ذوق و شوق زمانی می تواند به زندگی و انگیزه معلمان وارد شود که بدانند نتیجه کار آنان موجب سرزندگی و شادابی در زندگی خود آنان است و الا همچون کارکنان یک شرکت ماشین سازی، کار و فعالیت آنان بصورت عادی شروع خواهد شد. کارمند در شرکت ماشین سازی امیدی به ساخت و تولید خود ندارد چون می داند آن چه تولید می کند سهم دیگران و متمولین جامعه است و او با کار خود ، بهره ای از دست تولید خود در زندگی روزه مره ندارد.... به نظر می آید یک تحرک اجتماعی برای جنب جوش در فضای روحی معلمان نیاز است تا انگیزه های هدفمند در تعلیم دانش آموزان و تلاش برای تربیت نسلی امانت دار در روحیه آنان زنده شود.
در آغاز سال تحصیلی جدید با یکی از فرهنگیان باسابقه بحثی در باره تعلیم و تربیت داشتم ، ایشان شخصیتی محترم و اهل دین و دیانت بود ولی به صراحت می گفت: « الان من وظیفه دارم که روشنگری اجتماعی و بدبینی به دولت و حاکمیت را در بین دانش آموزان ترویج بدهم و آنان این مطلب را به خانواده های خود منتقل نمایند ، چرا که با من چنان رفتار کرده اند که جز دروغ و ریا و ظلم به خود و خانواده روشنایی در زندگیم نمی بینم.» اگرچه با نقد و دیدگاه ایشان موافق نیستم ولی این مطلب بیان واقعیتی پنهان در جامعه است و باید برای ترمیم این بی اعتمادی تلاش کرد و برنامه ریزی داشت ، ترویج روجیه امیدواری با سخن رانی و لاف زدن امکان پذیر نیست باید عملاً نگرانی ها را از بین برد وفضای امیدواری و احترام وانگیزه را دربین معلمان بوجود آورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر