مست و هوشیار


 

***

محتسب، مستـــــی به ره،دیـــــد و گریبانــش گرفــــــت

مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

گفــت: مستـــی، زان سبـب افتـان و خیــــزان مـی روی

گفــت: جـــــــرم راه رفتـــن نیســت، ره همــوار نیســت

گفــت: مـی بـایــــد تــــو را تا خانــه‌ی قاضــــی بــــــرم

گفــت: رو صبــــح آی، قاضـــی نیمه‌شــب بیـدار نیست

گفــت: نزدیـک است والـــی را ســـرای، آنجا شویـــــم

گفــت: والــــی از کجــا در خانـــــه‌ی خمــــار نیســـــت

گفــت: تا داروغــــــه را گوئیـــــــم، در مسجـــد بخــواب

گفــت: مسجـــــد خوابــــگاه مـــــردم بـــدکــار نیســت

گفــت: دینــــاری بــــــده پنهــــان و خـــــود را وارهـــــان

گفــت: کــار شـــــــــرع، کـــار درهــــــــم و دینـار نیست

گفــت: از بهــر غرامــــــــــت، جامــــه‌ات بیــرون کنــــــم

گفــت: پوسیده است، جـــز نقشی ز پــود و تــار نیست

گفــت: آگـــه نیستــــی کـــــز ســـر در افتــادت کـــــلاه

گفــت: در ســـر عقـل بایـــــــد، بی کلاهــی عار نیست

گفــت: مــــی بسیار خـــوردی، زان چنیـن بیخـود شدی

گفــت: ای بیهوده‌گـــــــو، حـــرف کـــم و بسیار نیســت

گفــت: بایـــد حــــد زنــــد هشیـــار مــردم، مســت را

گفــت: هوشیاری بیــار، اینجا کســی هشیــار نیست

پروین اعتصامی

ماندگاری سیاسی

کمتر حوصله نوشتن دارم،بیشتر مطالب وبلاگ قبلیم که فیلتر شدو امروز به کار می آیند در این وبلاگ" آپ "می کنم . همه جا در خاموشی سیاسی است . تا چه موقع طوفانی بر پا شود وچه باری بدهد ، ...خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند... . برایم جالب بود که حدود دوسال قبل مطلبی را که نوشته بودم ، امروز هم بکار می آید . این مطلب در سال 86 در وبلاگ مسدود شده قبلی ، منتشر کرده بودم و مطلب تازه ای نداشت بلکه بیان مقایسه یکسانی وضعیت سیاسی اجتماعی جامعه، در مدت زماداری آقای احمدی نژاد جالب است .یعنی اگر بنشینیم و مطالب دو سال قبل را امروز هم مطالعه بکنیم چون در جا زده اند ، تفاوتی ندارد....

« وضعیت نیروهای سیاسی در سطح کشور یک وضعیت بحرانی است ،همه دچار بهت وحیرت شده اند بصورتی که نمی توانند نقدی بر وضعیت موجود داشته باشند از طرفی کسی از اتفاقات موجود در عرصه کشور سر بیرون نمی آورد ، فقط می توان گفت ؛همه ناظران خموشند اما نظارتی که توان تذکر در آن باشد وجود ندارد واز همه مهمتر اعتمادی به کرده و رفتارهای موجود نیست .

دولتی که خود حزبی ترین دولتهای بعد از انقلاب است و تحمل کسی غیر از حزب خود را در عرصه مدیریت اجرائی و اجتماعی قبول ندارد، مخالف صریح فعالیت های سیاسی است و هر کسی که وارد این عرصه شود، به برانداز وجاسوس متهم می شود این فکر و این نگرش و موضوع متاسفانه به لایه های پایین مدیرتی واجتماع هم نفوذ و انتقال پیدا کرده است ، صاحب جامعه ای مبهوت ونقاد در چار دیواری خانه واجتماعی بی تفاوت نسبت به اتفاقات بین المللی وکشور شده ایم.

در این میان در کرمانشاه به خاطر نبود منابع اطلاع رسانی از قبیل سایت های خبری وتحلیلی ونیز روزنامه های محلی با مدیریت و تیم قوی و توانمند علمی وضعیت، بیشتر نگران کننده است.


بعضی از وبلاگهای خبری کرمانشاه ، اگر چه چشمه هایی از وضعیت موجود را بیان می کنند ولی بصورت رسمی وآشکار از حضور اهل سیاست استان محروم هستند.

احزاب اصولگرا که خود را صاحب بلامنازع عرصه مدیریت اجرایی استان می بینند با تنگ نظری کامل هر روز دایر خودیهای خودشان را هم تنگ تر می کنند وبه فکر تصاحب مسئولیت های بیشتر اداری هستند که صد البته طبیعی است و خدمت رسانی به مردم هم فعلا در مرحله دوم فعالیت هاست و بهره برداری از وضعیت موجود ،در مرحله اول است.

احزاب اصلاح طلب استان از دو نقص عمده رنج می برند اول: نداشتن نیروهای توانمند حزبی که بر مبنای اعتقاد تشکیلاتی فعالیت نمایند وبه ساماندهی نیروهای خود بپردازند دوم:در دست نداشتن هیچگونه سمت مدیرتی برای نشان دادن توان مدیرتی خود.( که امروز باید گفت نداشتن پایگاه مردمی!!!)

در چنین فضائی برای به حرکت در آوردن اجتماع ودخالت آنان در امور، جامعه نیازمند یک شوک اجتماعی لازم است که البته با توجه به وضعیت بد اقتصادی این مهم در عرصه فرهنگی پاسخگو نیست.

روزنامه های محلی هم به آگاهی نامه تبدیل شده اند ومخاطبان خاص خود که همان جوانان بیکار جویای کار هستند را نمی توانند راضی کنند ، در یک کلام فعالیت سیاسی اجتماعی در دولت اصولگرای احمدی نژاد حقیقتا هزینه بسیار وبازدهی اندک دارد . »


مخالفان ایران در آژانس



از مجموع 35 عضو شورای حکام، 25 کشور به قطعنامه که خواستار تعلیق فعالیت های تاسیسات فوردوی ایران شده است رای مثبت و سه کشور شامل ونزوئلا، مالزی و کوبا به آن رای منفی دادند
افغانستان، برزیل، مصر، پاکستان، آفریقای جنوبی و ترکیه شش کشوری بودند که به قطعنامه غربی ها بر ضد ایران رای ممتنع دادند، جمهوری آذربایجان از همسایگان ایران نیز به هنگام رای گیری، نشست را ترک کرد.

بر این اساس اسامی کشورهایی که به قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام رای مثبت دادند به شرح زیر است:1- آرژانتین 2-استرالیا 3-بـــورکینافاســو 4- کامرون 5- کانادا 6- چیــــــن 7- دانمارک 8- فرانسه 9- آلمان 10-هند 11-ژاپن 12-کنیا 13- کره جنوبی 14- مغولستان 15-هلند 16- نیوزلند 17- پرو 18- رومانی 19- روسیـــــــه 20- اسپانیا 21- سوییس 22- اوکراین 23- انگلیس 24- امریکا 25- اروگوئه

مرجع تقلید و حکیم متأله



آیت‌الله جوادی‌آملی در خطبه های نماز جمعه قم با تشكر از مقام معظم رهبری و شورای ائمه جمعه، از مردم قم برای اقامه نماز جمعه عذر خواسته و از آنها خداحافظی كرد

آیت‌الله عبدالله جوادی‌آملی امروز در خطبه‌های نماز جمعه قم با بیان اینکه امروز آخرین نماز جمعه را اقامه می‌کنم، گفت: ائمه جمعه دو سمت مهم روحانیت را بر عهده دارند که یکی رهبری قافله است در سیر و سفر من الخلق الی الحق و دیگری پیام آور دستورات الهی است.

وی افزود: اگر تقصیری در این برنامه‌ها بوده از همگان عذر خواهی می‌کنم. در موضوع سفر اول کسی که امام جمعه شد دیگران ساکت بوده و امام جمعه سخن آنها را بیان می‌کند

آیت‌الله جوادی‌آملی اظهارداشت: مردم ما مشکل دارند و باید مشکلات خود را با پناه بردن به نماز رفع کنند و در نماز جماعت و جمعه ائمه جمعه این را بیان می‌کنند که اگر درست این مطلب را برسانند حاجت مردم رفع شده و اگر درست بیان نشود مشکلات مردم رفع نمی‌شود

امام جمعه قم در پایان به هفته بسیج اشاره کرد و گفت: بسیج دارای ویژگی‌های بسیاری است و به دستور امام خمینی نیز بنا نهاده شده است

وی اظهارداشت: این نیروی با اخلاص در زمان دفاع مقدس توانسته است با فداکاری از جان خود گذشته و در دفاع از میهن تلاش کند

آیت‌الله جوادی‌آملی افزود: باید قدر این نیرو را دانسته و حق‌شناس باشیم و بسیج نیز در مسیر اصلی خود حرکت کند


با تشکر از وبلاگ آقا اجازه

لبيک



لبيک اللهم لبيک، لبيک لا شريک لک لبيک،

ان الحمد والنعمة لک والملک لاشريک لک

سلام بر کاروان حجاجی که حج را
نيمه تمام رها کردند....

...اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحق و يعقوب، و اي پروردگار جبرئيل، مكائيل و اسرائيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيده اش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان......

و پناهگاه مني، بهنگامي كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز مي داري. و اگر پرده پوشي تو نبود از رسوايان بودم

خدايا! مرا به كه وا مي گذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كسانيكه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتيكه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني؟...

قصه ،چون پیمانه است.

آورده اند در در روزگاران گذشته، مردمان سرزمینی بودند به غایت اهل انصاف ودیندار، وبه اصطلاح امروزی؛ حقوق شهروندی دیگران را رعایت می کردند وکسی به حق وحقوق دیگری تجاوز نمی کرد تا اینکه حاکمی کم تدبیر برآن مردمان، حکمفرما شد وچون ذات بدی داشت تصمیم گرفت مردم را از راه حق وانصاف منحرف کند. دستور داد به جهت انجام کار خیر و مهمی، همه شرکت کنند و به همه مردم اعلام کرد ؛برای شرکت د راین کار مهم ، هرکسی پنج تا تخم مرغ به میدان مرکزی شهر بیاورد. همه براساس اعتماد وکمک؛ این مهم را انجام دادند وهرکسی پنج تخم یامرغ یا تخم بوقلمون یا اردک؛ کوچک ویابزرگ، شکسته ویا سالم در میدان شهر آوردند تا به اصطلاح شریک در کار خیر شوند، غافل ازاینکه این نقشه حاکم بد نهاد این است تا، تخم گناه وانحراف را در وجود این مردم بی آلایش بکارد(دوباره به اصطلاح امروزی ها، نهادینه کند) بعداز جمع شدن هدایای مردم وگذشت چند روز اعلام کرد ؛ کار مهم به سرانجام رسید ونیازی به هدایای شما نیست لذا هرکسی بیاید وهدیه ی خود را پس ببرد....به هنگام مراجعه عده ای شیطان صفت ،وضعیت را ، طوری دیگر نشان دادند وبا بوجود آوردن همهمه ودلهره در بین مردم ،اینچنین القا کردند که دیر بجنبی هدیه ات از بین می رود ولذا در این بازار مکاری، اموال مردم قاطی شد وهرکسی سهم دیگری را برداشت. آنکه تخم مرغ آورده بود،تخم بوقلمون برداشت و آن که تخم سالم آورده بود در فضای ازدحام تخم شکسته برایش ماند وبا این کار نفرت وبدبینی ومال مردم خوری در بین آنان رواج پیدا کرد واینچنین بود که حرام خوری دربین مردم جای باز کرد و اعتماد جای خود را حرص و بدبینی داد ومردمی که دارای روح لطیف وسخاوتمندی بودند، حرام خور شدندوسعادت وخوشبختی آرام آرام در میان مردم آن سرزمین از بین رفت و.....

ای برادر قصه چون پیمانه ای است/ معنی اندر وی مثال دانه ای است

دانه معنی بگیرد مرد مرد عقل /ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
(مولانا)

مقصودم از این حکایت داستان تعیین نرخ وسایل نقلیه ونانواها و.... است که از طرف مراجع ذیصلاح تصمیم گیری می شود وبا تعیین مثلا نرخ195 تومان برای یک مسیری ویا 140تومان برای مسیردیگری ویا تعیین دیگر قیمت های این چنینی به راحتی همه را حرام خور می کنند واین چنین بنیاد انحراف را در جامعه ناخودآگاه بوجود می آورند ومردم را به هم بی اعتماد می کنند.

آنقدر بی اعتمادی بین ماست چون غزال از سایه هم می رمیم

وقتی افرادبی مقدار وکم ظرفیت مدیریت اجتماع را به عهده بگیرند خطاهای مدیریتی؛ فراوان وعادی می شود ودست ودهان مردم هم به نفرین آنان؛ باز خواهد بود که گفته اند:

ریاست به دست کسانی خطاست که از دستشان، دستها بر خداست

خلاصه اینکه:

1- نمی دانم خواننده محترم متوجه غرض ومقصود بنده شد یانه؟من که گفتم وخودم فهمیدم.

