سكوت نكردهام و همواره براي كمك به حل مشكلات بدون جنجال خبري تلاش خود را كردهام/برخي افراد آلوده به اغراض سياسي و جناحي دنبال جوسازي و ايجاد جنگ رواني در كشور هستند/دشمنان خارجي به وضعيت فعلي كشور دل بستهاند. ايلنا:رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اختلافات موجود ميان نيروهاي سياسي تاكيد كرد: اقدامات براي حل مسائل موجود و رفع اختلافات بايد با درك اهميت زمان صورت پذيرد و اتلاف وقت ميتواند فرصتها را نابود كند.
به گزارش ايلنا،آيتالله اكبر هاشمي رفسنجاني در ديدار اعضاي شوراي مركزي مجمع نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلامي افزايش اختلافات ميان نيروهاي سياسي را مهمترين مشكل كشور دانست و گفت: ريشه اين اختلافات بايد با عقلانيت شناسائي و خشكانده شود.
وي با اشاره به سخنان اخير رهبري؛ اجماع بر محور قانون و دوري از اقدامات خودسرانه را از جمله محورهاي اساسي در اين بيانات عنوان كرد و افزود: اگر اين دو رعايت شود؛ جامعه به حالت تعادل نزديك خواهد شد و جايي براي اختلاف باقي نميماند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اوضاع جهاني، منطقه و حضور نظامي كشورهاي غربي در مرزهاي زميني و آبي جمهوري اسلامي ايران؛ تاكيد كرد: يكدلي و وحدت در ميان نيروهاي سياسي و مردم بيش از هر زمان ديگري نياز است و همه بايد با گذشت و فداكاري زمينههاي آنرا فراهم كنند.
هاشمي رفسنجاني تاكيد كرد: دشمنان خارجي به وضعيت فعلي كشور و افزايش اختلافات دل بستهاند و اين در سخنانشان قابل مشاهده است.
وي تاكيد كرد: اقدامات براي حل مسائل موجود و رفع اختلافات بايد با درك اهميت زمان صورت پذيرد و اتلاف وقت ميتواند فرصتها را نابود كند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري در پاسخ به سئوال يكي از حاضرين تصريح كرد: سكوت نكردهام و همواره براي كمك به حل مشكلات بدون جنجال خبري تلاش خود را كردهام.
وي ادامه داد: راهحلهايي را به تشخيص خود براي حل مشكلات پيش آمده قبلا بيان كردهام و تكرار مداوم آنرا ضروري نميبينم، مضافا اينكه متاسفانه برخي افراد آلوده به اغراض سياسي و جناحي دنبال جوسازي و ايجاد جنگ رواني در كشور هستند كه ادامه اين روند را به صلاح كشور نميدانم.
گفتني است در ابتداي اين ديدار اعضاي مجمع نمايندگان ادوار مجلس هر يك بهطور جداگانه به بيان نقطه نظرات و نگرانيهاي خود از وضعيت موجود پرداختند. پاسداري از انديشه ديني و قانون اساسي، رعايت صداقت در عرصه سياست، عدم استفاده ابزاري از مقدسات، تلاش بزرگان سياسي كشور براي برون رفت از وضعيت فعلي، رعايت اعتدال در اعلام مواضع و دوري از قانونگريزي اهم مطالبي بود كه حاضران در سخنان خود بر آن تاكيد كردند.
=============================================
به گزارش ايلنا،آيتالله اكبر هاشمي رفسنجاني در ديدار اعضاي شوراي مركزي مجمع نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلامي افزايش اختلافات ميان نيروهاي سياسي را مهمترين مشكل كشور دانست و گفت: ريشه اين اختلافات بايد با عقلانيت شناسائي و خشكانده شود.
وي با اشاره به سخنان اخير رهبري؛ اجماع بر محور قانون و دوري از اقدامات خودسرانه را از جمله محورهاي اساسي در اين بيانات عنوان كرد و افزود: اگر اين دو رعايت شود؛ جامعه به حالت تعادل نزديك خواهد شد و جايي براي اختلاف باقي نميماند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اوضاع جهاني، منطقه و حضور نظامي كشورهاي غربي در مرزهاي زميني و آبي جمهوري اسلامي ايران؛ تاكيد كرد: يكدلي و وحدت در ميان نيروهاي سياسي و مردم بيش از هر زمان ديگري نياز است و همه بايد با گذشت و فداكاري زمينههاي آنرا فراهم كنند.
هاشمي رفسنجاني تاكيد كرد: دشمنان خارجي به وضعيت فعلي كشور و افزايش اختلافات دل بستهاند و اين در سخنانشان قابل مشاهده است.
وي تاكيد كرد: اقدامات براي حل مسائل موجود و رفع اختلافات بايد با درك اهميت زمان صورت پذيرد و اتلاف وقت ميتواند فرصتها را نابود كند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري در پاسخ به سئوال يكي از حاضرين تصريح كرد: سكوت نكردهام و همواره براي كمك به حل مشكلات بدون جنجال خبري تلاش خود را كردهام.
وي ادامه داد: راهحلهايي را به تشخيص خود براي حل مشكلات پيش آمده قبلا بيان كردهام و تكرار مداوم آنرا ضروري نميبينم، مضافا اينكه متاسفانه برخي افراد آلوده به اغراض سياسي و جناحي دنبال جوسازي و ايجاد جنگ رواني در كشور هستند كه ادامه اين روند را به صلاح كشور نميدانم.
گفتني است در ابتداي اين ديدار اعضاي مجمع نمايندگان ادوار مجلس هر يك بهطور جداگانه به بيان نقطه نظرات و نگرانيهاي خود از وضعيت موجود پرداختند. پاسداري از انديشه ديني و قانون اساسي، رعايت صداقت در عرصه سياست، عدم استفاده ابزاري از مقدسات، تلاش بزرگان سياسي كشور براي برون رفت از وضعيت فعلي، رعايت اعتدال در اعلام مواضع و دوري از قانونگريزي اهم مطالبي بود كه حاضران در سخنان خود بر آن تاكيد كردند.
=============================================
سيد محمد خاتمي:
میدان باید از تندروها گرفته شود
هر حرکت ساختارشکنانه و خلاف قانون و گفتن حرفهایی که از ما نیست، محکوم و مطرود است/هم اصل ولایت فقیه مورد قبول ماست و هم اصول مربوط به حقوق ملت/شهادت میدهم شب عاشورا در جماران شعار ساختارشکنانه وجود نداشت.
رئیس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه « محدود کردن افراط گریها و تفریط گریها مشکل را حل و جامعه را آرام خواهد کرد» تاكيد كرد:میدان باید از تندروها گرفته شود.به گزارش ايلنا، سید محمّد خاتمی صبح شنبه در دیدار با شوراي مركزي مجمع نمایندگان ادوار مجلس، با اشاره به مطالب مطرح شده در ابتدای جلسه توسط حاضرین گفت: «این مطالب خیرخواهانه و دلسوزانه و درصدد حل مشکل؛به نفع نظام جمهوری اسلامی و برای خدمت و دلسوزی برای ایران است.»
