از امام مهدی (عج)

فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِء مِنْكُمْ بِما يُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهِيَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فُجْأَةً حينَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَة:


هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مى‌سازد، عمل كند و از آنچه كه خوشايند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزيند، زيرا خداوند به طور ناگهانى انسان را مى‌گيرد، در وقتى كه توبه برايش سودى ندارد و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمى‌دهد.


لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْيمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا:


اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتّحاد واتّفاق مى‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مى‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمى‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مى‌شدند.


أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ وَ مِنَ الضَّلالَهِ بَعْدَ الْهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِياتِ الْفِتَنِ:


پناه به خدا مى‌برم از نابينايى بعد از بينايى و از گمراهى بعد از راهيابى و از اعمال ناشايسته و فرو افتادن در فتنه‌ها.

عصیان مطلق

خدایا! مرا، در ایمان، "اطاعت مطلق" بخش، تا در جهان، "عصیان مطلق" باشم

خدایا! آتش مقدس "شک" را آن چنان در من بیفروز تا همه "یقین"هایی را که در من نقش کرده اند، بسوزد، و آن گاه، از پس توده ی این خاکستر، لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی، شسته از هر غبار، طلوع کند

علی شریعتی

یاد

بی‌تردید رمز بقای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ همان‌ رمز پیروزی‌ است‌؛ و رمز پیروزی‌ را ملت‌ می‌داند و نسلهای‌ آینده‌ در تاریخ‌ خواهند خواند كه‌ دو ركن‌ اصلی‌ آن‌: انگیزة‌ الهی‌ و مقصد عالی‌ حكومت‌ اسلامی‌؛ و اجتماع‌ ملت‌ در سراسر كشور با وحدت‌ كلمه‌ برای‌ همان‌ انگیزه‌ و مقصد.

اینجانب‌ به‌ همة‌ نسلهای‌ حاضر و آینده‌ وصیت‌ می‌كنم‌ كه‌ اگر بخواهید اسلام‌ و حكومت‌ الله برقرار باشد و دست‌ استعمار و استثمارگرانِ خارج‌ و داخل‌ از كشورتان‌ قطع‌ شود، این‌ انگیزة‌ الهی‌ را كه‌ خداوند تعالی‌ در قرآن‌ كریم‌ بر آن‌ سفارش‌ فرموده‌ است‌ از دست‌ ندهید؛ و در مقابل‌ این‌ انگیزه‌ كه‌ رمز پیروزی‌ و بقای‌ آن‌ است‌، فراموشی‌ هدف‌ و تفرقه‌ و اختلاف‌ است‌.

امام خمینی (ره)

دروغ گویی فرهنگ شده است.

در آستانه بیست و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی و حادثه 15 خرداد مسؤلان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) - نمایند گی قم - به دیدار آیت الله العظمی صانعی رفتند.

در این دیدار آیت الله العظمی صانعی خطاب به مسوولان موسسه گفت: شما علاقه مرا به امام امت(سلام‌الله‌علیه) می دانید و از اینکه مرا مشمول لطف خود قرار داده و در ارتباط با امام مورد تفقد قرار می‌دهید، سپاسگزارم. یک روز در رأس مرکز نشر آثار، یک انسان مبارز، آگاه و مجتهد -یعنی مرحوم حاج احمد آقا بود و امروز هم فرزند بزرگوارش مسئولیت آن جا را به عهده دارد. خود شما آقایان هم دارای فضل هستید. وقتی موسسه ای با این عظمت را چنین شخصیت هایی اداره کرده باشند، خوب اداره شده و امیدوارم که از این به بعد نیز چون گذشته عمل کند.

وی به هجمه ها و فشارهایی که به مؤسسه وارد می شود، اشاره کرد و اظهار داشت: باید بدانید که «وأمّا الزبد فیذهب جفاء» این تحریف‌ها، تهمت ها، افتراها و بی انصافی ها تمام می شود و روزی آن ها که این اعمال را انجام داده اند، پشیمان خواهند شد و قبل از آخرت، در همین دنیا و در مقابل شما زانو زده و از شما تقاضای عفو خواهند کرد.

آیت الله صانعی خاطرنشان ساخت: تاریخ به گونه ای است که بی‌انصافی بی‌نتیجه نمی ماند، نمی‌شود ظلم کیفرش را نبیند، به هر حال، نتیجه اش را خواهد دید، اما باید صبر کرد و امید داشت. به یاد می آورم وقتی به فیضیه حمله کردند و شهید هم داده شد، امام همان روز پس از این واقعه فرمود: «هنیئاً لکم» و بعد فرمود: اینها نفسهای آخرشان را دارند می‌کشند.

وی افزود: این سخنان در چه زمانی گفته شد؟ هنگامی که هنوز پانزده سال به انقلاب مانده بود. صدها نفر در زندان‌ها زیر شکنجه از بین رفتند، صدها نفر اسیر و زندانی شدند، سرمایه‌ها از دست رفت، تعطیلی بازارها پیش آمد و نیروها گرفتار شدند. ایشان می‌فرمود که: «هنیئاً لکم» و گوارا باد بر شما! اینها نفس‌های آخرشان را می‌کشند.

این مرجع عظام تقلید در ادامه به ذکر خاطره ای از امام پرداخت و تشریح کرد: مرحوم آیت‌الله ربانی شیرازی (قدس‌سره‌الشریف) از افراد بسیار قوی‌ای بود که تحمل و استقامتش معروف بود، زمانی من از شهید قدوسی که در زندان بود، پرسیدم: در زندان، فلانی استقامتش بیشتر بود یا فلان آقا؟ گفت: نه، مرحوم ربانی شیرازی بسیار بیش از او استقامت داشت و معروف است که محاسنش را دانه‌دانه می‌کندند و او حرف خودش را می‌زد. پس از آن که از زندان آزاد شده بود، در تظاهراتی بعد از فوت حاج آقا مصطفی که می‌زدند و می‌کشتند، دوستان خدمت مرحوم ربانی رفته و گفتندکه آقا، زدند، کشتند. فرمود: نه اینها تهدید است. گفتند: آقا، جنازه را برداشته، بردیم و دفن کردیم. فرمود: تهدید است.

وی ادامه داد: مبارزه راهش این است که همیشه باید از موضع امید صحبت کرد و خداوند هم امید را در انسانها آفریده؛ اصلاً تشیع بر پایه امید زنده است، امید به آمدن مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف).به هرحال همه به انتظار آمدن مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به امید دیدن حاکمیت عدل فرزند پیامبر هستند تا شیعیان، عدالت، انسانیت و احترام به کرامت انسانی را ببینند.

آیت الله صانعی گفت: باید سختی ها را تحمل کرد، البته ممکن است عده ای بخواهند مقام علمی آقاسیدحسن را پایین بیاورند؛ کاری که با امام کرده و می گفتند: امام فقه بلد نیست و فقط فلسفه می داند.

وی ادامه داد: زمانی که امام در زندان بود، یک منبری را آورده بودند تا جوّ موجود را بشکند و درباره او می گفتند این آقا منبری خوبی است، و تبلیغات بسیاری برای او به راه می انداختند. او نیز مأموریت داشت امام را تضعیف کند و با این هدف می گفت؛ درس اخلاق ایشان خوب است؛ یعنی فقه امام خوب نیست، اما خدا به او قدرت و عظمت داد تا بر تمامی دشمنانش پیروز شود.

آیت الله صانعی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به دست اندرکاران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) گفت: بدانید تنها موسسه نشر آثار و آثار امام مورد هجمه و تهمت نیست، یاران امام هم مورد حمله و هجمه همه جانبه قرار دارند. بازار تهمت و افترا هم فراوان است.

وی تاکید کرد: من امروز با صراحت به شما عرض می‌کنم که دشمنی با امام یک دشمنی ریشه‌دار است و پایان نمی پذیرد، اما تا می توانید، روی جنبه های مثبت امام تکیه کنید. مأیوس هم نباشید که در این هجوم، تنها هستید، خیر، بلکه حمله به همه هست، تنها نشر آثار نیست. هرکسی را که می توانند مورد هجوم قرار می دهند و این، دلیل بر ضعف آنان است.

وی با بیان اینکه باید از زحماتی که موسسه نشر آثار برای تحریرالوسیله متحمل شد، تشکر کنم،‌گفت: با این کار، این کتاب وزین علمی ماندگار شد و ما نظریاتی را که از خود امام الهام گرفته بودیم، نوشتیم. در باره بحث ترجمه کتب امام نیز باید توجه داشته باشید که ترجمه هیچگاه حکم کتاب را ندارد. این یک بحث فقهی است. ترجمه قرآن هیچ وقت حکم قرآن را ندارد، چرا که مترجم نمی‌تواند تمام هدف و مقصد گوینده و نویسنده را بیان کند.این که بیان داشتید، قصد دارید کتاب اخلاق امام را ترجمه کنید، کار خوبی انجام می دهید، ولی سعی کنید ابتدا متن کلمات امام باشد و سپس ترجمه آن در پایین آن قرار گیرد.

