کلوخ انداز را پاداش سنگ است.

به بازي ماند اين چرخ مست ....... که بازي بر آرد به هفتاد دست

زماني به باد و زماني به ميغ ....... زماني به خنجر زماني به تيغ

عجب بازیی دارد این روزگار مکار دوار غدار و نامراد. چقدر زود طبیعت و ذات انسان را برملا می کند و پاداش اقدامات گذشته افراد را به آنان نشان می دهد. تا دیروز گروه حزب الله به اسم دفاع از انقلاب و اسلام و با حمایت و چراغ سبز بعضی از افراد منتفذ و صاحب منصب ، به تجمعات احزاب سیاسی کرمانشاه و مخالفین خود کلوخ اندازی می کردند و به آنان فرصت ابراز عقیده و اندیشه و برنامه و سخن گفتن نمی دادند و با ایجاد مزاحمت و اضطراب در جلسات همه چیز را به هم می ریختند و حرمت مسجد و معبد را به جای نمی آوردند و امروز باید در موضع دفاع از خود قرار بگیرند تا در مقابل پرتاب سنگ دیگران که نتیجه کلوخ اندازی غیرمنصفانه گذشته است ، از خود دفاع کنند .

مسلم در بین دعوای شیخ و عامی ، فرصت برد و پیروزی به شخص عامی نمی رسد ، آنان امروز در مقابل شیخ دیروز خود یعنی آیت الله ممدوحی قرار گرفته اند و احتمالا در تقسیم قدرت و نفوذ در ارکان مدیریتی استان سهمی به آنان نرسیده است که این چنین بی محابا دوستی های گذشته را زیرپا می گذارند و حرمت استاد و مرشد خودرا می شکنند و به دعوا می پردازند و به تندی، از رفتارسیاسی این استاد اخلاق، انتقاد می کنند. آیا این رفتار ، نتیجه سکوت و یا " خدایی ناکرده" همراهی همین شیخ در مقابل بی حرمتی های این گروه به آیت الله زرندی نیست ؟

باید منتظر ماند و دید آیا این اتفاقات برای رسیدن به توافق در موضوعات مورد اختلاف پشت پرده طیف اصوگرا در تقسیم قدرت و نفوذ مدیریتی در ارکان اجرایی استان است؟ و یا آغاز و شروعی برای تشدید و برملاشدن اختلافات درونی و یارگیری این دو گروه طرفدار دولت ؟

ماهم منتظر خواندن شرح کامل ماوقع درگیری در مقابل حیدریه یا همان پایگاه گروه حزب الله هستیم ، اگرچه مطالب منتشره را دراین باره خوانده ایم به این دعوای نفسانی و شیطانی تأسف خوره ایم اما منتظز اعلام ناگفته های دیگری هستیم که وعده داده اند.
مطالب در این رابطه:
خیر وشر گروه موسوم به حزب الله
این حزب الله و آن جندالله


۴ نظر:

  1. درد من تنهایی نیست
    بلکه مرگ ملتی است
    ، که گدایی را قناعت
    ، بی عرضگی را صبر
    و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامد
    گاندی

    پاسخحذف
  2. من اينجا بس دلم تنگ است
    و هر سازي كه مي بينم بد آهنگ است
    بيا ره توشه برداريم
    قدم در راه بي برگشت بگذاريم
    ببينيم آسمان هركجا آيا همين رنگ است
    من اينجا از نوازش نيز چون آزار ترسانم
    ز سيلي زن، ز سيلي خور
    وزين تصوير بر ديوار ترسانم
    ....
    بيا اي خسته خاطر دوست ! اي مانند من دلكنده و غمگين!
    من اينجا بس دلم تنگ است
    بيا ره توشه برداريم
    قدم در راه بي فرجام بگذاريم

    پاسخحذف
  3. درود بر شیخ شجاع (حاج آقا قبادی). اگر قبلا جلوی این گروه خشونت طلب گرفته می شد ، الان اینگونه شاخ نمی شدند. حزب ا... کرمانشاه (جندا... سیستان) به اسم اسلام ، هر کثافت کاری که میخواهند انجام میدهند و حالا که یکی جلوشونو گرفته داغ کردند. درود بر قبادی درود بر استاندار. اونا از این ناراحتند که استاندار قار است رئیس اداره تعاون (جلیل کرم) که داماد اشک تلخ است را کنار بزاره.

    پاسخحذف
  4. به کوری چشم دشمان اسلام دوست کردند.

    پاسخحذف