2- منبع داستان سینه پر راز ورمز پیران جهان دیده است.

3- مسئولین که این مطلب رانمی خوانند ماخودگوئیم وخود خندیم عجب هنری داریم.

4- حرام خوری عادی می شودودعا کم اثر می گردد.

چهـــار بــــال اخـــــــــلاق در قـــــــرآن

* عفو - صفح - غفران – رحمت*

چهار كلمه‏ى فوق چهار مرحله‏ى رفتارى را نشان مى‏دهد كه بر حسب اراده و تقوا و تسلط بر نفس، انسان مى‏تواند در برابر كسانى كه به او بدى مى‏كنند، عكس العمل نشان دهد. اولین گام «عفو» است كه معناى آن گذشت و صرف نظر كردن از انتقام و تلافى است. كسى كه عفو مى‏كند، ظاهراً صرف نظر كرده است، اما معلوم نیست كدورت و رنجش قلبى‏اش به صورت اخم و ترشرویى در چهره‏اش ظاهر نشود.

«صفح» گام تكامل یافته‏ترى است كه آثار رنجش را از صفحه‏ى صورت و دل پاك مى‏كند. از این كامل‏تر مرحله‏اى است كه به جاى تلافى و انتقام به كسى كه به ما ستم كرده، احسان و انفاق كنیم كه این گام را «غفران» مى‏نامند و دست یازیدن بدان بسیار سخت است.

گام دیگر به عالى‏ترین مرحله‏ى انسانیت و اخلاق مانده و آن هم «رحمت» است. رحمت یعنى دلسوزى و كمك و مساعدت به محتاج. در این مرحله، نه تنها عفو و صفح نشان داده و به كسى كه به ما بدى كرده، خوبى مى‏كنیم، بلكه به حال وى دلسوزى مى‏كنیم كه چرا مكارم اخلاق محروم شده و مرتكب اعمال ناشایست شده است.

در این زمینه به آیات زیر توجه كنید:

- در رابطه با همسر و فرزندان؛

«و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان اللّه غفور رحیم». سوره تغابن، آیه 14:(و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید، به راستى خدا آمرزنده مهربان است‏).

- دعا به درگاه خدا؛

«واعف عنّا و اغفر لنا و ارحمنا». سوره بقره، آیه 286:(و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور).

- وظیفه‏ى توانگران در برابر تهى‏دستان؛

«و لیعفوا و لیصفحوا ألا تحبّون أن یغفر اللّه لكم و اللّه غفور رحیم». سوره نور، آیه22:( و باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است‏).

- وظیفه‏ى پیامبر در برابر اهل كتاب؛
«فاعف عنهم و اصفح انّ اللّه یحبّ المحسنین». مائده، آیه 13:( پس‏، از آنان درگذر و چشم پوشى كن كه خدا نیكوكاران را دوست مى‏دارد).


محسن قرائتی، ، هزارو یک نکته در قرآن کریم

دعـــاي هميشگي

امام صادق(ع) فرمود:

شبي رسول خدا(ص) در خانه ام سلمه بود. ام سلمه نيمه هاي شب آن حضرت را در بسترش نيافت، ترسيد كه مبادا آسيبي به آن حضرت وارد شده باشد. برخاست و به جست وجوي پيامبر اعظم(ص) پرداخت، تا اينكه آن بزرگوار را در گوشه خانه يافت كه ايستاده و دست هايش را به سوي آسمان بلند كرده و گريه مي كند و به خدا عرض مي نمايد:

«اللهم و لاتكلني الي نفسي طرفه عين ابداً»

خدايا به اندازه يك چشم برهم زدن مرا به خودم وانگذار.

ام سلمه با ديدن آن حالت، منقلب و گريان شد. رسول خدا(ص) نزد ام سلمه آمد و فرمود: چرا گريه مي كني؟

عرض كرد: چگونه گريه نكنم، با اينكه شما ، با آن مقام ارجمندي كه در پيشگاه خداداري، اين گونه گريه مي كني؟

پيامبر اعظم(ص) فرمود: اي ام سلمه! چگونه خود را ايمن بدانم با اينكه خداوند به اندازه يك چشم به هم زدن يونس(ع) را به خودش واگذار نمود و حضرت يونس (بر اثر ترك اولي) به آن عذاب سخت الهي گرفتار شد!!

ادامه بازداشت...

یک هفته از بازداشت مهدوی چشمه گچی دبیر حزب توسعه کرمانشاه می گذرد ، در این مدت ، از طرف نمایندگان و افراد شاخص سیاسی استان، برای آزادی او، رایزنی و تلاش چشم گیری صورت نگرفت، از طرفی، این اقدام در مطبوعات استان نمود پیدا نکرد و فقط چند وبلاگ کرمانشاه خبر آن را منتشر کردند و از هرگونه تحلیل و جانبداری خودداری کردند .

شاید دلیل این عکس العمل غیر قابل انتظار ؛ رفتار مشکوک و مبهم مهدوی چشمه گچی در ارائه اخبار و تعامل با مسئولان استان و نیز سئوال از نحوه و محل پشتیبانی از اقدامان سیاسی و مطبوعاتی او که یک معلم ساده است، باشد!! ( نزدیک به دوسال است در مرخصی بدون حقوق بسر می برد ) وهمین ابهامات رفتاری باعث شده تا کسی برای این دستگیری، دلسوزی و ابراز ناراحتی ونگرانی نکند.

چشمه گچی جدای از خطاهای احساساتی و سیاسی ومبهمی که دارد ، یکی از افراد پرکار و تلاشگر، در عرصه مطبوعات و دنیای مجازی اینترنت، در کرمانشاه است . بیشتر کسانی که امروزه به مقام و مسئولتی رسیده اند به خاطر تبلیغات بد وی، در انتقاد از آنان بوده است وامروز نیز همان افراد یا در پناه امکانات و قدرتی که به دست آورده اند؛ از این پیش آمد ، خوشحال هستند تا درامنیت خبری و اطلاع رسانی، به اقدامات خود بپردازند. اگر چه این بازداشت سیاسی نبوده و بیشتر به یک تسویه حساب شخصی شباهت دارد ولی نباید در استان فضای مطبوعاتی و وخبر رسانی را دچار نگرانی شود و مانع ازاخبار نیم بندی که تا به حال منتشر شده است ،بشود. امیدواریم با آزادی ایشان ، این ابهامات هم روشن شود.