آیت الله صانعی در بخش دیگری با بیان اینکه اگر می خواهید مباحث اخلاقی و عرفانی امام را در جامعه بسط و گسترش دهید، باید تدریس کتاب‌های امام را مردمی و حوزوی کنید،‌اظهار داشت: باید کتابهای امام تدریس بشود. باید تلاش کنید وقتی که درس‌ها شروع می شود، کتاب‌های امام هم تدریس بشود. من 10 سال قبل، این مطلب را گفتم که بگذارید شاگردانی از متن حوزه بیایند و در متن حوزه، حرف‌های امام را تدریس کنند. خود دوستان بنشینند و درس امام را بیان کنند -همانگونه که بنده در درسم روزی نمی‌گذرد که مطلبی را از امام عنوان نکنم- به دوستان سفارش کنید مطلبی از امام عنوان کرده و به تدریس کتاب‌ها بپردازند، اگر چنین شد، هم کتاب حفظ شده و هم هدف شما برآورده می شود.

وی افزود: مبادا به عقب بازگردیم و خودمان مرتجع شویم. باید به خواسته‌های امام عمل کنیم. خواسته امام عبارت بود از عمق دادن به فقه، تحقیق و آزادی مردم از قید اسارت‌ها و بندهای فکری و استعماری. خواسته امام این بود که همه چیز مال مردم است و ما هم مرهون مردم هستیم. همه چیز از مردم است و هیچ کس هیچ چیز از خود ندارد. اگر مردم به من احترام نگذارند، من و شما نیستیم، کسی نیست. ما نباید مردم را تحقیر کنیم و به آنان بی‌احترامی روا داریم . نترسیم، چون ترس بسیار بد است. به دیگران هم بگویید که نترسید، خیال نکنید که می توانند هر کاری بکنند. چند روزی بیش نیست و تمام می‌شود. «للحق دولة و للباطل جولة» دوران عذاب، تهمت و دروغ به پایان می رسد و به نصرت و توفیق الهی ایمان داشته باشید.

آیت الله صانعی تاکید کرد: هیچ چیزی نباید از حوزه کنار برود. اگر از حوزه جدا شد، نابود شده و باب افتراء و تهمت فراوان می‌شود، اما حوزه را نمی توانند به این سادگی نابود کنند، البته دشمنان با آگاهی به دنبال این هستند که حوزه را نیز از هویت و واقعیت اصلی اش جدا ساخته و حوزه‌ای بسازند که هر چه خودشان می‌گویند، تکرار کند، ولی طول می کشد و به نظر ما امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن را حفظ کرده و می کند.

وی با این گفته که باید هوشیار بود و نقشه های دشمنان را از بین برد، گفت: یکی از اهداف دشمنان،‌ این است که می خواهند دشمنان امام را روی کار بیاورند و در زبان دوستی، امام و بیت امام را تضعیف کنند. شاهد این مدعی نیز این است که حسینیه جماران را خراب کردند و هیچ خبری نشد، آب از آب هم تکان نخورد. به سیدحسن آقا توهین کردند، کسی دم بر نیاورد. برخی رسانه‌ها نیز هماهنگ حرکت کردند که چهره خشنی از امام نشان داده تا خشونت های خود را به نام او و پیروی از خط او جلوه دهند.

وی در ادامه به رفتار امام در مورد کودتای نوژه اشاره کرد و گفت: چرا این جمله را نمی‌گویید که وقتی کودتای نوژه کشف شد، امام فرمود؛ به خانواده‌های اینها رسیدگی کنید تا مبادا در مشکل و فشار قرار بگیرند. چرا اینهمه عاطفه و مهربانی‌های امام را نمی‌گویید؟ چرا نمی‌گویید که امام در طول حاکمیتش اگر افرادی به جهاتی استعفا می‌دادند یا کنار می‌رفتند و یا مردم اینها را نمی‌خواستند، امام به آن ها مسئولیت دیگری می داد تا آبرویشان حفظ شود، چراکه به هر حال در انقلاب و نهضت نقش داشتند؟

آیت الله صانعی اضافه کرد: چرا نمی گویید که در زمان امام دروغ نبوده و الان این همه دروغ گفته می شود؟ چرا نمی گویید که دو نفر خواستند از امام تعریف کنند، امام جلوی آن ها را گرفت و فرمود؛ از من تعریف نکنید؟ اما امروز باب تملق باز شده و خیلی ها با تملق و دروغ به همه چیز می رسند.

وی به مشکلات اخلاقی جامعه اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: 5 سال قبل گفتم که دروغ دارد شایع می شود، ولی نمی دانستم که دروغ اصلاً فرهنگ می شود. «کیف بکم اذا رأیتم المعروف منکراً و المنکر معروفاً». چرا نمی گویند که امام افراد را حفظ می کرد؟ چرا همه متخصصان و افرادی را که در این دولت ها خدمت کردند، کنار زدند؟ اگر همه اینها ضد انقلاب هستند پس چه کسی انقلابی است؟

گفتنی است، در ابتدای این دیدار، حجت الاسلام والمسلمین موسوی ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیت های مؤسسه در قم، به بیان چگونگی انجام تحریفات در سخنان و کتاب های حضرت امام(سلام الله علیه) پرداخته و نگرانی از هجمه هایی که افکار و اندیشه های حضرت امام را نشانه رفته است، ابراز کرد.

از آمــــدنــــم...

از آمــــدنــــم نبـــود گردون را سـود ...... وز رفتن من جاه و جلالش نفـزود

وز هيچ كسي نيز دو گوشم نشنود...... كاين آمدن و رفتنم از بهر چه بود!

حکیم عمر خیام

جدا کردن دختر و پسر موجب اسلامی شدن دانشگاه نمی‌شود

مهر: آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه دانشگاه‌ها با ساختن نمازخانه و جدا کردن دختر و پسر اسلامی نخواهند شد، اظهار داشت: دانشگاه زمانی اسلامی می‌شود که علوم آن اسلامی شود. آیت الله عبد الله جوادی آملی، بعد از ظهر امروز در دیدار دانشجویان شرکت کننده در پانزدهمین جشنواره قرآنی دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور بر اسلامی شدن تمام دستگاه‌های وابسته به یک نظام اسلامی تأکید کرد و گفت: با برگزاری دعای کمیل یا نماز جماعت و جدا کردن دختر و پسر دانشجو و استاد متدین تربیت می‌شود اما دانشگاه اسلامی نمی‌شود. وی ادامه داد: برگزاری مراسمات دینی از غیر از دانشگاه هم ساخته است اما آنچه که باید در دانشگاه حل شود همین مسئله علم دینی و سکولار است. جوادی آملی افزود: اسلامی شدن دانشگاه‌ها در گرو اسلامی کردن علوم است و این مسئله ایست که تنها از طریق علمی حل می‌شود.این استاد حوزه علمیه اسلامی ساختن دانشگاه را با بیانیه و سفارش غیرممکن دانست و گفت: با سفارش و بخشنامه می‌توان مسجد ساخت و دعا برگزار کرد ولی نمی‌توان دانشگاه را اسلامی کرد. وی خاطرنشان کرد: اگر دانش اسلامی نباشد آنچه در دل دانشجو رشد می‌کند غیر اسلامی است و نهایتا موجب می‌شود دنشجوی ما گرایشات غیر اسلامی پیدا کند. جوادی تأکید کرد: درست است که رویکرد دانشگاه باید اسلامی باشد و افراد آن اهل دیانت باشند اما اصل اسلامی شدن دانشگاه فراتر از اینهاست. وی با بیان اینکه مسئله علم دینی و غیر دینی دغدغه تمام مردم دنیا شده است، اظهار داشت: بعضی می‌گویند علم سکولار و غیرسکولار ندارد در حالی که دقیقا بر عکس این مطلب است. این استاد فلسفه اسلامی گفت: اگر در فلسفه علم، راه کج پیمودیم و به تجریه‌گرایی رسیدیم و شناخت را منحصر به حواس کردیم نتیجه‌اش می‌شود انکار هرآنچه به تجربه نمی‌آید. وی ادامه داد: مرحله بعدی این تفکر تولید علم سکولار است که جهان را منقطع از مبدا آن بررسی می‌کند. جوادی آملی در خصوص مبانی علم اسلامی اظهار داشت: اگر بپذیریم که آنچه وجودش عین حقیقتش نیست، معلول است و نیازمند علت، به این نتیجه خواهیم رسید که این جهان خالق و حاکمی دارد که مبدا آن است. وی افزود: در این صورت یک پزشک یا زمین‌شناس وقتی جهان را بررسی می‌کند می‌گوید در اینجا خدا چنین کرد و لحظه به لحظه به یاد خدا خواهد بود. مرجع تقلید شیعیان تصریح کرد: الان لاشه علم را در دانشگاه‌ها تدرس می‌کنند چرا که اول و آخر علوم که به مبدا و آفریننده می‌پردازد حذف شده است. وی تأکید کرد: چنین دانشی اسلامی نیست و از دانشجو یک مسلمان نمی‌سازد ولی دانش اسلامی دانشجوی مسلمان تربیت می‌کند. این عضو جامعه مدرسین با بیان اینکه اگر موضوع دروس دانشگاه از حوزه اسلامی‌تر نباشد حداقل به اندازه آن اسلامی است، گفت: در دانشگاه فعل خدا را بررسی می‌کنند و در حوزه قول او را، پس چه طور ممکن است دروس حوزه دینی باشد اما دروس دانشگاه دینی نباشد. وی خاطرنشان کرد: دانشمندان امروز می‌گویند طبیعت را مطالعه می‌کنیم در حالی که که خلقت را مطالعه می‌کنند. جوادی آملی اظهار داشت: ابتدا و انتهای خلقت را حذف می‌کنند و می گویند طبیعت و سپس همان را هم شبیه‌سازی می‌کنند و می‌گویند صنعت. این مفسر قرآن کریم با بیان حدیثی از رسول الله(ص) علوم را به دو دسته علم بدن و علم دین تقسیم کرد و گفت: عده‌ای از این حدیث معنی ظاهری آن را برداشت می‌کنند در حالی که بزرگان معتقدند حتی علم پزشکی اگر در راه خدا باشد علم دین است اما علم دینی اگر برای دنیا و مقام خوانده شود علم بدن خواهد بود.