وی ضمن بزرگداشت خاطره 19 دی 1356 که یکی از فرازهای اوج گیری انقلاب به رهبری حضرت امام بود گفت:« ما انقلاب بزرگی داشتیم که از دل آن نظامی به نام جمهوری اسلامی درآمد که مورد قبول ما بوده و به آن افتخار کرده و میکنیم و شعار اصلی ما هم این بوده؛هست و خواهد بود که "استقلال ،آزادی و جمهوری اسلامی"؛هیچ چیز دیگر هم شعار ما و اکثریت قاطع مردم نیست.»
رئیس دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه « هر شعار دیگری شعار انحرافی است»، اظهار داشت:« شعار اصلی "استقلال و ازادی و جمهوری اسلامی" است با همه لوازمی که دارد ؛ یعنی ضدیت با استبداد؛ضدیت با بیگانه و نیز طرفداری از عدالت و اخلاق در جامعه؛یعنی هم حاکمیت مردم بر سرنوشتشان و هم حاکمیت معیارها و ارزشهای اسلامی.»
وی تصریح کرد:« البته ما معتقدیم به آن صورتیکه امام خمینی (ره)بیان کرد که اسلام را طوری مطرح کنیم که بتواند مشکلات امروز را حل کند.به خصوص اینکه در عرصه حکومت دو عامل اصلی عدالت و اخلاق نهادینه شود.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:«وقتی میگوییم جمهوری اسلامی یعنی مردم محور و مدارند، اصلا نفس جمهوریت و مردم سالاری یعنی پذیرش "غیر" در استبداد مدار و محور "من" است و "غیر از من" یا باید تسلیم شود و یا حذف،این محتوای معنوی استبداد در طول تاریخ است.»
خاتمی شرط و گام اول مردم سالاری را « پذیرش غیر»، عنوان کرد و افزود:«غیری که با من تفاوت و اختلاف نظر دارد و او را به رسمیت شناختن و با هم کار کردن؛ نه اینکه دیگری را دفع کردن! و این امر یک فرهنگ میخواهد و نیازمند فرهنگسازی است.»
رئیسجمهور سابق کشورمان گفت:« نباید اینطور تعبیر شود که اساس نظام تنها یک جریان و یک فکر است و آن هم عین حق است و یا دیگران باید تسلیم شوند و یا نابود، و این امر خطرناکی است.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با تاکید بر اینکه در فرهنگسازی «پذیرش "غیر" برای مردم و قومی كه تاریخ استبداد زده دارند» بزرگترین نقش بر عهده حکومت است، اظهار داشت:«حکومت باید پیشتاز شود که به آن انتقاد شود و انتقاد برای مردم ایجاد هزینه نکند، اگر این کار انجام شود کم کم در جامعه فرهنگسازی لازم صورت میگیرد.»
خاتمی با بيان اينكه آنچه در این موقعیت مشكل را بیشتر میكند افراط گرائی است، افزود:« افراطگرایی و ساختارشکنی برای همه بد است؛ همه باید آنرا محکوم کنند حتی اگر چند نفر شعار ساختارشکنانه بدهند این باید محکوم شود.»
رئیسجمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«ما بارها گفتهایم اینها غلط است ولی چه کار کنیم ابزار تبلیغاتی یک جانبه دست رقیب است که شب را روز جلوه میدهد؛ هر چقدر هم بگوییم کسی صدای ما را نمیشنود. »
رئیس بنیاد باران ادامه داد:«موضع ما مشخص بوده و هست؛ اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی.»
سیدمحمد خاتمی یادآور شد:«اصلا مگر تمام فریاد و ادعای ما این نبود که قانون اساسی که چارچوب نظام و خون بهای مردم است باید در جامعه پیاده شود؛قانون اساسی با همه لوازم و ضوابطش؛ نه بخشی از آن . هم اصل ولایت فقیه که در قانون اساسی است مورد قبول و احترام ماست و هم فصل سوم قانون اساسی که در باب حقوق ملت است.»
وی افزود:«این قانون اساسی باید درست پیاده شود.تفسیرهای دل به خواهی از آن نشود.در اجرای آن مشکل ایجاد نشود همه اینها گفته شده؛الان هم میگوییم باز هم خواهیم گفت.»
خاتمی تصریح کرد:«اینکه ما از رای مردم و انتخابات آزاد صحبت میکنیم برای این است که فضای آزادی باشد، مردم هم انتخاب کنند، هرچه انتخاب مردم باشد باید به آن احترام گذاشت ولی فضا باید فضای باز باشد؛تساوی زمینه و امکانات برای عرضه اندیشه و فکرها باشد و بعد هم صیانت کردن از رای مردم؛ اینها امور مهم و اساسی است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان خاطر نشان کرد:« حالا بر فرض کسی و جریانی و گروه کوچکی، غلطی کرده و خلافی گفته و ساختارشکنی کرده، آیا منصفانه است بهترین دوستداران اسلام، انقلاب و مردم و امام متهم شوند که اینها ضد اسلام و ضد نظامند؟»
وی با بیان اینکه «بعضی تفکرات وجود دارد که میخواهند همه امکانات را بدست بگیرند »، افزود:«ما اعتراض داریم؛میگوییم چرا به معیارهای قانونی و ارزشی كم لطفی می شود؟»
رئیس بنیاد باران بار دیگر با تاکید بر اینکه «باید بپذیریم که در کشور بحران وجود دارد»، اظهار داشت:«البته من بحرانی که آثار آن نهفته است را میبینم و خدای ناخواسته اگر این فضا تداوم پیدا کند و با آن بحران برخورد نشود، میتواند خیلی مشکلساز باشد، بحران اقتصادی و بحران مدیریتی در جامعه ماست که این امر الان تا حدودی مخفی مانده است.»
وی سپس به وضعیت حاکم بر کشور در حوزههای مختلف اشاره کرد و گفت:«ببینید وضع تولید چگونه است؟وضع اشتغال چگونه است؟وضع عدالت اجتماعی و فاصله بین فقیر و غنی چگونه است؟وضع ذخائر وسرمایههای اصلی مملکت چگونه است؟وضع نفت و روابط بین الملل ما چگونه است؟»
خاتمی یادآور شد:«ممکن است کسانیکه زمامدار امور هستند حسن نیت داشته باشند، ولی توجه به این امور مساله مهمی است؛ روز به روز گرانی بیشتر میشود، از سوی دیگر دور شدن از همة سیاستهای کلی کشور و چشم انداز بیست ساله کشور و بیاعتنایی به قانون اساسی بحرانی است که کم کم آثار آن ظاهر میشود و من برای کل ایران و سرنوشت تک تک افراد مملکت نگرانم.»
رئیسجمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «معتقدم همه بزرگان مملکت خیر کشور و نظام را میخواهند» نسبت به برخوردهاي صورت گرفته در ماههای اخیر انتقاد كرد.
وی سپس در توضیح چرایی اتفاقات تلخ رخداده در ماههای اخیر گفت:«دو جریان نانشان در تشدید خشونت است؛یک جریان افراطی که میخواهد بگوید من همه چیز انقلابم و همه باید حذف شوند و همه امکانات را میخواهد در دست بگیرد و از طرف دیگر جریانی که اصل جمهوری اسلامی را نمیخواهد.»