ســه نکـتــه

لــوای تحجـــر


شهید مطهری در کتاب « سیری در سیره ائمه اطهار صفحه 43 و 44 » سه ویژگی برای خوارج( متحجرین ) روزگار امام علی (ع) که از صفت قوی تحجر برخودار بوده اند بیان کرده است :

·         شجاعت و فداکاری ؛ این افراد چون روی عقیده کار می کردند فداکار بودند و عجیب هم فداکاربودند.

·         متنسک و متبعد بودند و زیاد عبادت می کردند و این کار ،دیگران را به شک و شبهه می انداخت .

·         جهالت ونادانی ؛امان از نادانی و جهالت که بر سر اسلام ، چه آمده است.و علی(ع) درباره خوارج می گوید: « ثُـمّ انتم شِـــرارُالنّاس » به این مقدس مآب ها می گوید ؛ شما بدترین مردم هستید.

*******

مهمانی کریمان

شیخ احمد خضرویسه، رحمةالله علیه، روزی عیال خود را گفت : « می خواهم فلان را ، که از معارف شهر است مهمان کنم»

زن گفت : « او مردی بزرگ است وما را اسباب ضیافت او کجا به دست آید ؟»امّـا چون هر آینه او را بخواهی آورد ، باید که گاوی و گوسفندی وخـــری یسمل کنی!

احمد گفت : « کشتن گاو و گوسفند می دانم، اما حکمت در کشتن خــر چیست؟»

زن گفت : « چون کریمان و بزرگان دست در نمک زنند ، واجب کند که سگان محلّت را نیز ، دندانی چرب کنند.»


 


جوامع احکایات و لوامع الراوایات

محمد عوفی

صفحه 210

*******

مهمان دوستی حضرت علی (ع)


آورده اند که روزی امیرالمؤمنین علی علیه السّلام را دیدند که می گریست.از او سؤال کردند که: «سبب گریستن چیست؟»گفت: از این بدتر چه باشد؟، که هفت روز است مرا مهمان نیامده است و خانه من از برکت مهمان محروم است « واین غایت کرم ومروّت و شرف او بود.»

جوامع
الحکایات عوفی

صفحه210

مریض الاحوالی یا غفلت

امیدوار بودیم و هستیم که مرگ آیت الله نجومی موجب وحدت کرمانشاهیان بشود وغرض های فصلی جای خود را به عقلانیت مورد نیاز جامعه بدهد ولی گویا ،بعضی کر و کور ... هستند و دوست دارند همیشه هیزم خشونت ها باشند از جمله این غفلت و اقدام ناشیانه اقدام دست اندکاران وبلاگ بصیرت است که با توهین به سید محمد خاتمی از مرگ آیت لله نجومی بهره برداری سیاسی می کند . امیدواریم این کار صرفا یک غفلت ساده و ناشیانه باشد و عقده گشایی سیاسی در آن نهفته نباشد و این آقایان مرگ دیگران را عروسی خود ندانند.

از جمله بی تدبیری و کج سلیقگی های دیگرخبری ، اقدام صدا وسیما در انتشار خبرتسلیت گروهی بنام « مرکز آموزش رزم مقدماتی» که معلوم نیست چه کسانی و چند سرباز و در کدام پادگان هستند ... اما از انتشار اطلاعیه رئیس جمهور( سیدمحمد خاتمی ) و نخست وزیر سابق ( میرحسین موسوی )در تسلیت مرگ آیت الله نجومی خوداری می کند . مرحبا به گروه اطلاعات واخباری که از صدور اطلاعیه شورای روستا خبر دارد و آن را قرائت می کندوبه مردم می رساند و از ذکر نام مردان دینی وسیاسی کشورخود که شهره بین المللی دارند،خودداری می کند

غایب در کلام وتصویر


درگذشت آیت الله نجومی موجب وحدت معنوی و عاطفی مردم کرمانشاه شد و می توان گفت مرگ این عالم زاهد برکت همراهی مردم را به دنبال دارد اما در این میان غیبت آیت الله زرندی امام جمعه 23 ساله کرمانشاه در مراسم تدفین ایشان و نیز عدم صدو بیانیه تسلیت به عنوان نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری ، کج سلیقگی اطرافیان و مسئولین دفتر ایشان است.

در مراسم تدفین آیت الله نجومی که همه اقشار و گروه های سیاسی شرکت داشتند ، یکی از موضوعات مطرح ؛غیبت آیت الله زرندی بود . اگر چه به ما یاد یاد داده اند که در کار بزرگان آن هم بزرگان از علما دخالت تکنیم ولی نباید خطاهای رفتاری معلمان اخلاق را نادیده بگیریم و دوستی های گذشته این روحانیون دوست را که هادیان و راهنمایان مردم هستند،کوچک بشماریم و به سادگی از کنار این قضایا رد شویم، در این صورت ممکن است برداشت شود بعضی مطالب گفته شده فقط برای سرگرم کردن مردم و خدایی نکرده بهره برداری از آنان است.امیدواریم توضیحی از طرف مسئولین دفتر ایشان برای مردم اعلام گردد.

یاد امام جواد(ع)


قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً كانَ شَریكاً فیهِ.

«امام جواد - علیه السلام - فرمود: هر كه كار زشتی را تحسین و تأیید كند، در عقاب آن شریك می باشد.

مَنِ انْقادَ إلَی الطُّمَأنینَهِ قَبْلَ الْخِیَرَهِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَكَهِ وَالْعاقِبَهِ الْمُغْضِبَهِ.

امام جواد - علیه السلام - فرمود: هركس بدون تفّكر و اطمینان نسبت به جوانب (هر كاری، فرمانی، حركتی و ...) مطیع و پذیرای آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده; و نتیجه ای جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت.

قالَ له رجل: أَوصِنی بَوَصِیَّه جامِعَه مُخْتَصَرَه؟ فَقالَ - علیه السلام - : صُنْ نَفْسَكَ عَنْ عارِالْعاجِلَهِ وَ نار الاْجِلَهِ.

شخصی به امام نهم جوادالائمه عرض كرد: مرا موعظه و نصیحتی كامل و مختصر عطا فرما؟

امام محمد تقي عليه السلام فرمود: اعضاء و جوارح ـ ظاهری و باطنی ـ خود را از ذلّت و ننگ سریع و زودرس، همچنین از آتش و عذاب آخرت، در أمان و محفوظ بدار.

قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّهُ: الاْنْصافُ فِی الْمُعاشَرَهِ، وَ الْمُواساهُ فِی الشِّدِّهِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلی قَلْب سَلیم.

امام جواد - علیه السلام - فرمود: سه خصلت جلب محبّت می كند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردی در مشكلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنویات.

به نقل از سايت انديشه قم

لحظات

زندگی سخت ساده است.

لحظات را گذرانديم كه به خوشبختي برسيم
غافل از اينكه لحظات همان خوشبختي اند .

