پس گفت:می دانید که این آسیا چه می گوید ؟
می گوید:تصوف اینست که من درآنم .درشت می ستانم و نــرم باز می دهم و گرد خویش طواف می کنم و سفر در خود می کنم ،تا هر چه نبــاید از خود دور کنم .
از این سخن همۀ جمع را وقت خوش گشت .
*****
شیخ ما را پرسیدند که صوفیی چیست؟
گفت:آنچه در سرداری بنهی ،و آنچه در کف داری بدهی ،و آنچه بر تو آید نجهی.
تو دفتر آفتاب را می خوانی
پاسخحذفبیدارتر از نسیم کوهستانی
ای شعر بلند آفرینش، ای دوست
سرفصلِ غزلواره ی هر دیوانی
**************************
با سلام و ارادت خدمت شما دوست و همکار بزرگوار، از حضور سبز و پرمهرتان سپاسگزارم.
مطالب عمیق و بیدارگرانه تان را خواندم و لذت بردم و نکته ها آموختم. دست مریزاد! پابنده باشید.