به یاد لالـه های خرمشهر

سوم خرداد و سالروز آزاد سازی خرمشهر ، حماسه ماندگار بر تارک مبارزات مردم ایران است ، برای توصیف این روز عظیم ، باید در حال و هوای آن روزگاران بود و با یاد آن مردان آسمانی ، روحیه معنوی آنان را بیان کرد .

روزگار، ما راسخت، به خود مشغول کرده است اگر سکوت کنیم، مرگ و ناامیدی است ،و اگر سخنی می گوییم ، آغشته به دروغ و تهمت و دنیا طلبی است ، حقیقتاً ؛زندگی در این دوران، با این عملکردها ،سخت و دشوار است، نقد و نظر باهم آمیخته و امربمعروف با نهی از منکر شبهه ناک و آغشته به تردید شده است وچه سخت از هم تشخیص داده می شوند.

هر از چندگاهی که بعضی از دلاوران آن صحنه ها را می بینم ؛ یاد آن دوران و خاطره ی آن روزگاران، برایم زنده می شود و آهی از درون برمی کشم و می گویم :دریغ از فراموشی لاله ها.

سوم خرداد را ؛ با یاد آن یاران با صفا، در این دوران پرجفا ،ارج می نهم وامیدوارم بر تعهدم با دوستان مفقود وشهید و جانبازم ؛ ماندگار بمانم.

دوم خرداد و آموزش وپرورش

دوم خرداد و آموزش وپرورش

حضور حماسی مردم در دوم خردادسال۷۶ که منجربه انتخاب سیدمحمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور اسلامی ایران شد، در آموزش و پرورش ،تأثیر مثبت خود را به یادگار گذاشت که به بررسی چند مورد از آن ،به عنوان « یادکرد از گذشته » اشاره می کنیم :

1- تشکیل پارلمان دانش آموزی وبه تبع از آن حضور دانش آموزان در عرصه فعالیت های دانش آموزی و ایجاد رقابت مثبت در بین تشکل های دانش آموزی ، یادگار دوران مدیریت خاتمی است.

2- فرصت دادن به معلمان برای حضور در تشکیلات سازمان یافته معلمین تحت عناوین مختلف ؛ کانون صنفی ، جامعه اسلامی فرهنگیان و دیگر تشکل های فرهنگی بدون ایجادمزاحمت .

3- ایجاد فرصت، برای احقاق حق ، و فریاد برعلیه مدیریت وزارت خانه « بدون اینکه توهین و تهدیدی علیه کسی بشود » نتیجه اثربخش حضور مردم در حماسه دوم خرداد76 بود . نتیجه تأثیر مثبت آن ، تحول اندیشه های حق طلبانه معلمان بود ؛ و معلمان بدون لکنت زبان ، فرصت احقاق پیداکردند .

4- ارتقاء نسبی وضعیت معیشتی معلمان بدون سر دادن شعار و با عمل و اقدام ، و ونیز بهبود وضعیت نسبی حقوق معلمان .

5- وجود امنیت شغلی برای معترضان به سیاست های رئیس جمهور وقت .

6- فرصت طرح اندیشه های مختلف در عرصه فرهنگی برای تمام کسانی که حرفی برای طرح چه به غلط و چه به صداقت داشتند ایجاد شد به صورتی که برگزاری نشست ها و جلسات سیاسی و فرهنگی در آموزش وپرورش به عنوان یک موضوع عادی مطرح شد و روشنگری معلمان و دانش آموزان نقش مهمی به جای گذاشت.

آیا کسی ،در وضعیت فعلی می تواند نقدی بر ارکان مدیریتی این وزارت خانه داشته باشد و با آرامش به کار خود ادامه بدهد و برای او امنیت شغلی وجود داشته باشد ؟ آیا معلمان می توانند به راحتی به طرح مطالبات خود بپردازند و متهم به وابستگی به خارج نشوند ؟

چرا امروزه کسی نمی تواند بدون ترس و لکنت زبان حرف خود را بزند ؟

خرداد، ماه مردم است

سید محمد خاتمی با تاکید بر اینکه «خرداد، ماه مردم است»، به بیان حماسه‌های خلق شده در این ماه در طول تاریخ پرداخت و به ارائه سه راهکار برای حل مشکلات یکسال اخیر پرداخت و گفت:« می‌توان خرداد امسال را با تصمیم درست در این زمینه و اعلام آن از سوی موثران نظام و احترام به مردم همچون خردادهای گذشته سرشار از امید و نشاط كرد.»

سیدمحمد خاتمی، در آستانه روز دوم خرداد، میزبان جمعی از اساتید دانشگاه‌ها بود.
وی در این دیدار گفت:«در میان موجودات این آدمی است كه صاحب تاریخ است و تاریخ را دوره ها و حتی لحظه‌هایی می‌سازند كه نقش سرنوشت‌ساز و جهت‌دهنده در حیات معنوی و مادی و سیاسی و اجتماعی یك قوم و ملت دارند.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« در مرحله اخیر تاریخ ایران عزیز خردادماه در دوره‌های مختلف چنین نقشی داشته است و اگر بخواهیم توصیفی كوتاه از خرداد به دست بدهیم باید آن را تجلی‌گاه ایمان، اراده، فداكاری، ستم‌سوزی، استبدادستیزی و عدالتخواهی ملت ایران بنامیم.»

وی با اشاره به سالروز 15 خرداد، اظهار داشت:« این روز یادآور حادثه‌ای عظیم است كه بزرگی و استواری ملتی خداجو و حق‌طلب را در برابر رژیمی مستكبر و استبدادی نشان می‌دهد، رژیمی كه مردم را برده می‌طلبید و هر آزاده‌ای را دشمن ایران و عامل بیگانه به حساب می‌آورد و می‌پنداشت كه با اهانت به روح ملت و عاقبت با جداكردن آن از كالبد آن، حركتش را متوقف خواهد كرد.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«15 خرداد 42 آغاز مرحله‌ای نو در زندگی مردم ایران بود، ملتی كه سرمایه‌اش ایمان، اراده و آزاده‌خواهی بود؛ ملتی كه سرمشق ملت‌های مسلمان و جهان سوم را در اعمال شیوه مدنی در برابر دیكتاتوری بود. این ملت مظلومانه ولی استوار به مقابله رژیمی برخاست كه راهی جز سركوب نمی‌شناخت.»
خاتمی یادآور شد:«15 خرداد و حوادث پس از آن گرچه هزینه فراوان داشت از جمله به بند كشیدن و بعد تبعید رهبر والاقدر انقلاب و نیز به زندان افكندن و شكنجه و اعدام فرزندان دلیر این ملت؛ ولی فایده‌اش استحكام روزافزون ایمان دینی و عزم ملی برای رهایی بود، امری كه سبب شد تلخی‌های دوران دراز و پرمشغت مبارزه با شیرینی پیروزی در 22 بهمن جبران شود.»
وی همچنین به سالروز 14 خرداد اشاره کرد و گفت:«14 خرداد، روز تلخ وداع مردم با رهبر بزرگواری بود كه او را مظهر ایمان، اراده و عزت خود یافته بودند؛ رهبری كه كشتی انقلاب را همراه این مردم به ساحل جمهوری اسلامی نشانده بود تا در آن حق و حرمت و رای مردم در كنار دینداری و پایبنید به موازین اسلامی و اخلاقی پاس داشته شود.»
رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« 14 خرداد، روز رحلت رهبری بود كه قریب ربع قرن دم از حرمت و آزادی مردم و عدل علوی و استقلال و پیشرفت میهن زده بود و قریب به 11 سال هدایت جامعه را در بحرانی‌ترین دوره‌ها به عهده گرفته بود و شگفت اینكه با وجود تنگناهایی كه لازمه یك جامعه انقلابی است و یكی از آنها جنگ 8 ساله و امواج سهمگین ترور و توطئه بود، بدرقه ملت از استقبال او در 12 بهمن گسترده‌تر و باشكوه‌تر بود و عاطفه دینی و ملی كه اینبار به صورت اشك و آه بروز كرده بود از فریاد شادی بهنگام استقبال گرم‌تر و گیراتر بود.»
به عقیده رئیس بنیاد باران، مردم با این عمل علم خود را در پاسداری از عزت و آبرویی كه در پرتو انقلاب به دست آورده بودند و حق و حرمتی كه در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده بود نشان دادند.
وی همچنین اظهار داشت:« سوم خرداد نیز یكی از روزهای نمادین و بزرگ است؛ روزی كه بار دیگر عزم فرزندان 15 خرداد در برابر ائتلاف قدرت‌های فزون‌طلب در حمایت از رژیم متجاوز سابق عراق معجزه كرد و با بازپس‌گیری و خرمشهر قهرمان سرفصل شكوهمندی را بر پیروزی‌های پیاپی گشود تا عاقبت بی‌آنكه ذره‌ای از خاك میهن از دست برود بر جنگ خانمان‌سوز نقطه پایان نهاد و اقتدار ملت بزرگ و آزاد و عزم او را بر پاسداری از انقلاب، تمامیت ارضی و استقلال و پیشرفت به نمایش گذاشت.»