خاتمی ادامه داد:«از بعضی تحلیلها واقعا پشت آدم میلرزد، از طرفی مردم را تشویق میکنند که به صحنه بیایند و شعارها ساختار شکن بدهند و از طرف دیگر میگویند یک قدم عقبنشینی حکومت و قدرت یعنی سرنگونی آن! و این یعنی تشویق طرفین به برخوردهای خشن و افزایش التهاب و نا امنی. این کافی است برای همه دلسوزان که فکر کنیم به کجا میرویم؟»
رئیس بنیاد باران تاکید کرد:«هر حرکت ساختارشکنانه و خلاف قانون و گفتن حرفهایی که از ما نیست، محکوم و مطرود است و بنده هم معتقد نیستم که این حرکتها خیلی وسیع است گرچه عدهای آن را بزرگنمایی میکنند.»
وی با بيان اينكه افراط به نام حکومت سم مهلک است، اظهار داشت:«پیش و بعد از عاشورا، تعبیرها، تحریکات و حرکاتی که علیه مراجع، حوزهها و شخصیتها صورت گرفت، نه تنها اهانتهای لفظی و تبلیغاتی علیه آنها شد که هر نسبتی خواستند به محبوبترین چهرههای جامعه و خالصترین افراد دادند، حتی عملا وارد عرصه شدند.»
خاتمی یادآور شد:« بنده شهادت میدهم شب عاشورا در جماران شعار ساختارشکنانه وجود نداشت، اما وقتی ریختند و زدند ممکن است چند جوان هم شعار تند داده باشند.»
رئیسجمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «این خشونتهاست که مساله را به بنبست میرساند»، اظهار داشت:«امروز دلسوزان کشور که اعلام هم کرده اند با اصلاحطلبان نیستند ولی خیرخواهند؛ یک کلمه برای برون رفت از بحران میگویند مورد تهاجم و حمله شدید نیروهایی که نمیدانیم کی هستند و همه ارکان نظام را تحت فشار قرار میدهند قرار میگیرند.امروز در وضعیتی قرار گرفته ایم كه اگر چارهای اندیشیده نشود شاهد یك دایره و سیكل خطرناك ؛ برخوردهای افراطی و غیر قانونی از یک سو و نیز عکس العمل خشونت بار كه هدایت آن هم از سوی كسانی است كه اصل را قبول ندارند خواهیم بود و این جامعه است كه بزرگترین زیان را می بیند »
وی افزود:«راهکارها خیلی وقت پیش گفته شده و آسان هم است؛ از جمله در بیانیه اخیر جناب اقای مهندس موسوی هم آمده که مهمترین آن تضمین برای انتخابات ازاد و قانونی و احترام به رای مردم و تنظیم ضوابط و ساز و كارهایی برای انتخابات و نیز اجرای درست آن ساز و كار ها »
خاتمی تصریح کرد:« بنده هم معتقدم نحوه برگزاری انتخابات و شیوه برگزاری و ساز و کارهای آن اشکالات اساسی دارد که در نتیجه آن نقصانها و اشکالات است که کار به اینجا میرسد و مردم بیاعتماد میشوند.»
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «انتخابات باید آزاد، عادلانه و قانونی طبق همه ضوابطی که وجود دارد برگزار شود»، اظهار داشت:« آزادیهای اساسی که در قانون اساسی آمده باید برای احزاب و گروهها و مردم تامین شود، میدان باید از تندروها گرفته شود که همه چیز را از بین خواهد برد.همه باید از جمهوری اسلامی دفاع کنیم.»
وی تاکید کرد:«خیال نکنیم اگر جمهوری و نظام برود، بناست نظام شسته رفتهای که به نفع مردم است به ما داده شود، از آن طرف هم خیال نکنند اگر معیارهای قانون اساسی را از بین ببرند چیزی به نام به اصطلاح حکومت اسلامی بوجود خواهد آمد.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:«حرکت در چارچوب قانون اساسی، مبنای کار قرار گرفتن قانون و منطق و محدود کردن افراط گریها و تفریط گریها مشکل را حل میکند و جامعه را آرام خواهد کرد.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:«مسائل روشن است باید مدبرانه به سوی حل انها رفت؛ نبودن انتقادات سبب مشکلات میشود، باید هر حکومتی سر کار است مشکلاتش را بپذیرد و در مقابل مسائل هم جوابگو باشد تا اصل نظام محفوظ بماند، بیایید سیاستی را نشان دهیم که اخلاقی است.»
گفتني است در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پیرامون مسائل روز كشور از جمله موارد ذیل پرداختند:
*سید محمد خاتمی به عنوان چهره تاثیرگذار نظام و مورد اقبال مردم؛تلاششان را در جهت حل مشكلات فعلی با دیدارهای مستقیم با مقامات تاثیرگذار كشور و همچنین سران جبهه اصلاحات برای برون رفت از وضعیت كنونی كمافی السابق با جدیت پیگیری كنند.
*تلاش برای حفظ اصل نظام
*جلوگیری از افراط گرایی و بازگشت ارامش به كشور
*تبیین بیشتر مواضع منطقی و قانونی و لزوم تدبیر در راهبری و هدایت جامعه به سوی اهداف روشن در عین پای بندی به اصول و نیز قانون و حقوق و حرمت مردم
*توجه به اصل هزینه و فایده در وضعیت كنونی
*اطلاع رسانی عادلانه به عامه مردم
==================================================
آنچه در عاشورای حسینی بر این ملک و دیار رفت، مایه نگرانی و آزردگی هر انسان آزاده و مسلمانی بود؛ آنچه از خشونت عریان به چشم دیدیم و آن کشتار بیرحمانه چیزی نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت. خشونت برخی نیروهای حافظ امنیت و ارزان شدن جان آدمیزاد بدانجا رسیده است که در ظهر عاشورا در جمهوری اسلامی ایران با خودرو انتظامی ، مردم زیر گرفته میشوند و از بلندی پرتاب می گردند و سینه آنها را هدف گلوله قرار می دهند؛ لابد به آن دلیل که از رای خود پرسیده و صدایی برای حق خواهی بوده اند. و با این حال زبان ها را بسته می خواهند تا صدای دلخراش این جنایت به گوش ها نرسد. گویی که خدا ناظر بر این رفتارها نبوده است و آنچه بر عزاداران حسینی رفته را ندیده است. و گیریم که همگان را با ارعاب و تهدید به سکوت وادارند اما با فیلمها و تصاویری که جان دادن شیعیان حسینی در روز عاشورا را به تصویر می کشد و تصویری که به نام جمهوری اسلامی برای آیندگان به یادگار خواهد ماند چه می توان کرد؟ به راستی که بر این ماتم باید گریست.
حوادث بازداشتگاهها و ماجرای کهریزک و خشونت به زنان و دستگیری های فله ای و دادگاههای فرمایشی و ارعاب تئوریزه شده کم بود که دست آقایان به خون مردم در روز عاشورای حسینی نیز آغشته شد. طنز ماجرا اما آنجاست که طلبکار هم می شوند. دست پیش می گیرند مبادا که پس بیافتند. شب عاشورا به حسینیه جماران یورش می برند و با این حال از شکسته شدن حرمت امام و عاشورا نیز سخن می گویند. با چاقو و قمه به جان مردم در تهران و مشهد می افتند و بعد حکم محاربه برای دیگران صادرمی کنند. مواجب بگیران را به جان مردم می اندازند و مردم را فریب خورده و مزدور اجنبی می خوانند. منتقدان خود را منافق می نامند و کسی را روانه زندان می کنند که پدرش شهید مظلوم آیت اله بهشتی، قربانی منافقین بوده است. او را بازداشت می کنند آن هم در دانشگاه و در سر کلاس درس. البته آقایان حرمتی نیز برای دانشجو و دانشگاه باقی نگداشته اند و دانشگاه را پادگان کرده اند. دیدیم که چگونه در شانزدهم آذر ماه به دانشگاه قشون کشی کردند و دانشجویان را روانه زندان ساختند.
مردم ایران چه شیعه و چه سنی همواره احترامی خاص برای اهل بیت و مراسم مذهبی در ایران قائل بوده و هستند. آنچنانکه مسیحیان نیز در عاشورای حسینی نذر و نیاز خود را ادا می کنند و بی حرمتی به عاشورا در مملکت ما امری بی سابقه بوده است. البته شکستن حرمت عاشورا اگر از کسی سرزده باشد نیز محکوم است و پرواضح است که ارتکاب چنین اتهامی باید در دادگاه صالح رسیدگی و مطابق قوانین کشور مرتکبین مجازات گردند اما آقایان به عینه حرمت عاشورا را شکسته اند و با این حال مردمی چنین نجیب را به شکستن حرمت عاشورا متهم می کنند؛ انگار ندیده اند که شهیدان ما در عاشورای امسال لباس سیاه بر تن داشتند. گناهی را با گناه دیگر می شویند و یک دروغ را با دروغ دیگر تکمیل می کنند. گویا برای هدفی مقدس می توان دروغ را بر دروغ انباشت. آقایان از اندیشه ماکیاولی تنها همان جمله را خوب آموخته اند که هدف وسیله را توجیه می کند. دروغ می گویند اما تا به کی؟
همه اینها را انجام می دهند و جالب است که آنقدر احساس ترس و تنهایی می کنند که علما و چهره ها را در تنگنا قرار می دهند تا بیایند و با مظالم شان همراه شوند. امامان جمعه را بسیج می کنند تا در حرکتی هماهنگ به میدان بیایند و منتقد معترض را محارب بخوانند و راه را برای یک سناریوی از پیش طراحی شده دیگر بگشایند. معنای همه چیز وارونه شده بود که محارب نیز بر آن افزوده شد. نمی دانستیم که طلب کردن رای خود و اعتراض به دزدی سیاسی نیز از نگاه آقایان مساوی با محاربه و مصداق مفسد فی الارض است. تقسیم مردم به شهروند درجه یک و دو و خس و خاشاک کم بود که مردم را بزغاله و گوساله نیز نامیدند. مرحبا به این جسارت و بی پروایی!
خدایا تو شاهد باش که برای چهار روز حکومت چه آبرویی از اسلام و انقلاب بردند و چه ارزان موجبات تنفر مردم از روحانیت را فراهم کردند. خدایا تو شاهد باش که چگونه یک جدال سیاسی را به یک جنگ مذهبی تبدیل کردند تا بتوانند به نام دین، حق خواهی سیاسی مردم را سرکوب کنند. کار ما بدانجا رسیده است که یک گروه سیاسی به نام جامعه مدرسین اطلاعیه می دهد و یک مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی یوسف صانعی را از مرجعیت سلب می کند. جامعه مدرسین فعلی گویا تصور می کند از همان جایگاهی رفیعی برخوردار است که جامعه مدرسین پیش از انقلاب و در ابتدای انقلاب برخوردار بود. برخی از اعضای تازه به دوران رسیده جامعه مدرسین در غیاب اساتید گرانقدر بر این خیال خاماند که یک مرجع را با یک اطلاعیه می توان از مرجعیت به در کرد. در حکومت اسلامی به مسجد و منزل و مدرسه عالم مجاهد آیت الله علی محمد دستغیب به خاطر اظهار نظری حمله ور میشوند و مردم را با توسل به زور از مسجد بیرون و خانه خدا را پلمپ می کنند. به نام مذهب، حکومت می کنند و با این حال چنین آبرو از مذهب می برند.
در این آشفته بازار اگر چهره ای همچون جناب آقای میرحسین موسوی نیز نجیبانه پیشنهادهایی را برای عبور از بحران پیشنهاد می کند پاسخ او هتاکی و توهین هایی است که از هر سو سرازیر می شود. گویی برخی از دست اندرکاران امور نه تنها تمایلی به آرامش ندارند که نان خود را در تنور بحران و آشوب و سرکوب می بینند و راه توفیق خود در قدرت را صرفا با وجود چنین شرایطی گشوده می یابند و بحران را با بحرانی دیگر پیوند می زنند. حال آنکه خروج از بحران در گرو اجرای کلیه اصول قانون اساسی است؛ امری که شرط اساسی آن استقلال قوه قضائیه و اجتناب از سیاست در امر قضاوت است؛ همچنان که امام بزرگوار نیز فرمودند “قوه قضائیه قوه ای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد” و “قضات نیز نباید گوش به هیچ کس بدهند”. ما کجا و توصیه حضرت امام کجا!
آری، عده ای بر این گمان اند که با بستن تمام روزنه های اصلاح و دربند کردن تمام اصلاح طلبان، چراغ اطلاح طلبی خاموش خواهد شد و پرچم مبارزه با دروغ و فریب بر زمین خواهد افتاد. من اما شهادت می دهم که ارعابها و تهدیدهای روزافزون، نه تنها مرا در پیمودن مسیری که در پیش گرفته ام سست تر نکرده که راسخ تر کرده است و به واسطه ایمانی که به راه خویش دارم خود و فرزندانم را آماده هر گونه مصیبتی نیز ساخته ام. به نظر اینجانب خروج از بحران دامنگیر فعلی توجه به موارد ذیل خواهد بود:
۱- اعتراف و توبه ظالمان و بخشش مردم: آنانی که مسبب مظالم عاشورای حسینی و حوادث پس از انتخابات بوده اند باید توبه کنند نه آنهایی که برای احقاق رای خود شهید داده اند. آنهایی باید توبه کنند که چوب حراج بر ثروت ملی کشور زده اند و از کیسه مردم حاتم بخشی کرده اند و مردم را در فقر و تنگدستی رها کرده اند. آنهایی باید توبه کنند که افراد بی صلاحیت را تایید صلاحیت کردند و افراد واجد صلاحیت را رد و مردم را از حق انتخاب کردن محروم ساختن و برای تغییر رای مردم جواز صادر کردند و اعتراض مردم را با گلوله سرکوب نمودند. آنهایی باید توبه کنند که دانشجویان را از تحصیل محروم کردند و بی دانشان را بر صدر نشاندند. توبه ظالمان اولین راه بازگشت آرامش به کشور و تسکین دل های داغدیده است. مردم ایران اهل زیاده خواهی نیستند. توبه کنندگان را که به گناه خود اعتراف کنند خواهند بخشید اگرچه ظلم آنها را فراموش نخواهند کرد. نه کسی به دنبال انتقام است و نه انتقام گیری درمانی بر ظلمهای رفته بر مردم خواهد بود.