عــا لِـــــم خنـــدان

آیت الله سید مرتضی نجومی را بیش از 30 سال است می شناسم . بارها ، به مناسبت هایی با دوستان به حضور ایشان رسیده بودیم و از محضر معنوی این عالم بزرگ بهره ها بردیم . اگر چه ایشان روحانی سیاسی محض نبود و به اردوگاه اصولگرایان تعلق داشت اما هیچ گاه وارد بازی های سیاسی کشوری و استانی نشد و همیشه با خنده ها و شوخی های زیبا و محترمانه با مراجعین برخورد می کرد.

در اوایل انقلاب به همراه دیگر روحانیون انقلاب کرمانشاه در مبارزات مردم ، همراه آنان بود ، به دنبال موقعیت های اجتماعی نبود و با برگزاری نماز جماعت در مسجد نواب کرمانشاه ، با طبقه متوسط مردم ارتباط داشت. ... وی از چهرهای ماندگار کشور بود و در خوش نویسی استاد بود ...مردم کرمانشاه موعظه های ایشان را در وقت سحر از رادیو کرمانشاه از یاد نخواهند برد.


فقدان این عام خندان و روحانی شاداب ، ضایعه ای علمی و معنوی برای مردم کرمانشاه است . امیدواریم که روح پاکش با انبیا و اولیا محشور گردد.



روحش شاد و یادش گرامی باد

با یاد علامه طباطبائي

 درس اخلاق

علامه مي‌فرمود:

«درس اخلاق، گفتني نيست، عمل است.»

زيارت اهل قبور

علامه هر شب جمعه به زيارت اهل قبور مي‌رفت و معتقد بود:

«رفتن به قبرستان در سازندگي انسان مؤثر است.»


 

اثر سوء عصبانيت

حجت الاسلام و المسلمين فاطمي‌نيا به نقل از علامه مي گويد:

«گاهي يک عصبانيت، بيست سال انسان را به عقب مي‌اندازد.»


 

 مهم‌‌ترين وظيفه انسان

علامه مي‌فرمايد:

«ما بزرگ‌ترين و مهم‌ترين کاري که در عالم داريم و هيچ کاري از اطوار و شئون زندگي ما مهم‌تر از آن نيست، اينست که خودمان را درست بسازيم.»


 

 والدين

آيت الله امجد نقل مي‌کنند:

شخصي به مرحوم علامه عرض کرد: «با اين پدر و مادرهاي پر توقع چه کنيم؟ ايشان فرمودند: « غيبت پدر و مادرها را نکنيد!»


 

 دنيا

علامه طباطبايي مي‌فرمود:

«عناوين دنيوي، اگر وفا و دوام داشته باشند تا لب گورند و نوعاً هم، بي‌وفا هستند، بعد از آن مائيم و ابدِ ما.»


 

ذکر آخر عمر

علامه در اواخر عمر مبارکشان دائم مي‌فرمودند:

«توجه! توجه!» و اين، فراتر از «تذکر» و «تفکر» است.


 

عاطفه

نجمة السادات طباطبائي (فرزند علامه) از قول پدر مي‌گويد:

«بشر بايد عاطفه داشته باشد کسي که عاطفه ندارد، يعني با قرآن دوست نيست!»

حزب « جنبش سبز علوی »



اعلام موجودیت گروهی با نام « جنبش سبز علوی » ، کپی ناشیانه ای از نام جنبش سبز موجود است . این گروه که بیشتر به حزب چند نفره شباهت دارند،در خوشبینانه ترین موقعیت، یک حزب دولتی و یا شبه دولتی برای مصادره نام « جنبش سبز » اجتماعی موجود است.


مطمئناً رهبران این حزب تازه متولد ، خوب می دانند که هر جنبشی، پایگاه اجتماعی دارد و از درون مردم و اجتماع ، وجود و ظهور پیدا می کند و فرا گیری هیچ جنبشی وابسته به یک گروه و فرد و یا افرادخاص، نیست که بتوان با مشابهت سازی حزبی ، ذهن مردم و جامعه را به دنبال افکار خود خواند .


اما چرا ترس از نام « جنبش سبز » عده ای را بر آن واداشته است تا به مصادره نام این اعتراض اجتماعی ، اقدام نمایند؟؟ البته جواب معلوم و مبرهن است؛ وآن نشان از برد اجتماعی این فکرموجود است که توانسته است بدون داشتن رهبری هدایتگر، در عمق وجود اجتماع نفوذ کند.


بهتر است آقایان به جای این اقدامات ، رفتار مدیریتی و تعامل با مردم را تغییر و به بازسازی اعتماد از دست رفته جامعه بپردازند، نه این که با شباهت سازی نام ها ، به انحراف اذهان مردم اقدام نمایند. قطعاً مردم همه رفتار ها و گفتار ها را می بینند و بعد تصمیم می گیرد.


جنبش سبز موجود جدای از انحرافات و اشتباهاتی که تا به حال داشته یک حرکت احتماعی و یک راه اعتراض شناخته شده است و نمی توان آن را با محدویت رفتاری ،محصور کرد بلکه باید به تعامل با این اندیشه بر آمده از این حرکت بی رهبر پرداخت.