خاتمی تصریح کرد:« تقدیر چنین رقم زد كه انتخابات كه برجسته‌ترین تجلیگاه مردم‌سالاری است برای انتخاب رئیس‌جمهور كه باید مظهر اراده ملی باشد در خرداد صورت گیرد و طبیعی است كه انتخابات برای ملتی كه با ایمان و اراده خود تاریخ‌سازی می‌كند و انقلابش نشان افتخار "میزان رای ملت" است را به او داده است از اهمیت بیشتری برخوردار است و حساسیت نسبت به انتخابات آزاد و فراگیر برای مردمی كه تاریخی استبدادزده دارند افزون‌تر است و آنچه ملت می‌خواست و می‌خواهد انتخاباتی است كه در آن تعیین‌كننده ؛ فقط رای ملت باشد.»
وی ادامه داد:«شاید بعد از همه‌پرسی 12 فروردین و رفراندوم قانون اساسی در میان انتخابات متعدد، انتخابات دوم خرداد از ویژگی ممتاز برخوردار باشد كه بازتاب اراده و خواست تاریخی مردم در آن باشكوه‌تر و روشن‌تر بود و به همین جهت "حماسه" نام گرفت.»
رئیس دولت اصلاحات افزود:«دوم خرداد تجلی‌گاه خواست مردمی بود كه آزادی را در كنار دینداری و به عنوان مطالبه جدی دین در چهره رهایی آن می‌خواستند و عدالت را در كنار پیشرفت و حرمت بین‌المللی را در كنار تامین مصالح و پافشاری بر خواست‌های اساسی را در كنار رفع تهدیدها و توسعه را در كنار حرمت و كرامت و آزادی همه شهروندان طلب می‌كردند، امری كه برخلاف روال در همه كشورها بار دیگر با درصد بالاتری در 18 خرداد تكرار شد.»
وی با اشاره به انتخابات دهم ریاست جمهوری گفت:«حضور بانشاط مردم در انتخابات 22 خرداد نیز كه با كمال تاسف حوادث تلخی را در پی داشت چشمگیر بود و نشانه زندگی و نشاط مردمی بود كه بر حقوق خود پای می‌فشارند و ای كاش قدر این مردم دانسته می‌شد.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان همچنین تصریح کرد:« بالاخره روز 25 خرداد یكی از اوج‌های حضور مدنی مردم و طرح مسالمت‌آمیز خواست‌ها و اعتراض‌ها و پرهیز از خشونت بود و چه خوب بود كه نفس این حضور مترقیانه گرامی داشته می‌شد.»

وی ادامه داد:«چه خوب بود اعتراض مردم ولو اینكه از نظر مسئولان وارد تشخیص داده نشود به دیده احترام نگریسته می‌شد و با كمك خود ملت مشكل به صورتی موجه و با رعایت نظر مردم حل می‌شد یا به شیوه‌ای معقول مردم قانع می‌شدند كه با كمال تاسف نه‌تنها مردم بیدار؛" خس و خاشاك" نامیده شدند بلكه رفتار مسالمت‌جویانه و مدنی آنان با خشونت پاسخ داده شد، زندان‌ها پر و فشارها روزافزون گشت و خسارت‌های جانی، مالی و روانی فراوان وارد آمد و حركتی در جهت جبران آن نیز صورت گرفت و حتی فاجعه‌ای در پاره‌ای بازداشتگاه‌ها رخ داد و به شهادت و آسیب دیدن عده‌ای از جوانان و مردم عزیز منجر شد.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« علی‌رغم دستور رهبری و اصرار مجلس و حتی ادعاهای قوه قضایی برای برخورد جدی، مورد اعتنا قرار نگرفت و در مقابل بر شدت بازداشت‌ها و محاكمات و محكومیت‌ها و محدود كردن فعالیت‌های قانونی افزوده شد و به جای جبران اندكی از رنج‌ها و التیام اندكی از زخم‌ها، بازار دروغ‌پردازی و تهمت‌زنی و ناسزاگویی و جنگ روانی از سوی كسانی كه متاسفانه نه پایبند قانون و اخلاقند و نه بیمی از برخورد قانونی دارند داغ شد و ترفه اینكه اخیرا عنوان "محاربه
 نیز بر انواع عنوان‌های ناپسند اتهامی به كسانی كه سرمایه‌های كشور و انقلابند افزوده شد.»
وی تصریح کرد:«درست است كه نوعا چنین اتهامات و ناسزاهایی از سوی محافل و افراد غیرمسئول و افراطی است ولی چرا نباید دستگاههای مسئول با چنین شیوه‌ها و كسانی برخورد كنند كه آن نظام متهم به بداخلاقی و بی عدالتی نشود؟»
رئیس دولت اصلاحات افزود:«باری، خردادماه ؛ ماه مردم است و آنچه در تمام این روزها رخ داد ظهور اراده ملتی بود كه با همه وجود خواستار حاكمیت مردم بر سرنوشت و استقرار نظام مردم‌سالار بر پایه آموزه‌های دینی و مطالبات تاریخی خود بودند.»
وی یادآور شد:«اینك همه آن روزها را پشت سر گذاشته‌ایم ولی آینده پیش روی ماست و نباید بگذاریم آن وقایع مهم به صورت خاطره‌های مبهم در ذهنمان باقی بماند بلكه بایداز آنها به عنوان پشتوانه حركت به جلو برای پاسداری از آرمان‌های انقلاب و تامین خواست‌های تاریخی ملت مدد بگیریم و همه ما موظفیم با رعایت موازین قانونی با شیوه‌ای مدنی و به دور از هرگونه خشونت این یادها و خاطره‌ها را زنده‌نگه داریم.»
خاتمی تاکید کرد:«می‌توان و باید به آینده نگاه كرد و از گذشته عبرت گرفت؛ نباید تلخی‌هایی كه به خصوص در یك سال گذشته بوده است منجر به یاس شود و نیز شیرینی خاطره‌ها نباید ما را از پیمودن راه بلندی كه در پیش داریم غافل كند.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« راه درست راهی است كه به استقرار همه‌جانبه مردم‌سالاری و تحقق خواست تاریخی ملت كه از جمله در انقلاب شكوهمند اسلامی تجلی داشته است و حاصل آن "جمهوری اسلامی" بوده است منتهی شود.»
وی همچنین گفت:«راه درست، پرهیز از خشونت از سوی هر كس به خصوص از سوی حكومت است كه با موازین مردم‌سالاری با وعده‌های انقلاب و با خواست و هویت تاریخی ملت ناسازگار است؛ راه درست پافشاری بر اهتمام بر قانون اساسی به عنوان یك كل جامع و نیز سند انسجام ملی و ضامن نظم استواری كه در كنار هر حق و اختیار مسوولیت و پاسخگوئی وجود دارد به خصوص اهتمام به فصول سوم و پنجم كه اگر مورد كم توجهی قرار گیرد انقلاب از مسیر خود خارج خواهد شد.»
رئیس جمهور سابق کشورمان افزود:«نظام از آن ماست و كسانی كه برخلاف خط امام و راه ملت می‌اندیشند و عمل می‌كنند هر نامی كه بر خود بگذارند از معیارهای اصیل نظام و انقلاب عدول كرده‌اند.»
خاتمی با بیان اینکه «باز هم می‌گویم كه برای تامین اهداف بلندمان باید در كنار هم باشیم باید حرمت هر ایرانی پاس داشته شود»، اظهار داشت:«باید از شیوه‌هایی كه خشونت‌طلبان مردم‌ستیز اتخاذ كرده‌اند و می‌كنند و حاصل آن افزایش فاصله‌ها و كدورت‌ها و تداوم آن باعث سرایت كدورت‌ها و دوری‌ها از این شیوه‌ها و رفتارها به اصل نظام است پرهیز شود.»
رئیس دولت اصلاحات در بخش پایانی سخنانش به ارائه سه راهکار برای رفع مشکلات یک سال اخیر پرداخت.
وی اولین راهکار را آزادی زندانیان عنوان کرد و افزود:« با تاسف این روزها شاهد فشارهای بیشتر و دستگیری‌های تازه‌تر و نیز اعمال روش‌ها و برخوردهایی از سوی گروه‌های بی‌پروای غیرمسئول ولی تحت حمایت هستیم تا آنان كه به ظاهر نیز در زندان نیستند احساس تنگنا و ناامنی كنند.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« دومین راهکار ایجاد فضای امن و آزاد طبق موازین قانون اساسی است كه مظهر آن آزادی تشكل‌ها و اجتماعات و مطبوعات و تبدیل فضای امنیتی به فضای قانونی و با نشاط سیاسی سالم می‌باشد.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در مورد راهکار سوم نیز اظهار داشت:«حركت به سوی انتخابات آزاد و سالم و پرشور كه روح انقلاب ما نیز آن را طلب می‌كند و ملت نیز آن را می‌خواهد.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« می‌توان خرداد امسال را با تصمیم درست در این زمینه و اعلام آن از سوی موثران نظام و احترام به مردم همچون خردادهای گذشته سرشار از امید و نشاط كرد تا بار دیگر ظهور اراده ملی برای پاسداری از ارزش‌های دینی و ملی و پاسداری از مصالح كشور و حقوق ملت و زمینه‌سازی برای پیشرفت همه‌جانبه كشور شاهد باشیم و چنین باد!»
گفتنی است، در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور از جمله ضرورت توجه به خواست‌ها و حقوق اساسی مردم، اهمیت احزاب و نهادهای مدنی، اولویت‌های اصلاحات و ظرفیت‌های قانون اساسی و نیز لزوم اجرای همه بخش‌ها و فصول آن پرداختند.