۲- انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته باید اصلاح شود. انقلاب را بی شک صاحبان قدرت منحرف کرده اند و نمی توان بار این انحراف را بر دوش مردم گذاشت. اصلاح این انحراف نیز تنها در گرو اجرای قانون اساسی و کنوانسیون های بین المللی است که ما آنها را امضا کرده و به اجرای آنها متعهدیم. آزادی مطبوعات و به رسمیت شناختن فضای نقد و نقادی ، آزادی زندانیان سیاسی و حاکمیت حقوق ملت حرکت در مسیر اصلاحی است. نمی توان افراد را به صورت فله ای بازداشت و محاکمه کرد و بدون وکیل و هیات منصفه و به صورت غیرعلنی و در فضایی امنیتی و بدون رعایت اصول آیین دادرسی هر اتهامی را بر آنها بار کرد و با این حال دم از انقلاب و جمهوریت و اسلامیت نیز زد. انقلاب ما به انحراف رفته است و این انحراف تنها با به رسمیت شناختن آزادیهای مصرح در قانون اساسی اصلاح خواهد شد.
۳- پرهیز از خشونت: احیای آزادی ها و مبارزه با استبداد را تنها با ابزار اصلاحات می توان پیش برد. ما معتقد به اصل ولایت فقیه و جمهوری اسلامی متکی بر آرای ۹۸ درصدی هستیم نه جمهوری اسلامی ای که ارزشی برای رای مردم قائل نیست. بر این اساس ما معتقد به اصلاحات و مبارزه غیر خشونت آمیز برای بازگرداندن قطار انقلاب به ریلی هستیم که از آن خارج شده است. برای پیش برد مبارزه ای مسالمت آمیز نباید به دامان خشونت افتاد. اگرچه من اطمینان دارم که برخی از دست اندرکاران امور از افزایش خشونت استقبال می کنند چه آنکه آنها تنها در فضایی آکنده از خشونت است که می توانند راه را برای سرکوب بگشایند. از اینرو پرهیز از خشونت اصلی اساسی در حق خواهی اصلاح طلبانه ما بوده است و خواهد بود.
۴- ریشه یابی و علت یابی حوادث اخیر: دستگاههای امنیتی بهتر است که به جای پروژه های نخ نما شده و اعتراف گیری های بی حاصل به دنبال ریشه یابی اتفاقات باشند؟ به فرض که مردم معترض رفتاری تندتر از انتظار نیز در روز عاشورا از خود نشان داده باشند باید به سراغ علت ها رفت نه نتیجه. کلام خداست که ”فریاد توام با تندی را دوست ندارد مگر آنکه فریاد مظلوم باشد”. اگر خشونتی از سوی برخی از مردم سرزده است باید دید که چه برخوردی با آن جمعیت میلیونی در بیست و پنجم خرداد که تنها شعارشان سکوت بود صورت گرفت که آنها چنین تغییر مشی داده اند؟ آیا اگر خشونتی از سوی برخی معترضین صورت گرفته باشد نتیجه خشونت برهنه و ظلمی نیست که بر آنها روا شده است؟ دستگاههای امنیتی به جای آنکه در توجیه حوادث و سناریوی ذهنی خود بر دایره بازداشت ها بیافزایند بهتر آن است که ریشه این مظالم و خشونت ها را شناسایی کنند؛ که از دیدگاه اینجانب ریشه این اتفاقات و مظالم و عصبانیت مردم نیز به انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ بر می گردد؛ انتخاباتی که نقطه آغازی در نادیده گرفتن رای و حق مردم بود.
۵- من مهدی کروبی آمادگی خود را برای مناظره با هر نماینده ای از سوی حکومت اعلام می کنم تا مشخص شود که این انقلاب را چه کسانی به انحراف بردند و مسئول مظالم رفته بر مردم چه افراد و گروه هایی هستند. ما را منافق و فتنه جوی و وابسته به دولتهای غاصب وسلطه جو خوانده اند. شیوه ما البته این نیست که مخالف خود را منافق و ضدانقلاب و برگشته از اسلام بخوانیم. اما تنها یک مناظره واقعی که مردم نظاره گر مستقیم آن باشند روشن خواهد ساخت چه کسی با حق است و چه کسی بر حق؛ چه کسانی از منافع ملی، عزت و سربلندی مردم بزرگ ایران و آرمان های امام فاصله گرفته و چه کسانی هنوز بر آن آرمان ها پایبند هستند. در این میان داوران اصلی مردم خواهند بود و چه داوری بهتر از مردم.
مهدی کروبی
۲۱ دی ماه ۱۳۸۸
وی ضمن بزرگداشت خاطره 19 دی 1356 که یکی از فرازهای اوج گیری انقلاب به رهبری حضرت امام بود گفت:« ما انقلاب بزرگی داشتیم که از دل آن نظامی به نام جمهوری اسلامی درآمد که مورد قبول ما بوده و به آن افتخار کرده و میکنیم و شعار اصلی ما هم این بوده؛هست و خواهد بود که "استقلال ،آزادی و جمهوری اسلامی"؛هیچ چیز دیگر هم شعار ما و اکثریت قاطع مردم نیست.»
رئیس دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه « هر شعار دیگری شعار انحرافی است»، اظهار داشت:« شعار اصلی "استقلال و ازادی و جمهوری اسلامی" است با همه لوازمی که دارد ؛ یعنی ضدیت با استبداد؛ضدیت با بیگانه و نیز طرفداری از عدالت و اخلاق در جامعه؛یعنی هم حاکمیت مردم بر سرنوشتشان و هم حاکمیت معیارها و ارزشهای اسلامی.»
وی تصریح کرد:« البته ما معتقدیم به آن صورتیکه امام خمینی (ره)بیان کرد که اسلام را طوری مطرح کنیم که بتواند مشکلات امروز را حل کند.به خصوص اینکه در عرصه حکومت دو عامل اصلی عدالت و اخلاق نهادینه شود.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:«وقتی میگوییم جمهوری اسلامی یعنی مردم محور و مدارند، اصلا نفس جمهوریت و مردم سالاری یعنی پذیرش "غیر" در استبداد مدار و محور "من" است و "غیر از من" یا باید تسلیم شود و یا حذف،این محتوای معنوی استبداد در طول تاریخ است.»
خاتمی شرط و گام اول مردم سالاری را « پذیرش غیر»، عنوان کرد و افزود:«غیری که با من تفاوت و اختلاف نظر دارد و او را به رسمیت شناختن و با هم کار کردن؛ نه اینکه دیگری را دفع کردن! و این امر یک فرهنگ میخواهد و نیازمند فرهنگسازی است.»