کدام ملت دنیا شادترند؟


براساس آخرین اطلاعات جهانی درباره احساس شادی در مردم جهان، ساکنان کاستاریکا، سالهای بیشتری در زندگی شادند و مردم زیمبابوه سال‌های کمتری، شاد زندگی می‌کنند.
قدردانی مردم از زندگی در کشورهای مختلف با استفاده از شاخصی عینی به نام «سال‌های شاد زندگی» اندازه‌گیری می‌شود که به‌ وسیله دانشگاه ایراسماس در هلند ساخته‌‌شده‌است.
یافته‌ها، حاصل از داده‌های زمینه‌یابی است که در نمونه‌های جمعیت عمومی کشورهای مختلف بدست آمده‌است.
این شاخص ترکیبی از دو شاخص «امید به زندگی» و «رضایت از زندگی» است که نشان می‌دهد یک فرد در کشوری معین به طور متوسط چند سال از عمرش را شاد زندگی می‌کند.
«امید به زندگی» متوسط طول عمر افراد در یک جامعه است و پیشرفت‌های مهم بهداشتی و پزشکی در دهه‌های اخیر در افزایش این نرخ نقش اساسی داشته‌اند و «رضایت از زندگی» نیز شاخصی است که میزان خشنودی فرد را در پیوستاری از 0 تا 10 نشان می‌دهد
.
رده‌بندی کشورها به‌طور دوره‌ای در سایت اطلاعات پایه جهانی درباره شادی منتشر می‌شود. آخرین رده‌بندی، 148 کشور را دربر دارد و بیش از 95 درصد جمعیت دنیا را شامل می‌شود.
مردم کاستاریکا توانستند اولین مقام این دسته‌بندی را با متوسط 66.7 سال شاد در زندگی بدست آورند و زیمبابوه با دستیابی به 12.5 سال شاد در رده آخر قرار گرفت.
کشورهای کاستاریکا، ایسلند، دانمارک، سویس و کانادا به‌ترتیب در بالاترین جای فهرست (از 66.7 تا 64.0 ) و موزامبیک، توگو، تانزانیا، بروندی و زیمبابوه در پایین‌ترین آن (درفاصله 16.4 تا 12.5) جای گرفتند.
در این رده‌بندی ایران کمی پایین‌تر از میانه مقیاس(42) قرار گرفت چرا که سال‌های شاد زندگی ایرانیان به طور متوسط 40.9 سال بود. این برآورد تنها کمی پایین‌تر از شاخص کشور ترکیه (41.4 ) و بیشتر از سایرکشورهای همسایه ایران (افغانستان 19.0، پاکستان 32.5، عراق31.1 ، تاجیکستان 33.8 )بود.
کشور‌های پیشرفته‌ای مثل امریکا 58.0، بریتانیا 56.9، آلمان 55.2، و فرانسه 52.8 نیز در رده‌های نسبتاً بالا جای‌گرفتند اما بین 10 کشور برتر نبودند.
جالب این‌جاست که مردم چین در این میان با کسب 45.5 سال شاد در حد میانی مقیاس و روسیه با 36.3 سال در رده‌ای پایین‌تر از میانه قرار گرفتند.
پیش‌بینی می‌شود این یافته‌ها در کنفرانس جهانی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی که درفاصله 27 تا 30 اکتبر در کره جنوبی در جریان است ارائه شود. این کنفرانس روی شاخص‌های پیشرفت اجتماعی متفاوت از تولیدات داخلی ناخالص تمرکز دارد و نرخ «سال‌های شاد زندگی» می‌تواند به‌عنوان یک شاخص جایگزین در این زمینه مطرح شود .

»دریافتی از ایمیل دوستان«

قرائت درست از اسلام

.....بعضيها جمود به خرج می‏دهند خيال‏ می‏كنند كه چون دين اسلام دين جامعی است ، پس بايد در جزئيات هم تكليف‏ معينی روشن كرده باشد . نه ، اينطور نيست . يك حساب ديگری در اسلام‏ است . اتفاقا جامعيت اسلام ايجاب می‏كند كه اساسا در بسياری از امور دستور نداشته باشد ، نه اينكه هيچ دستور نداشته باشد بلكه دستورش اين‏ است كه مردم آزاد باشند و به اصطلاح تكليفی در آن امور داشته باشند . از جمله حديثی است به اين مضمون : « ان الله يحب ان يؤخذ برخصه كما يحب‏ ان يؤخذ بعزائمه » خيلی مضمون عجيبی است ! خدا دوست دارد در مسائلی كه‏ مردم را آزاد گذاشته است ، مردم هم آزاد باشند . يعنی مسائل آزاد را آزاد تلقی بكنند ، از خود چيزی در نياورند . آنكه رخصت است را آزاد بدانند. اميرالمؤمنين می‏فرمايد : « ان الله حدد حدودا فلا تعتدوها و فرض‏ فرائض فلا تتركوها » يعنی خدا يك چيزهائی را واجب كرده است ، آنها را ترك نكنيد ، يك چيزهائی را هم ممنوع اعلام كرده است ، به آنهاتجاوز نكنيد « و سكت لكم عن اشياء و لم يدعها نسيانا فلا تتكلفوها » (حکمت105) خدا درباره بعضی از مسائل سكوت كرده است ، البته فراموش نكرده بلكه‏ خواسته است كه سكوت بكند و بندگانش در آن مسائل آزاد و مختار باشند .

در آنچه كه خدا مردم را آزاد گذاشته است شما ديگر تكليف معين نكنيد . پس آن موضوعی كه عرض كردم يك سلسله آداب و رسوم در ميان مردم هست‏ كه اگر آنها را انسان از طريق مثبت انجام بدهد ، نه جائی خراب می‏شود و نه جائی آباد ، و اگر ترك هم بكند همينطور ، مسائلی است كه خدا در آن‏ مسائل سكوت كرده است . بشر يك حالتی دارد كه هيچوقت از او جدا نمی‏شود و آن اين است كه علاقه‏ای به بعضی از تشريفات دارد . يك رازی است در اين مسائل . ديگر نبايد گفت حتما بايد اين كار را بكند .....


 

اسلام و مقتضيات زمان 1 صفحه 291

متفکر شهيد استاد مرتضي مطهري

سراي بي كسي


 

در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند

به دشت پر مــــلال ما پرنــــــده پر نمي زنــــد

يكي زشب گرفتگان چــــــــراغ بر نمي كنـــد

كسي به كوچه سار شب ،در سحر نمي زند

نشسته ام در انتظار اين غبار بي ســــوار

دريغ كز شبي چنين سپيده سر نمي زنــد

دل خراب من دگر خراب تر نمي شـــود

كه خنجر غمت از اين خراب تر نمي زند

گذر گهي است پر ستم كه اندرو به غير غم

يــــكي صلاي آشنا به رهگـــذر نمي زنـــــد

چه چشم پاسخ است از اين دريچه هاي بسته ات

بـــــــرو که هيچ کس نــــدا به گوش کر نمي زنــــد

نه سايه دارم و نه بر بيفکنندم و سزاست

اگر نــــه بر درخت تر کسي تبر نمي زنــد

هوشنگ ابتهاج

لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِن رُسُلِه ِ

« لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِن رُسُلِه ِ»

به نظر می آید همه چیز دیگر تمام شد و امام جمعه کرمانشاه در حمعه آینده تغییر خواهد کرد ، اگر چه ، در مقام نصیحت نیستم ولی معتقدم ، اصولگرایان واصلاح طلبان ، باید این آیه شریفه سوره بقره را مد نظر قرار بدهند که می فرماید : آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِن رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كَلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ.

به راه انداختن جنگ زرگری وکهنه «حیدری ونعمتی» و اختلاف انداختن بین مردم نه تنها سودی برای شهر ندارد بلکه شعله کینه ودشمنی بین مومنین را افزون تر می کند ، لذا ولایت مداری و واصلاح طلبی افراد کوته بین نباید فضای نقد و انتقاد را آلوده کند و دلسوزان منتقد را وادار به سکوت کند.