نامه مهدی کروبی به آیت الله موسوی اردبیلی


مهدی کروبی در نامه ای به آیت الله العظمی موسوی اردبیلی با انتقاد شدید از شرایط حاکم بر قوه قضائیه ، مجلس و دولت گفت: متاسفانه برخی نمایندگان مجلس به عنوان وکیل الدوله و نماینده نهادهای امنیتی و نظامی و "پیاده نظام چکمه پوشان" ایفای نقش می کنند... قوه قضائیه به عنوان ابزار حاکمیت و نهاد های امنیتی و نظامی تبدیل شده است و هیچ زمانی به اندازه اکنون نیروهای نظامی و امنیتی در دستگاه قضا حضور نداشته اند و از طرف دیگردستگاه قضا به نهادی برای ایجاد ارعاب و بازداشت تبدیل شده است... رئیس دولت ایران با رفتارهای عجیب وغریب و منحصر به فرد و عطشی که برای سفر خارجی دارد موجب تحقیر ملت ایران در دنیا شده است.به گزارش سحام نیوز، متن کامل این نامه بدین شرح است:

بسمه تعالی

حضرت آيت‌الله العظمي حاج سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

با سلام و احترام

در روزگار سختي به سر مي‌بريم و مي‌دانم كه حضرتعالي بهتر از من نسبت به شرايط آگاه هستيد و بارها شنيده‌ام كه با بيان مطالبي متفاوت نگراني‌هاي خودتان را مطرح كرده‌ايد. اين روزها حتي بسياري به‌عنوان مأمن و پناهگاه به منزل شما مراجعه كرده‌اند و از برخوردهايي كه با عزيزانشان مي‌شود با شما سخن گفته‌اند و البته مي‌دانم كه حضرتعالي نيز بسيار از اين شرايط ناراحت شده و اقداماتي را براي پيگيري قضايا داشته‌ايد. مطلع شده‌ام در اين راستا ديدارهايي داشته‌ايد و به گفت‌وگو براي حل قضايا پرداخته‌ايد. با اطلاع از اين شرايط تصميم بر آن گرفتم تا از جايگاه يكي از دلسوزان اين نظام و كشور با نگارش نامه‌اي نگراني‌هايم را با شما در ميان گذارم.

آنچه كه موجب شد حضرتعالي مخاطب نامه اينجانب قرار گيريد، تلاش‌هايتان براي شكل‌گيري نظام در كنار بنيانگذار آن و نقش مهمتان در استقرار نظام به‌عنوان يكي از اعضاي شوراي انقلاب، اولين دادستان كل كشور، رياست قوه قضائيه و ديوان عالي كشور پس از شهيد بهشتي و حضور در جايگاه امامت جمعه تهران براي سال‌هاي متمادي و مهم‌تر از همه وداع با قدرت براي رونق بخشيدن به حوزه‌هاي علميه بوده است كه همگي به‌خصوص قرار گرفتن در جايگاه مرجعيت ايجاب مي‌كند كه از يك طرف به عنوان وظيفه شرعي و از طرف ديگر احساس مسووليت نسبت به نظامي كه هم در استقرار و هم تثبيت آن نقش موثري داشته‌ايد، براي عبور از فضاي فعلي و نجات كشور از طريق انتقال واقعيت‌هاي جامعه به بزرگان نظام رسالت خويش را به‌منظور برون‌رفت از فضاي فعلي ايفا نماييد، همچنانكه تاكنون نيز عليرغم همه محدوديت‌ها در اين عرصه تلاش نموده‌ايد.

جناب آقاي موسوي اردبيلي؛ طبيعي است كه هر كشوري همواره با فراز و نشيب‌هايي روبه‌رو است ولي شرايط حساسي كه اكنون كشور ما در آن قرار گرفته است موجب شده است كه يكي از استثنايي‌ترين وضعيت‌ها را در طول تاريخ با آن مواجه باشيم كه بعنوان نمونه به مواردي از آن در عرصه‌هاي مختلف اشاره مي‌نمايم.

2- مهم‌ترين رهاورد انقلاب اسلامي ما خط بطلان كشيدن بر استبداد 2500 ساله شاهنشاهي و حاكميت مردم بر سرنوشت اجتماعي خودشان بوده است كه در اصلي‌ترين شعار انقلاب «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» متبلور بود. متاسفانه برخلاف آنچه كه مشي عملي بنيانگذار نظام بود، يعني حكومت بر قلوب مردم، با سلب بديهي‌ترين آزادي‌هاي مشروع شهروندان و ايجاد جو امنيتي و پليسي در جامعه، آرامش از جامعه سلب شده است به نحوي كه شهروندان به‌خصوص قشر آگاه، نخبگان و دانشگاهي و بدون اغراق همه اقشار جامعه در بدترين وضعيت روحي و رواني و بدون اميد به آينده خود و فرزندانشان گذران زندگي مي‌نمايند.

متاسفانه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي كه به تعبير حضرت امام (ره) مي‌بايست در راس امور بوده و از انحراف كشور از مسيري كه قانون اساسي ترسيم نموده جلوگيري نمايند، باتوجه به سازوكارهايي كه در جهت فرمايشي شدن انتخابات توسط شوراي نگهبان اعمال شده است، به جز گروه اندكي از نمايندگان اصلاح‌طلب و اصولگراي منصف كه با درك واقعي از شرايط جامعه دلسوزانه نظرات خود را ابراز مي‌نمايند، به‌عنوان وكيل ‌الدوله و نماينده نهادهاي امنيتي و نظامي و پياده‌نظام چكمه‌پوشان در ايجاد اين فضا، خود نقش موثري را ايفا مي‌نمايند. قوه‌قضائيه كه بايد به‌عنوان قوه‌اي مستقل براساس تصريح قانون اساسي پشتيبان حقوق و آزادي‌هاي مشروع شهروندان باشد و به صورت بيطرفانه براساس اصل بيطرفي دادرس به فصل خصومت پرداخته و در پرونده‌هايي كه يك طرف آن حاكميت است با حضور هيات منصفه و به صورت علني به اتهامات سياسي و مطبوعات رسيدگي نمايد، كه فلسفه آن اين است كه هيات منصفه كه نمايندگي افكار عمومي را برعهده دارد درخصوص مجرميت يا عدم مجرميت و استحقاق تخفيف مجازات يا عدم استحقاق اظهارنظر نمايند، به عنوان ابزار حاكميت و نهادهاي نظامي و امنيتي تبديل شده است. تا جايي كه با كمال تاسف رئيس قوه‌قضائيه به عنوان قاضي القضات، وظيفه خود را دفاع تمام قد از دولت مي‌داند و به آن افتخار مي‌نمايد، غافل از آنكه قانون اساسي تمامي شهروندان حتي شخص رهبر را در مقابل قانون مساوي اعلام كرده است. حال اگر رسالت قوه‌قضائيه دفاع تمام قد از دولت است، پس شهروندان اين كشور كه مورد ظلم و اجحاف حكومت واقع مي‌شوند دعواي خود را بايد به كجا ببرند.