رئیسجمهور سابق کشورمان گفت:« نباید اینطور تعبیر شود که اساس نظام تنها یک جریان و یک فکر است و آن هم عین حق است و یا دیگران باید تسلیم شوند و یا نابود، و این امر خطرناکی است.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با تاکید بر اینکه در فرهنگسازی «پذیرش "غیر" برای مردم و قومی كه تاریخ استبداد زده دارند» بزرگترین نقش بر عهده حکومت است، اظهار داشت:«حکومت باید پیشتاز شود که به آن انتقاد شود و انتقاد برای مردم ایجاد هزینه نکند، اگر این کار انجام شود کم کم در جامعه فرهنگسازی لازم صورت میگیرد.»
خاتمی با بيان اينكه آنچه در این موقعیت مشكل را بیشتر میكند افراط گرائی است، افزود:« افراطگرایی و ساختارشکنی برای همه بد است؛ همه باید آنرا محکوم کنند حتی اگر چند نفر شعار ساختارشکنانه بدهند این باید محکوم شود.»
رئیسجمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«ما بارها گفتهایم اینها غلط است ولی چه کار کنیم ابزار تبلیغاتی یک جانبه دست رقیب است که شب را روز جلوه میدهد؛ هر چقدر هم بگوییم کسی صدای ما را نمیشنود. »
رئیس بنیاد باران ادامه داد:«موضع ما مشخص بوده و هست؛ اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی.»
سیدمحمد خاتمی یادآور شد:«اصلا مگر تمام فریاد و ادعای ما این نبود که قانون اساسی که چارچوب نظام و خون بهای مردم است باید در جامعه پیاده شود؛قانون اساسی با همه لوازم و ضوابطش؛ نه بخشی از آن . هم اصل ولایت فقیه که در قانون اساسی است مورد قبول و احترام ماست و هم فصل سوم قانون اساسی که در باب حقوق ملت است.»
وی افزود:«این قانون اساسی باید درست پیاده شود.تفسیرهای دل به خواهی از آن نشود.در اجرای آن مشکل ایجاد نشود همه اینها گفته شده؛الان هم میگوییم باز هم خواهیم گفت.»
خاتمی تصریح کرد:«اینکه ما از رای مردم و انتخابات آزاد صحبت میکنیم برای این است که فضای آزادی باشد، مردم هم انتخاب کنند، هرچه انتخاب مردم باشد باید به آن احترام گذاشت ولی فضا باید فضای باز باشد؛تساوی زمینه و امکانات برای عرضه اندیشه و فکرها باشد و بعد هم صیانت کردن از رای مردم؛ اینها امور مهم و اساسی است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان خاطر نشان کرد:« حالا بر فرض کسی و جریانی و گروه کوچکی، غلطی کرده و خلافی گفته و ساختارشکنی کرده، آیا منصفانه است بهترین دوستداران اسلام، انقلاب و مردم و امام متهم شوند که اینها ضد اسلام و ضد نظامند؟»
وی با بیان اینکه «بعضی تفکرات وجود دارد که میخواهند همه امکانات را بدست بگیرند »، افزود:«ما اعتراض داریم؛میگوییم چرا به معیارهای قانونی و ارزشی كم لطفی می شود؟»
رئیس بنیاد باران بار دیگر با تاکید بر اینکه «باید بپذیریم که در کشور بحران وجود دارد»، اظهار داشت:«البته من بحرانی که آثار آن نهفته است را میبینم و خدای ناخواسته اگر این فضا تداوم پیدا کند و با آن بحران برخورد نشود، میتواند خیلی مشکلساز باشد، بحران اقتصادی و بحران مدیریتی در جامعه ماست که این امر الان تا حدودی مخفی مانده است.»
وی سپس به وضعیت حاکم بر کشور در حوزههای مختلف اشاره کرد و گفت:«ببینید وضع تولید چگونه است؟وضع اشتغال چگونه است؟وضع عدالت اجتماعی و فاصله بین فقیر و غنی چگونه است؟وضع ذخائر وسرمایههای اصلی مملکت چگونه است؟وضع نفت و روابط بین الملل ما چگونه است؟»
خاتمی یادآور شد:«ممکن است کسانیکه زمامدار امور هستند حسن نیت داشته باشند، ولی توجه به این امور مساله مهمی است؛ روز به روز گرانی بیشتر میشود، از سوی دیگر دور شدن از همة سیاستهای کلی کشور و چشم انداز بیست ساله کشور و بیاعتنایی به قانون اساسی بحرانی است که کم کم آثار آن ظاهر میشود و من برای کل ایران و سرنوشت تک تک افراد مملکت نگرانم.»
رئیسجمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «معتقدم همه بزرگان مملکت خیر کشور و نظام را میخواهند» نسبت به برخوردهاي صورت گرفته در ماههای اخیر انتقاد كرد.
وی سپس در توضیح چرایی اتفاقات تلخ رخداده در ماههای اخیر گفت:«دو جریان نانشان در تشدید خشونت است؛یک جریان افراطی که میخواهد بگوید من همه چیز انقلابم و همه باید حذف شوند و همه امکانات را میخواهد در دست بگیرد و از طرف دیگر جریانی که اصل جمهوری اسلامی را نمیخواهد.»
خاتمی ادامه داد:«از بعضی تحلیلها واقعا پشت آدم میلرزد، از طرفی مردم را تشویق میکنند که به صحنه بیایند و شعارها ساختار شکن بدهند و از طرف دیگر میگویند یک قدم عقبنشینی حکومت و قدرت یعنی سرنگونی آن! و این یعنی تشویق طرفین به برخوردهای خشن و افزایش التهاب و نا امنی. این کافی است برای همه دلسوزان که فکر کنیم به کجا میرویم؟»
رئیس بنیاد باران تاکید کرد:«هر حرکت ساختارشکنانه و خلاف قانون و گفتن حرفهایی که از ما نیست، محکوم و مطرود است و بنده هم معتقد نیستم که این حرکتها خیلی وسیع است گرچه عدهای آن را بزرگنمایی میکنند.»
وی با بيان اينكه افراط به نام حکومت سم مهلک است، اظهار داشت:«پیش و بعد از عاشورا، تعبیرها، تحریکات و حرکاتی که علیه مراجع، حوزهها و شخصیتها صورت گرفت، نه تنها اهانتهای لفظی و تبلیغاتی علیه آنها شد که هر نسبتی خواستند به محبوبترین چهرههای جامعه و خالصترین افراد دادند، حتی عملا وارد عرصه شدند.»
خاتمی یادآور شد:« بنده شهادت میدهم شب عاشورا در جماران شعار ساختارشکنانه وجود نداشت، اما وقتی ریختند و زدند ممکن است چند جوان هم شعار تند داده باشند.»
رئیسجمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «این خشونتهاست که مساله را به بنبست میرساند»، اظهار داشت:«امروز دلسوزان کشور که اعلام هم کرده اند با اصلاحطلبان نیستند ولی خیرخواهند؛ یک کلمه برای برون رفت از بحران میگویند مورد تهاجم و حمله شدید نیروهایی که نمیدانیم کی هستند و همه ارکان نظام را تحت فشار قرار میدهند قرار میگیرند.امروز در وضعیتی قرار گرفته ایم كه اگر چارهای اندیشیده نشود شاهد یك دایره و سیكل خطرناك ؛ برخوردهای افراطی و غیر قانونی از یک سو و نیز عکس العمل خشونت بار كه هدایت آن هم از سوی كسانی است كه اصل را قبول ندارند خواهیم بود و این جامعه است كه بزرگترین زیان را می بیند »
وی افزود:«راهکارها خیلی وقت پیش گفته شده و آسان هم است؛ از جمله در بیانیه اخیر جناب اقای مهندس موسوی هم آمده که مهمترین آن تضمین برای انتخابات ازاد و قانونی و احترام به رای مردم و تنظیم ضوابط و ساز و كارهایی برای انتخابات و نیز اجرای درست آن ساز و كار ها »
خاتمی تصریح کرد:« بنده هم معتقدم نحوه برگزاری انتخابات و شیوه برگزاری و ساز و کارهای آن اشکالات اساسی دارد که در نتیجه آن نقصانها و اشکالات است که کار به اینجا میرسد و مردم بیاعتماد میشوند.»
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «انتخابات باید آزاد، عادلانه و قانونی طبق همه ضوابطی که وجود دارد برگزار شود»، اظهار داشت:« آزادیهای اساسی که در قانون اساسی آمده باید برای احزاب و گروهها و مردم تامین شود، میدان باید از تندروها گرفته شود که همه چیز را از بین خواهد برد.همه باید از جمهوری اسلامی دفاع کنیم.»
وی تاکید کرد:«خیال نکنیم اگر جمهوری و نظام برود، بناست نظام شسته رفتهای که به نفع مردم است به ما داده شود، از آن طرف هم خیال نکنند اگر معیارهای قانون اساسی را از بین ببرند چیزی به نام به اصطلاح حکومت اسلامی بوجود خواهد آمد.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:«حرکت در چارچوب قانون اساسی، مبنای کار قرار گرفتن قانون و منطق و محدود کردن افراط گریها و تفریط گریها مشکل را حل میکند و جامعه را آرام خواهد کرد.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:«مسائل روشن است باید مدبرانه به سوی حل انها رفت؛ نبودن انتقادات سبب مشکلات میشود، باید هر حکومتی سر کار است مشکلاتش را بپذیرد و در مقابل مسائل هم جوابگو باشد تا اصل نظام محفوظ بماند، بیایید سیاستی را نشان دهیم که اخلاقی است.»
گفتني است در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پیرامون مسائل روز كشور از جمله موارد ذیل پرداختند:
*سید محمد خاتمی به عنوان چهره تاثیرگذار نظام و مورد اقبال مردم؛تلاششان را در جهت حل مشكلات فعلی با دیدارهای مستقیم با مقامات تاثیرگذار كشور و همچنین سران جبهه اصلاحات برای برون رفت از وضعیت كنونی كمافی السابق با جدیت پیگیری كنند.
*تلاش برای حفظ اصل نظام
*جلوگیری از افراط گرایی و بازگشت ارامش به كشور
*تبیین بیشتر مواضع منطقی و قانونی و لزوم تدبیر در راهبری و هدایت جامعه به سوی اهداف روشن در عین پای بندی به اصول و نیز قانون و حقوق و حرمت مردم
*توجه به اصل هزینه و فایده در وضعیت كنونی
*اطلاع رسانی عادلانه به عامه مردم
==================================================
ملت آزاده وعزادارایران
آنچه در عاشورای حسینی بر این ملک و دیار رفت، مایه نگرانی و آزردگی هر انسان آزاده و مسلمانی بود؛ آنچه از خشونت عریان به چشم دیدیم و آن کشتار بیرحمانه چیزی نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت. خشونت برخی نیروهای حافظ امنیت و ارزان شدن جان آدمیزاد بدانجا رسیده است که در ظهر عاشورا در جمهوری اسلامی ایران با خودرو انتظامی ، مردم زیر گرفته میشوند و از بلندی پرتاب می گردند و سینه آنها را هدف گلوله قرار می دهند؛ لابد به آن دلیل که از رای خود پرسیده و صدایی برای حق خواهی بوده اند. و با این حال زبان ها را بسته می خواهند تا صدای دلخراش این جنایت به گوش ها نرسد. گویی که خدا ناظر بر این رفتارها نبوده است و آنچه بر عزاداران حسینی رفته را ندیده است. و گیریم که همگان را با ارعاب و تهدید به سکوت وادارند اما با فیلمها و تصاویری که جان دادن شیعیان حسینی در روز عاشورا را به تصویر می کشد و تصویری که به نام جمهوری اسلامی برای آیندگان به یادگار خواهد ماند چه می توان کرد؟ به راستی که بر این ماتم باید گریست.
حوادث بازداشتگاهها و ماجرای کهریزک و خشونت به زنان و دستگیری های فله ای و دادگاههای فرمایشی و ارعاب تئوریزه شده کم بود که دست آقایان به خون مردم در روز عاشورای حسینی نیز آغشته شد. طنز ماجرا اما آنجاست که طلبکار هم می شوند. دست پیش می گیرند مبادا که پس بیافتند. شب عاشورا به حسینیه جماران یورش می برند و با این حال از شکسته شدن حرمت امام و عاشورا نیز سخن می گویند. با چاقو و قمه به جان مردم در تهران و مشهد می افتند و بعد حکم محاربه برای دیگران صادرمی کنند. مواجب بگیران را به جان مردم می اندازند و مردم را فریب خورده و مزدور اجنبی می خوانند. منتقدان خود را منافق می نامند و کسی را روانه زندان می کنند که پدرش شهید مظلوم آیت اله بهشتی، قربانی منافقین بوده است. او را بازداشت می کنند آن هم در دانشگاه و در سر کلاس درس. البته آقایان حرمتی نیز برای دانشجو و دانشگاه باقی نگداشته اند و دانشگاه را پادگان کرده اند. دیدیم که چگونه در شانزدهم آذر ماه به دانشگاه قشون کشی کردند و دانشجویان را روانه زندان ساختند.