همه می دانیم که خداوند به اندازه توان افراد ، بر آنها تکلیف می کند: لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ،

ودر پایان همه بگوییم : رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلاَنَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ.

ممکن است کسانی به خاطر این پست برمن ایراد بگیرند که از آیات قرانی استفاده ابزاری کرده ام ، ولی بدانند حق من است که ، نظر و نقدم رابیان کنم .

دوست نداشتم پایان فعالیت 23ساله آقای زرندی را این چنین غریبانه ببینم ، و حتی به نگاه متعجب و ساکت و بهت زده و پر رمز وراز مردم شهرم به این اتّفاق معترضم . اما برای امام جمعه جدید آرزوی موفقیت دارم و امیدارم حضورش مایه وحدت و همدلی بین مردم باشد. و بین نمایندگان رهبری تفاوتی نمی بینم .وبه قول ما کرمانشاهی ها ان شاءالله پا قدومش مبارک باشد.



زمان ارسال در وبلاگ قبلی : سه شنبه سی ام بهمن 1386 -

اوج بخشندگي


حاتم را پرسيدند كه :« هرگز از خود كريمتر ديدي؟»

گفت : بلي، روزي در خانه غلامي يتيم فرودآمدم و وي ده گوسفند داشت. في الحال يك گوسفند بكشت و بپخت وپيش من آورد. مرا قطعه اي از آن خوش آمد ، بخوردم .

گفتم : « والله اين بسي خوش بود.»

غلام بيرون رفت ويك يك گوسفند را مي كشت وآن موضع را (آن قسمت ) را مي پخت وپيش من مي آورد. و من ازاين موضوع آگاهي نداشتم.چون بيرون آمدم كه سوار شوم ديدم كه بيرون خانه خون بسيار ريخته است.

پرسيدم كه اين چيست؟

گفتند : وي (غلام) همه گوسفندان خود را بكشت (سربريد) .

وي را ملامت كردم كه : چرا چنين كردي؟

گفت : سبحان الله ترا چيزي خوش آيد كه من مالك آن باشم و در آن بخيلي كنم؟

پس حاتم را پرسيدندكه :« تو در مقابله آن چه دادي؟»

گفت : « سيصد شتر سرخ موي و پانصد گوسفند.»

گفتند : « پس تو كريمتر از باشي! »

گفت : « هيهات ! وي هرچه داشت داده است و من آز آن چه داشتم و از بسياري ؛ اندكي بيش ندادم.»


بهارستان جامي

سه نکته

درد علي (ع) دو گونه است:

يك درد، دردي است كه از زخم شمشير ابن ‌ملجم در فرق سرش احساس مي‌كند

درد ديگر دردي است كه او را تنها در نيمه‌هاي شب خاموش به دل نخلستانهاي اطراف مدينه كشانده ... و به ناله درآورده است ...

ما تنها بر دردي مي‌گرييم كه از شمشير ابن ‌ملجم در فرق سرش احساس مي‌كند.

اما اين درد علي (ع) نيست، دردي كهچنان روح بزرگي را به ناله درآورده است، «تنهايي» است كه ما آن را نمي‌شناسيم.

****

قال الباقر(ع):

مَن عَمِلَ بما یَعلَم ، علَّمَهُ الله مالم یَعلَم .

اگر کسی به چیزهایی که می داند عمل کند ، ذات اقدس الله به او توفیقی می دهد که آن چه را نمی داند ، یاد بگیرد.

***********

نوام چامسکی:

ریاکار کسی است که از اعمال کردن استانداردی که درباره‌ی دیگران اعمال می‌کند درباره‌ی خودش امتناع می‌ورزد.

واکنش رهبر انقلاب به انتقادات صريح يکي از نخبگان

 

در جریان دیدار و گفتگوی جوانان نخبه علمی کشور با رهبر انقلاب، یکی از حاضران بدون هماهنگی با مجری مراسم و به دعوت رهبر انقلاب، پشت تریبون قرار گرفت و به شکل صریح، از برخی سیاستها و رویه‌های حکومتی انتقاد کرد.