جاي تاسف است كه در شرايط فعلي هيچ مرجع قضايي كه پناهگاه مردم باشد وجود ندارد، گويي كه دستگاه قضا تنها شكل نماديني است كه عنواني از آن باقي مانده و قرار نيست كه مسوولانه و بدون دخالت گرايش سياسي به بررسي مسائل پس از انتخابات بپردازد. حضرتعالي كه از آغاز انقلاب تا پايان دوران حضورتان در سمت‌هاي حكومتي در دستگاه قضايي حضور داشتيد به خوبي مي‌دانيد كه هيچ زماني به اندازه اكنون نيروهاي نظامي و امنيتي در دستگاه قضا حضور نداشته‌اند به طوري كه اختيارات اين قوه را محدود يا سلب كنند. هانطور كه آگاه هستيد در حوادث پس از انتخابات تعداد بسياري از نيروهاي انقلابي و شهروندان تنها به خاطر اعتراض به نتيجه انتخابات بازداشت شده و يا كشته و مجروح شدند و توسط نيروهاي بسيج و لباس شخصي‌ها بسياري از اموال مردم تخريب شد و البته اين روند هنوز ادامه دارد و هر روز بسياري از نيروها احضار و بازداشت مي‌شوند.


به گفته برخي از كساني كه آزاد مي‌شوند بازجوها مي‌گويند كه تعيين حكم در اختيار آنها و نهادهاي ديگر است و قاضي و دستگاه قضايي در اين باره تصميم گيرنده نيست و اكنون به جاي آنكه دستگاه قضايي تامين‌كننده امنيت مردم باشد به نهادي براي ايجاد ارعاب و بازداشت تبديل شده است. شما شاهد وضعيت مطبوعات، دانشگاه‌ها، روحانيون و گروه‌هاي سياسي و صنوف مختلف هستيد كه در خفقان و فشار قرار دارند. برخوردهايي با تعدادي از دراويش صوفي، شيعه اثني عشري كه جزو شهروندان ايران هستند و از حق زندگي در كشور برخوردارند، مي‌شود و به آنها اجازه داده نمي‌شود كه حتي مراسم‌هاي مذهبي‌شان را برگزار كنند و با تهمت و افترا بسياري از آنها را بازداشت كرده و احكام سنگيني برايشان صادر مي‌كنند. آخر اين چه دستگاه قضايي است كه به جاي دفاع از مردم اعم از همه گروه‌ها و اقليت‌هاي ديني، مذهبي و قومي به موازات ديگر نهادها، با آنها برخورد امنيتي و پليسي مي‌كند؟


3- شما جزو نزديك‌ترين ياران حضرت امام هستيد و از نزديك با آرا و انديشه‌هاي ايشان آشناييد. همان‌طور كه مي‌دانيد حضرت امام سرمايه‌‌اي هستند كه با انگشت تدبير و با جايگاه علمي و معنوي‌شان توانستند اين انقلاب را به پيروزي برسانند، ايشان 15 سال براي به ثمر رسيدن اين انقلاب تلاش و مبارزه كرده و در حالي كه از وطن دور بودند اين نهضت را رهبري كردند. 10 سال در درون اين نظام حضور داشتند و اكنون 21 سال از رحلت ايشان مي‌گذرد. اما متاسفانه در طول اين سال‌ها به جاي آنكه از مواضع و انديشه‌هاي ايشان به صورت جامع سخن گفته شود تا نسل جديد با انديشه‌هاي وي آشنا گردند، متاسفانه از سوي جرياني خاص به صورت گزينشي و بدون توجه به شان نزول سخنان مواضع، آرا و انديشه‌هاي امام خميني براساس سليقه و مصلحت خودشان مطرح مي‌شود. مصيبت‌بارترين مساله‌اي كه اخيرا مطرح شده است و براي اولين بار چنين روندي را شاهد بوديم، اينكه در روزهاي اخير دادستان محترم تهران براي توجيه اقدام تشكيلات قضايي در رابطه با اعدام 5 نفر از شهروندان ايراني و در پاسخ به مواضع كانديداهاي معترض انتخابات و به‌ويژه در رد سخنان نخست‌وزير زمان امام به سال 67 اشاره كرده و اعلام مي‌كند كه چرا آقاي موسوي در آن زمان به اعدام‌هايي كه با حكم حضرت امام صورت گرفت اعتراض نكردند. ايشان همان حرفي را مي‌زند كه دشمن مي‌گويد. تاكنون كسي در اين باره اين گونه حرف نزده است، چرا كه تاكنون هيچگاه ريز آن قضايا بررسي نشده و چرايي آن مشخص نيست و هنوز ماجرا در ابهام قرار دارد و معلوم نيست كه تا چه اندازه امام در اين ماجرا دخالت داشته‌اند و به نظر مي‌رسد كه ايشان براي توجيه عملكرد فعلي دستگاه قضايي در اين شرايط چنين مسائلي را بيان مي‌كند. اگرچه هدف اصلي وي از اين صحبت‌ها تهديد متعرضين به روش حكومتداري آقايان است اما غافل از آنكه كسي كه وارد اين صحنه‌ها شده اين تهديدها برايش ارزشي ندارد و هراسي در ادامه مسير و هدف به خود راه نمي‌دهد.


جاي ‌شگفتي است كه هيچ‌گاه از سوي اين آقايان درباره بعد رحماني، بخشش، قانون‌گرايي و دقت در حفظ حقوق شهروندي كه امام نسبت به آن تاكيد داشتند سخني گفته نمي‌شود؟ چرا كسي درباره فرمان 8 ماده‌اي حضرت امام كه در آن شرايط تدوين شد حرفي نمي‌زند؟ حضرتعالي به خوبي در جريان برخوردي كه حضرت امام با نگارنده نامه اهانت‌آميز و تند نسبت به ايشان كه از سوي يك پيرمرد روحاني نوشته شده بود، آگاهيد. شما در آن زمان رئيس ديوان عالي كشور بوديد. حتما يادتان هست كه در همان زمان وقتي امام در جريان متن نامه قرار مي‌گيرد به شما توصيه مي‌كنند كه مبادا با نويسنده نامه برخوردي شود و تاكيد مي‌كنند كه حرمت نويسنده نگاه داشته شود. چرا هيچ‌گاه از اين موضوع حرفي زده نمي‌شود كه وقتي حضرت امام شنيدند كه براي يكي از مسوولان شنود گذاشته‌اند به شدت ناراحت شدند و گفتند كه بايد فردي كه اين كار را انجام داده است را شلاق بزنند؛ چرا از اين نمي‌گويند كه امام مي‌فرمود اگر كسي به صورت يك زنداني سيلي بزند بايد مجازات شود؛ چرا از تاكيدي كه امام براي رعايت حقوق شهروندان داشتند و تذكراتي كه در اين باره به مسوولان مي‌دادند حرفي زده نمي‌شود. چرا از اينكه حضرت امام دستوري مبني بر عزل يك قاضي به علت تخلفي كه كرده بود دادند و حتي گفتند كه او مجازات شود چيزي گفته نمي‌شود چرا از سعه صدر و تحمل نقد و انتقاد ايشان براي اداره حكومت سخني نمي‌گويند.


چرا نمي‌گويند فردي كه توسط ديگري شكنجه شده بود و مضروب بود وقتي كه فرد شكنجه شده ضارب را دستگير مي‌كند و ضارب در اختيار اوست امام مي‌فرمايند كه تو گرچه توسط اين شخص شكنجه شده‌اي ولي حق هيچگونه برخوردي با او نداري و او را بايد به دستگاه قضايي بسپاري تا دستگاه قضا براي او حكم صادر كند.


بنابراين خوب است كه اگر مواضع امام گفته مي‌شود مواضع واقعي ايشان با ذكر زمان و شان نزول گفته شود تا شناخت واقعي نسبت به وي در اذهان جامعه نقش ببندد.


4- يكي ديگر از مواردي كه اين روزها موجب تاثر جامعه شده است تخريب چهره‌هاي انقلابي و سرمايه‌هاي نظام است. كاملا مشهود است جرياني كه انديشه امام را برنمي‌تابد چنين با خشونت به ياران نزديك حضرت امام مي‌تازد و حتي بيت امام و چهره‌هاي بزرگ و انقلابي يورش مي‌برند و تخريب مي‌كنند. آيا پس از گذشت سي و يك سال از پيروزي انقلاب اسلامي، ‌جمهوري اسلامي بايد اينگونه از زحمات و تلاش‌ها و ايثارگري‌ها كساني كه خدمت كرده‌اند قدرداني كنند.


