؛ هم چنان نقش آفرین ولی این بار صریح

اجلاس سالانه نمایندگان خبرگان رهبری به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی در تهران برگزار گردید ، رئیس حبرگان رهبری با در حضور منتقدان قوی و صریحی هم چون آیت الله یزدی و امام جمعه مشهد و... که بی محابا و بدون هیچ گونه اغماضی به انتقاد از رفتار سیاسی مخالفان و منتقدان خود می پردازند ؛ به انتقاد از سیاست های دولت نهم پرداخت و آن چه را که می باید به ذهن جامعه منتقل کند و به اطلاع رقیبان سیاسی خود برساند و بگوید، بیان کرد.

باید پذیرفت رفتار سیاسی هاشمی رفسنجانی با همه نامهربانی و بد رفتارهایی که هتاکان منتقد درحق او روا داشته اند ، آن چنان پیچیده و دقیق بوده است که نتوانسته اند او را از صحنه تصمیم گیری و اظهارنظر در امورجاری کشور حذف کنند و کنار بگذارند. شایدنتیجه این رفتار آن شده که سایتی مانند رجانیوز که از طرفدارن سینه چاک دولت منتقدبی پروای هاشمی است تا به امروز از برگزاری این اجلاس و سخنان رئیس مجلس خبرگان رهبری گزارشی ارائه نداده است و سکوت کرده است .

وقتی به صحنه حضور افراد مختلف با گرایش های متفاوت در مجلس خبرگان رهبری دقت شود ، به دست می آید که باید منتقد بود ولی از قطار تصمیم گیری و اظهارنظر در امور کشور نباید کنار بود . صرف مخالفت و از هرگونه امکانات موجود اطلاع رسانی محروم شدن هنر نیست ؛ هنر ؛ بودن و حضور داشتن برای انتقادکردن و نیز انتقادپذیرفتن است و این خصلت های هاشمی رفسنجانی اشت.

سخنان هاشمی رفسنجانی در جلسه افتتاحیه مجلس خبرگان رهبری

غرق در مشاهده

بشر حافي گفت:

در بازار بغداد مي گشتم. يكي را هزار تازيانه بزدند. آه نكرد. آنگه او را به حبس بردند.

از پي وي برفتم و پرسيدم: اين زخم از بهر چه بود؟

گفت: از آنكه شيفته عشقم.

گفتم: چرا زاري نكردي تا تخفيف كردندي؟

گفت: از آنكه معشوقم به نظاره بود. به مشاهده او چنان مستغرق بودم كه پرواي زاريدن نداشتم.


كشف الاسرارابوالفضل ميبدي