به گزارش "الف"، در پایان سخنان افراد منتخب برای بیان نظراتشان نزد رهبر انقلاب، مجری برنامه با اعلام پایان وقت صحبت‌های حاضران، از رهبر انقلاب دعوت کرد برای جمع صحبت کنند. در این زمان چندتن از حضار خواستار حضور در پشت تریبون و بیان نظراتشان شدند که رهبری از مجری پرسیدند کسی نمانده که صحبت کند؟ مجری پاسخ داد اگر شما اجازه بدهید، همه‌ی جمع هزار نفره‌ای كه این‌جا هستند، دوست دارند صحبت كنند اما وقت محدود است.
در این هنگام رهبر انقلاب به یکی از جوانان در وسط جمعیت که پرشورتر از بقیه خواستار حضور در پشت تریبون بود اما توسط برگزارکنندگان مراسم نشانده شد، اشاره کردند و گفتند: «آن آقایی كه پا شده بودند، ایستاده بودند و نشاندندشان ... شما بفرمائید».
جوان متقاضی در جایگاه قرار گرفت و خود را دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف معرفی کرد. وی ابتدا از نحوه انتخاب افراد برای صحبت نزد رهبری گله کرد. این گلایه افرادی بود که نوبت بیان نظراتشان را نیافته بودند و با تشویق حضار روبرو شد.
وی سپس از عملكرد صدا و سیما پیرامون حوادث انتخابات به شدت انتقاد كرد و پرسید:
آیا صدا و سیمای ما تصویر درستی از كشور و جهان ارائه می‌دهد یا تصویری غیرواقعی و كاریكاتورگونه؟
آیا صداو سیما به عقاید مختلف اجازه‌ی دفاع از خودشان را می‌دهد؟ عقایدی كه به‌خصوص در همین رسانه مورد نقد و یا حتی حمله قرار می‌گیرد؟
وی با انتقاد از پخش گزینشی وقایع در صدا و سیما گفت اگر بخواهیم رسانه‌های کشور اخلاقی شوند باید بزرگ رسانه‌ها آغاز‌گر آن باشد.
بخش دوم سخنان وی موضوع نقد رهبری بود. وی گفت: من شاید چهار-‌ پنج سال است كه به صورت جدی‌تر روزنامه می‌خوانم و مجلات را مطالعه می‌كنم. این مدت واقعاً به یاد نمی‌آورم كه مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم ... نقد رهبری را هم به شكل عمومی می‌شود مطرح كرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس می‌كنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و كینه می‌شود؛ مثلاً یك چیزی كه در ابتدا یك انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمی‌كند، ممكن است جنبه‌ی مغرضانه به خود بگیرد و كم‌كم بی‌انصافی هایی پیدا شود.
در این هنگام، یادداشتی حاکی از اتمام وقت به سخنران داده شد. او از رهبری پرسید وقت گذشته است اما اگر موافق باشید ادامه دهم؟ رهبر انقلاب نیز با اشتیاق پاسخ دادند: البته از اول هم وقت گذشته بود ولی من موافق ادامه صحبت‌های شما هستم. این دانشجو صحبت‌‌هایش را ادامه داد و برخلاف سایرین که طبق هماهنگی با مجری مراسم، صحبتهایشان را در 4 دقیقه محدود می کردند، حدود 10 دقیقه صحبت کرد و در ادامه با انتقاد از چگونگی برخورد نیروی انتظامی با تجمعات پس از انتخابات پرسید:
اگر مقداری روش‌های اقناعی‌تر داشتیم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمی‌كردیم، نظام ما بقای بهتری نداشت؟ آیا مردم متحدتری نداشتیم؟ چون وحدت واقعی به نظر من بیش از این‌كه با نصیحت حاصل شود نتیجه‌ی رفتار مردم با حكومت و رفتار حكومت با مردم است و رفتار مردم با همدیگر است.
وی در پایان، مودبانه تشکر کرد و به جای خود بازگشت و رهبر انقلاب نیز مانند بقیه سخنرانان از ایشان نیز با بیان طیب الله انفسکم تقدیر کردند.
پس از صحبت‌های این جوان، افراد دیگری هم برای بیان نظراتشان و پاسخگویی به انتقادات وی بلند شده و درخواست وقت صحبت کردند اما رهبرانقلاب با توصیه آنها به افزایش تحمل و شرح صدر، به کمبود وقت اشاره و صحبتهایشان را آغاز کردند.
رهبرانقلاب در ابتدای سخنان خود با ابراز خوشحالی از اینکه سخنان نخبگان هر سال قوی‌تر و عمیق‌تر از قبل می‌شود و یادآوری ضروت شکر نعمت نخبگی با خدمت به مردم و کشور؛ اهمیت تولید علم، آزاداندیشی در دانشگاه ها و مرز شکنی علمی در پیشرفت و اقتدار کشورمان را کلیدی توصیف کردند و ضمن اشاره به برخی نکات مطرح شده توسط حاضران، درباره سخنان دانشجوی منتقد نیز گفتند:
* خیال نکنید من از شنیدن اینجور حرفها ناراحت میشوم. نه...، من از اینکه این حرفها زده نشود، ناراحت میشوم. در جلساتِ دانشجوئى، دانشگاهى که اینجا هستند، بنده گاهى که ببینم حالا بعضى‌ها روى ملاحظه، روى احترام، روى هرچه، بعضى از این حرفها را که خیال میکنند من خوشم نمى‌آید، نمیزنند؛ از نگفتنش ناراحت میشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمیشوم.
* حالا اشاره کردند به حوادث و مسائل اخیر . در این زمینه‌ها خیلى حرف هست؛ خیال نکنید آن حرفهائى که صدا و سیما میزند، این، همه‌ى حرفهاست؛ نه، خیلى مطلب هست. گفت: یک سینه حرف موج زند در دهان ما. اینجور نیست که هر چه که انسان احساس میکند، این را گفته باشد یا بتواند بگوید. خیلى حرفهاى زیادى هست.اى کاش مجال بود تا گفته میشد، تا آنوقت انسان میتوانست آن برگهاى بر روى هم گذاشته‌ى کتاب حرف را، باز کند تا خیلى از حقائق روشن بشود. آینده، البته این کارها خواهد شد.

* اینى هم که گفتند از رهبرى انتقاد نمیکنند، شما بروید بگوئید انتقاد کنند . ما که نگفتیم از ما کسى انتقاد نکند؛ ما که حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال میکنم؛ از انتقاد استقبال میکنم. البته انتقاد هم میکنند. دیگر حالا جاى توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست؛ بنده هم میگیرم، دریافت میکنم و انتقادها را میفهمم.
* چند سال قبل یکی از نشریات دانشجویی از بنده انتقاداتی کرده بود. خواستند برخورد کنند اما من گفتم برخورد نکنید این ها اشکالی ندارد اجازه دهید بنویسند.
* این را هم شما خیال نکنید که حالا بنده چون رئیس صدا و سیما را انتخاب میکنم، همه‌ى برنامه‌هاى صدا و سیما را مى‌آورند، دانه دانه بنده نگاه کنم، امضاء کنم. نخیر، از خیلى از برنامه‌هاى صدا و سیما بنده راضى هم نیستم. از جمله، از همین من راضى نبودم که از سه ماه قبل از انتخابات - انتخابات بیست و دوم خرداد بود - از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبلیغاتى و حرفهائى که زده شد و تظاهراتى که میشد و مجادلاتى که انجام میگرفت، از تلویزیون پخش شود، که متأسفانه تو تلویزیون پخش شد؛ به خاطر همین، که یعنى ما آزاداندیشیم! اینها توهم است.
* صدا و سیما آیا وضعیت واقعى کشور را نشان میدهد؟ نه، ناقص نشان میدهد. خیلى پیشرفتهاى برجسته و بزرگ هست که صدا و سیما نشان نمیدهد. والّا اگر صدا و سیما میتوانست همان جور که تلویزیون فلان کشور غربى با یک سابقه و تجربه‌ى فراوان و با استفاده‌هاى هنرى دروغهاى خودش را راست جلوه میدهد، واقعیات موجود کشور را درست منعکس کند، شما بدانید امروز امید نسل جوان، دلبستگى نسل جوان به کشورش، به دینش، به نظام جمهورى اسلامى‌اش، بمراتب بیشتر از حالا بود.
* امروز هیچ کشور دیگرى در دنیا پیدا نمیکنید که اینجور آماج حملات باشد . و جمهورى اسلامى دارد مقاومت میکند. این شوخى است؟ این موجودِ هفت‌جوشِ مستحکمِ مصونیت‌یافته دارد مقاومت میکند. این، کم چیزى نیست. توطئه‌ى توهم نیست؛ این را جوانها، این جوانهاى عزیز ما، بدانند.
* بنده گفتم کرسى آزاد فکرى را در دانشگاه‌ها به وجود بیاورید. خوب، شما جوانها چرا به وجود نیاوردید؟ شما کرسى آزادفکرى سیاسى را، کرسى آزاد فکرى معرفتى را تو همین دانشگاه تهران، تو همین دانشگاه شریف، تو همین دانشگاه امیرکبیر به وجود بیاورید. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق، آنجا خودش را نمایان خواهد کرد
.

مرتبط:
مشروح سخنان رهبر انقلاب در جمع نخبگان علمی کشور