5- در بخش مهم ديگر اداره امور متاسفانه وضع اقتصادي كشور به اندازه‌اي نابسامان است كه قابل گفتن نيست. وضع بانك‌ها، ركود مالي، بيكاري، نابساماني مديريت اقتصادي، بي‌انضباطي مالي، گشاده‌دستي بي‌حد و حدود از جيب ملت، توقف پروژه‌هاي عمراني در بخش‌هاي مختلف به‌ويژه بخش نفت، تورم و گراني بيش از هر زمان ديگر براي همه مردم مشهود است و اين موضوعي است كه حتي متاسفانه دولتي كه از بي‌آلايشي و سادگي سخن مي‌گويد و آن را در بوق و كرنا مي‌كند، هنوز نتوانسته ساده‌ترين گره‌هاي اقتصادي مردم را باز كند و هر روز تنها با طرح مسائلي چون وقوع زلزله، افزايش جمعيت و كوچ از تهران و تعطيلاتي نسنجيده و عجولانه كه بارها اخبار ضد و نقضي درباره آن منعكس مي‌شود به سرگرم كردن خود و مايه نگراني براي مردم مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه عدم توفيق دولت در ساماندهي وضع اقتصادي مردم باعث مي‌شود كه آنها به روال هميشه شان در طول سال‌هاي گذشته انگشت اتهام به سوي مسوولان گذشته دراز كنند تا همه تقصيرات را بر گردن آنها بياندازند و در همين شرايط وقتي گزارش‌هاي ديوان محاسبات منتشر مي‌شود تاكيد دارد كه دولت فعلي تنها بيش از 2 هزار تخلف مالي در بودجه سال 85 دارد و برخي از ارقام مفقود است و در همين حال رئيس بازرسي كل كشور گزارش‌هايي نگران‌كننده و مهمي از مفاسد در درون دولت مي‌دهد.


6- نكته ديگري كه براي مردم شنيدني تلخ است رفتارهاي غيرديپلماتيك رئيس دولت فعلي است؛ عرصه ديپلماتيك در دنيا آداب و رسوم خاصي خود را دارد و رئيس‌جمهور هر كشوري كانون غرور يك ملت است ولي رئيس دولت فعلي ايران با رفتارهاي عجيب و غريب و منحصر به فرد موجب تحقير ملت ايران در دنيا شده است. وي كه عطش سفر خارجي دارد با سخنان خود و مكاتباتي كه هيچ‌گاه به او پاسخ داده نمي‌شوند (تاسف‌بارتر آنكه برخي ملبسين به لباس روحانيت چنين نامه‌هاي سخيفي را با نامه‌هاي پيامبر در صدر اسلام تشبيه مي‌نمايند) موجبات وهن كشور را در عرصه جهاني فراهم كرده است و براي جبران اين ناكامي‌ها با كشف كشورهايي كه جغرافيدانان هم براي پيدا كردن آن بايد با ذره‌بين، آنها را در نقشه جهان پيدا كنند با حاتم‌بخشي‌هايي از جيب ملت تلاش مي‌نمايد كه چنين در افكار عمومي القا نمايند كه از متحداني در دنيا برخوردارند. انعقاد قراردادهايي كه براي ساليان متمادي كشور را متعهد به دولت‌هاي ديگري می نمايد و سرمايه‌گذاري‌هاي ايران در كشورهایی كه منافع چندانی برای کشور ندارد، غيرقابل توجيه و غیر منطقي است. براساس ضرب‌المثل قدیمی چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است.


در پايان از خداوند براي حضرتعالي عافيت و سلامت آرزو نموده و اميدوارم كه اقدامات حضرتعالي به هر نحو كه مصلحت مي‌دانيد، سربلندي ملت بزرگ ايران آسايش، آرامش و امنيت كشور را به معناي واقعي در پي داشته باشد.

مهدی کروبی 30/02/89

دهان روح ، دهان تن

هرزه خوراك ، هرزه كار ،. هرزه شنو ، هرزه گو

انسان دو دهان دارد: یكى گوش كه دهان روح او است و دیگر دهان، كه دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم‏اند. انسان باید خیلى مواظب آن‏ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهنها را خیلى مراقب باشد. آن‏هایى‏كه هرزه خوراك مى‏شوند، هرزه كار مى‏گردند. كسانى كه هرزه شنو مى‏شوند، هرزه گو مى‏گردند.

وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و كثیف مى‏شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته‏هایش زهرآگین خواهد داشت. حضرت وصى، امیرالمؤمنین، علیه السلام فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى‏نیاز نیست و آب‏ها گوناگون‏اند. هر آبى كه پاك است، آن نبات هم پاك و میوه‏اش شیرین خواهد بود; و هر آبى كه پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است. خود عمل، حاكى است كه از چه آبى روییده شده است.

ازتوصیه‏های علامه حسن‏زاده آملى

همراه با کلام خداوند

وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ .

و نعمتى را كه خدا بر شما ارزانى داشته و [نيز] پيمانى را كه شما را به [انجام] آن متعهد گردانيده به ياد آوريد آنگاه كه گفتيد شنيديم و اطاعت كرديم و از خدا پروا داريد كه خدا به راز دلها آگاه است.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ.

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالت‏شهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است .

وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ.

خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند به آمرزش و پاداشى بزرگ وعده داده است

وَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ.

و كسانى كه كفر ورزيدند و آيات ما را دروغ انگاشتند آنان اهل دوزخند .

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ .

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد نعمت‏خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه قومى آهنگ آن داشتند كه بر شما دست‏يازند و [خدا] دستشان را از شما كوتاه داشت و از خدا پروا داريد و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند .

آیات هفتم تا یازدهم سوره مائده

سخنی از سقراط

روزي سقراط، مردي را ديد كه ناراحت و متاثر است. علت ناراحتيش را پرسيد،

پاسخ داد: در راه كه مي‌آمدم يكي از آشنايان را ديدم. سلام كردم جواب نداد و با بي‌اعتنايي از من گذشت و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم.

سقراط گفت: چرا رنجيدي؟

مرد با تعجب گفت: چنين رفتاري ناراحت‌كننده است.

سقراط پرسيد: اگر در راه كسي را مي‌ديدي كه به زمين افتاده و از درد و بيماري به خود مي‌پيچد، آيا از دست او رنجيده مي‌شدي؟

مرد گفت: خير، آدم كه از بيمار بودن كسي دلخور نمي‌شود. مرد جواب داد: به جاي دلخوري، احساس دلسوزي و شفقت و سعي مي‌كردم طبيب يا دارويي به او برسانم.

سقراط گفت: آيا انسان تنها جسمش بيمار مي‌شود؟ و آيا كسي كه رفتارش نادرست است، روانش بيمار نيست؟ بيماري فكر و روان نامش "غفلت" است. بايد به جاي دلخوري و رنجش، نسبت به كسي كه بدي مي‌كند و غافل است، كمك كرد و به او طبيب روح و داروي جان رساند. پس از دست هيچ‌كس دلخور مشو و كينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان كه هر وقت كسي بدي مي‌كند، در آن لحظه بيمار است.

تقریرات : منبع این متن را نمی دانم ، آن را در یکی از ایمیل های دریافتی خواندم .

آقای استاندار ؛ سری هم به میدان سرچشمه بزنید!!

همه شنیده ایم که مراکز آماری اعلام کردند: آمار بیکاران کشور نسبت به سال گذشته "دو درصد" افزایش یافته است که نشان از تأثیر بد و غیر کارشناسی سیاست های اجرایی اقتصادی دولت " گفتار درمان" دارد . و تازه این آمار رسمی و اعلام شده است و آمارهای غیر رسمی و بیکاری پنهان جامعه خود، افزون بر این آمار است . وقتی در سطح کشور دو درصد آمار بیکاران اضافه می شود مطمئناً در مراکز کم درآمد، درصد این آمار بیشتر است.

جدای از این موضوع مهم کشوری ؛ اما در کرمانشاه سیل انبوه بیکاران پیر و جوان را هر روز صبح در میدان های مشخصی از جمله " میدان سرچشمه " " میدان لب آب" " میدان وزیری" "چهار راه دولت آباد" و...و از همه مهمتر در عصر هر روز ، در میدان آزادی کرمانشاه ؛ بیانگر وضعیت بد اقتصادی انبوهی از شهروندان است.

آقای استاندار ؛ می توانید هر روز انبوه جوانان و مردانی را در مراکز جویای کارگری روزمزدی شهر از جمله میدان سرجشمه کرمانشاه بیابید که با بقچه ای از نان و یا وسایل کارگری، منتظر دعوت به کار روزانه هستند !!

آیا تا به حال خود را به جای این افراد گذاشته اید که اگر با جیب خالی به خانه برگردید و نتوانید حتی پول خرید نان خالی را فرزندان خود به دست بیاورید ؛ چه روزگاری خواهید داشت؟؟

به تو حاصلی ندارد غم دل گفتن ......اگرشبی نخفته باشی به درازنای سالی

نمی توان ادعای خدمت کرد و به نیازمندان واقعی جامعه ، بی توجه بود . نمی توان چهرهای تکیده مردانی را نگاه کرد که آرزوی تفریح یک روزه ای در پارکی و یا بوستانی ، به دل فرزندانشان مانده است. به راستی ادعاهای خدمات رسانی و توسعه عدالت اجتماعی؛ گسترش فقر اجتماعی بایدباشد و نتیجه بدهد؟؟

هیچ کس نمی تواند؛ انبوه جوانانی که عصرها و یا دوشنبه و جمعه بازارهای شهر ، برای امرار معاش موقتی ، چه سختی ها را تحمل می کنند ،نادیده بگیرد و ادعای آمارهای اشتغال زایی را هر روز از روزنامه ها و رسانه ها را بشنود و بی تفاوت باشد و به گفتار درمانی مسئولین و شرکت در در جلسات رسمی و مذهبی و دینی آنان (که برای خوراک تبلیغات تلوزیونی آماده می شود ،) دلخوش کند ، اگر در این جلسات ، دستمال هایی هم از اشک تر شود و کنار گذاشته شود ، چون به سود نیازمندان نیست ، بی فایده است.

آقای وزیر؛ لطفا با معلمان هم، دیدار و گفتگوکنید!

وزیر آموزش و پرورش بعد از یک دوره تبلیغاتی خوب و حساب شده رسانه ای ؛ آن چنان برای مردم ، جا انداخت و تشریح کرد که تقریبا مشکلات معلمان را حل کرده و در تلاش است تا بعداز رفع مشکلات معیشتی و صنفی معلمان، به تحول در بنیان های آموزشی و موضوع تعلیم وتربیت بپردازد.

ایشان در ادامه این تلاش ها دیداری با مراجع معظم و بعضی از روحانیون صاحب نظر در قم داشته اند که اخبار این موضوع از رسانه ها منتشر شد. ما به این تلاش ها ، ارج می نهیم و دوست داریم فاصله بین دین و آموزش در رفتار دانش آموزان و معلمان که حاصل آموزش عملی بعضی متولیان و عنایت به ترویج دوگانگی ادعا و رفتار است و در نهاد بخشی از جامعه هم نهادینه شده است ؛ ( الناس علی دین ملوکهم ؛ مردم به روش حاکمان خود رفتار می کنند ) به مرور زمان برطرف شود و بتوان با اطمینان، به آموزش و ترویج اندیشه های ناب اسلام ، بدور از هرگونه دروغ و ریاکاری دغل بازی رفتاری اقدام کرد.

اما نکته مهم، این است که آقای وزیر نمی توانند در عمارت و اتاقی که معلمان حضور ندارند و در آن جایگاه و محل ، با تردید به معلمان و نقش آموزشی آنان ، نگاه می شود به تدوین برنامه ای بپردازد که همین معلمان مجری آن باشند.

ای کاش !! وزیر محترم؛ اول به رفع کدورت های موجود بین معلمان و مسئولین بپردازند ؛ جایگاه تشکل های صنفی سیاسی معلمان به عنوان منتقدان دلسوز که خود روزی با آنان ارتباط داشته و به قولی مشوق آنان در اعتراضات معلمان برای احقاق حق ضایع شده فرهنگیان بوده است ؛ اهمیت بدهد . با نخبگان سیاسی معلمان، مشورت نماید .و به فکر نظرانتقادی سیاسیون معلم، احترام بگذارد تا زمینه لازم برای رفع نگرانی ها و بی اعتمادی معلمان آماده شود ، معلمان دربند و زندانی که جرمی بجز پیگیری احقاق حق صنفی معلمان نداشته ، آزاد نمایند و یا حداقل پیگیری آزادی آنان بشد، احکامی که به خاطر اعتراضات صنفی و به ناحق صادر شده، ناعادلانه بدانند و مدیران ناتوانی که از قِـــبــَـــل رای که داده اند و به مسند مدیریت آموزش وپرورش ، نشسته اند برکنار نمایند و از مدیران همفکر خود که توانایی اجرایی علمی و فکری بیشتری دارند استفاده نمایند و .... آن گاه با معلمان ؛ نظر و نگاه صاحب نظران را به بحث و گفتگو گذاشته بگذارند و برای تحول بنیادین آموزش و پرورش اقدام نمایند. وگرنه این اقدامات نتیجه مطلوب برای آموزش و پرورش در پی نخواهد داشت.

در این ارتباط بخوانید:

1 2 3 4 5

یک نکته

یک وقتی از ظریفی شنیدم که می گفت :

« می دانی چرا همیشه بوق و کرنا می کنند و می گویند که از تهران خارج شوید ، می خواهد زلزله بیاید ؛ هر که از تهران به شهرستان ها مهاجرت بکند ، امکانان رفاهی و به او می دهیم و .... بعد گفتند که به خاطر گناهکار بودن مردم نهران ، در آینده نزدیک زلزله می آید و.... همه این مطالب و تبلیغات بخاطر این بود که هر جوری شده ، تهران خلوت بشود و راحت بتوان در مواقع لازم آن را کنترل کرد ... اعتراضات مردم در بقیه شهرها ، تاثیرگذاری اعتراض تهران را ندارد....»

کمی تأمل کردم و به اوج بی اعتباری سخنان مسئولین دقیق شدم؛ امروز می بینم اقدام دولت در تعطیلی تهران برای برگزاری یک کنفراس بین المللی ، شاید اثبات نظر این دوست نکته دان باشد.

ما که دائم از حضرات مسئولین می شنویم ؛ تعطیلات در ایران زیاد است و به اقتصاد وفرهنگ و تولید و ... ضرر می رساند باید کنترل و محدود شود و بخصوص این که نباید در روزهای عزاداری مردم به تفریح ومسافرت تشویق شوند و... تا مبادا احترام این روزها در تفریحات مردم شکسته شود و بی حرمتی به مقدسات انجام گیرد !!! حالا چه شده که تقریبا به حساب ما شهرستانی ها چهار روز ، و به حساب تهرانی ها با احتساب روزپنج شنبه ؛ 5 روز ، پایتخت تعطیل می شود؟؟؟ و به مردم تهران فرصت داده می شود تا با خیال راحت به تفریح بروند؟ واستراحت کنند ؟خدا می داند.

البته ما خود با نطر این دوست موافق نیستیم ولی می بینیم که مجموعه تصمیمات و رفتارهای مدیریتی چنین ذهنیاتی را تقویت می کند و تصمیم گیری های افراد دلسوز برای مدیریت جامعه تحت شعاع قرار می گیرد و بی اثر می شود.

مور با همّت

موري را ديدند به زورمندي كمر بسته, و ملخي را ده برابر خود برداشته.

به تعجب گفتند:«اين مور را ببينيد كه با اين ناتواني باري به اين گراني چون مى كشد؟»

مور چون اين سخن بشنيد بخنديد

و گفت:«مردان, بار را با نيروي همّت و بازوي حميت كشند, نه به قوّت تن و ضخامت بدن»

از بهارستان جامي

بــدون شــرح !! و « آرزوی انبياء الهي‌ »

محمود احمدي‌نژاد :
چنين حكومتي كه زمينه‌ساز حكومت عدل الهي است در طول تاريخ سابقه نداشته و بسياري از انبياء الهي‌ آروزي زيستن در اين حكومت را داشته‌اند.
ما امروز تحت مديريت امام عصر در حد وسعت و ظرفيت خودمان هستيم.
رئيس جمهور در ادامه در پاسخ به اظهارات يكي از مسئولان استان كهگيلويه ‌و بويراحمد كه ابراز اميدواري كرد با تغيير قانون اساسي زمينه حضور رئيس دولت دهم در دوره بعد انتخابات رياست جمهوري فراهم شود، تصريح كرد: در خزانه الهي انسان‌هاي توانمند زياد هستند‌ و من يقين دارم دولت بعدي انقلابي‌تر از دولت كنوني خواهد بود‌ و با اطمينان اعلام مي‌كنم راه آغاز شده در كشور غير‌قابل بازگشت است.
منبع: خبر گزاری فارس و ایسنا

بهار مردمی ها طی شد....

به سکوت سرد زمان

به خزان زرد زمان

نه زمان را درد کسی

نه کسی را درد زمان

بهار مردمی ها طی شد

زمان مهربانی طی شد

آه از این دم سردیها، خدایا

نه امیدی در دل من

که گشاید مشکل من

نه فروغ روی مهی

که فروزد محفل من

نه همزبان دردآگاهی

که ناله ای خرد با آهی

داد از این بی دردیها، خدایا

نه صفایی ز دمسازی به جام می

که گرد غم ز دل شوید

که بگویم راز پنهان

که چه دردی دارم بر جان

وای از این بی همرازی خدایا

وه که به حسرت عمر گرانی سر شد

همچو شراری از دل آذر بر شد و خاکستر شد

یک نفس زد و هدر شد

یک نفس زد و هدر شد

روزگار من به سر شد

چنگی عشقم راه جنون زد

مردم چشمم جام به خون زد

آه .. دلبرم ز نا شکیبی

با فسون خود فریبی

چه فسون نافرجامی

به امید بی انجامی

وای از این افسون سازی، خدایا

><><><><><><><><><><><><>

خواننده و آهنگساز : استاد محمد رضا شجریان

اجرا شده در دستگاه ماهور

شاعر : جواد آذر دانلود کنید.