مردم ایران چه شیعه و چه سنی همواره احترامی خاص برای اهل بیت و مراسم مذهبی در ایران قائل بوده و هستند. آنچنانکه مسیحیان نیز در عاشورای حسینی نذر و نیاز خود را ادا می کنند و بی حرمتی به عاشورا در مملکت ما امری بی سابقه بوده است. البته شکستن حرمت عاشورا اگر از کسی سرزده باشد نیز محکوم است و پرواضح است که ارتکاب چنین اتهامی باید در دادگاه صالح رسیدگی و مطابق قوانین کشور مرتکبین مجازات گردند اما آقایان به عینه حرمت عاشورا را شکسته اند و با این حال مردمی چنین نجیب را به شکستن حرمت عاشورا متهم می کنند؛ انگار ندیده اند که شهیدان ما در عاشورای امسال لباس سیاه بر تن داشتند. گناهی را با گناه دیگر می شویند و یک دروغ را با دروغ دیگر تکمیل می کنند. گویا برای هدفی مقدس می توان دروغ را بر دروغ انباشت. آقایان از اندیشه ماکیاولی تنها همان جمله را خوب آموخته اند که هدف وسیله را توجیه می کند. دروغ می گویند اما تا به کی؟
همه اینها را انجام می دهند و جالب است که آنقدر احساس ترس و تنهایی می کنند که علما و چهره ها را در تنگنا قرار می دهند تا بیایند و با مظالم شان همراه شوند. امامان جمعه را بسیج می کنند تا در حرکتی هماهنگ به میدان بیایند و منتقد معترض را محارب بخوانند و راه را برای یک سناریوی از پیش طراحی شده دیگر بگشایند. معنای همه چیز وارونه شده بود که محارب نیز بر آن افزوده شد. نمی دانستیم که طلب کردن رای خود و اعتراض به دزدی سیاسی نیز از نگاه آقایان مساوی با محاربه و مصداق مفسد فی الارض است. تقسیم مردم به شهروند درجه یک و دو و خس و خاشاک کم بود که مردم را بزغاله و گوساله نیز نامیدند. مرحبا به این جسارت و بی پروایی!
خدایا تو شاهد باش که برای چهار روز حکومت چه آبرویی از اسلام و انقلاب بردند و چه ارزان موجبات تنفر مردم از روحانیت را فراهم کردند. خدایا تو شاهد باش که چگونه یک جدال سیاسی را به یک جنگ مذهبی تبدیل کردند تا بتوانند به نام دین، حق خواهی سیاسی مردم را سرکوب کنند. کار ما بدانجا رسیده است که یک گروه سیاسی به نام جامعه مدرسین اطلاعیه می دهد و یک مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی یوسف صانعی را از مرجعیت سلب می کند. جامعه مدرسین فعلی گویا تصور می کند از همان جایگاهی رفیعی برخوردار است که جامعه مدرسین پیش از انقلاب و در ابتدای انقلاب برخوردار بود. برخی از اعضای تازه به دوران رسیده جامعه مدرسین در غیاب اساتید گرانقدر بر این خیال خاماند که یک مرجع را با یک اطلاعیه می توان از مرجعیت به در کرد. در حکومت اسلامی به مسجد و منزل و مدرسه عالم مجاهد آیت الله علی محمد دستغیب به خاطر اظهار نظری حمله ور میشوند و مردم را با توسل به زور از مسجد بیرون و خانه خدا را پلمپ می کنند. به نام مذهب، حکومت می کنند و با این حال چنین آبرو از مذهب می برند.
در این آشفته بازار اگر چهره ای همچون جناب آقای میرحسین موسوی نیز نجیبانه پیشنهادهایی را برای عبور از بحران پیشنهاد می کند پاسخ او هتاکی و توهین هایی است که از هر سو سرازیر می شود. گویی برخی از دست اندرکاران امور نه تنها تمایلی به آرامش ندارند که نان خود را در تنور بحران و آشوب و سرکوب می بینند و راه توفیق خود در قدرت را صرفا با وجود چنین شرایطی گشوده می یابند و بحران را با بحرانی دیگر پیوند می زنند. حال آنکه خروج از بحران در گرو اجرای کلیه اصول قانون اساسی است؛ امری که شرط اساسی آن استقلال قوه قضائیه و اجتناب از سیاست در امر قضاوت است؛ همچنان که امام بزرگوار نیز فرمودند “قوه قضائیه قوه ای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد” و “قضات نیز نباید گوش به هیچ کس بدهند”. ما کجا و توصیه حضرت امام کجا!
آری، عده ای بر این گمان اند که با بستن تمام روزنه های اصلاح و دربند کردن تمام اصلاح طلبان، چراغ اطلاح طلبی خاموش خواهد شد و پرچم مبارزه با دروغ و فریب بر زمین خواهد افتاد. من اما شهادت می دهم که ارعابها و تهدیدهای روزافزون، نه تنها مرا در پیمودن مسیری که در پیش گرفته ام سست تر نکرده که راسخ تر کرده است و به واسطه ایمانی که به راه خویش دارم خود و فرزندانم را آماده هر گونه مصیبتی نیز ساخته ام. به نظر اینجانب خروج از بحران دامنگیر فعلی توجه به موارد ذیل خواهد بود:
۱- اعتراف و توبه ظالمان و بخشش مردم: آنانی که مسبب مظالم عاشورای حسینی و حوادث پس از انتخابات بوده اند باید توبه کنند نه آنهایی که برای احقاق رای خود شهید داده اند. آنهایی باید توبه کنند که چوب حراج بر ثروت ملی کشور زده اند و از کیسه مردم حاتم بخشی کرده اند و مردم را در فقر و تنگدستی رها کرده اند. آنهایی باید توبه کنند که افراد بی صلاحیت را تایید صلاحیت کردند و افراد واجد صلاحیت را رد و مردم را از حق انتخاب کردن محروم ساختن و برای تغییر رای مردم جواز صادر کردند و اعتراض مردم را با گلوله سرکوب نمودند. آنهایی باید توبه کنند که دانشجویان را از تحصیل محروم کردند و بی دانشان را بر صدر نشاندند. توبه ظالمان اولین راه بازگشت آرامش به کشور و تسکین دل های داغدیده است. مردم ایران اهل زیاده خواهی نیستند. توبه کنندگان را که به گناه خود اعتراف کنند خواهند بخشید اگرچه ظلم آنها را فراموش نخواهند کرد. نه کسی به دنبال انتقام است و نه انتقام گیری درمانی بر ظلمهای رفته بر مردم خواهد بود.
۲- انحرافی که از انقلاب ایران صورت گرفته باید اصلاح شود. انقلاب را بی شک صاحبان قدرت منحرف کرده اند و نمی توان بار این انحراف را بر دوش مردم گذاشت. اصلاح این انحراف نیز تنها در گرو اجرای قانون اساسی و کنوانسیون های بین المللی است که ما آنها را امضا کرده و به اجرای آنها متعهدیم. آزادی مطبوعات و به رسمیت شناختن فضای نقد و نقادی ، آزادی زندانیان سیاسی و حاکمیت حقوق ملت حرکت در مسیر اصلاحی است. نمی توان افراد را به صورت فله ای بازداشت و محاکمه کرد و بدون وکیل و هیات منصفه و به صورت غیرعلنی و در فضایی امنیتی و بدون رعایت اصول آیین دادرسی هر اتهامی را بر آنها بار کرد و با این حال دم از انقلاب و جمهوریت و اسلامیت نیز زد. انقلاب ما به انحراف رفته است و این انحراف تنها با به رسمیت شناختن آزادیهای مصرح در قانون اساسی اصلاح خواهد شد.
۳- پرهیز از خشونت: احیای آزادی ها و مبارزه با استبداد را تنها با ابزار اصلاحات می توان پیش برد. ما معتقد به اصل ولایت فقیه و جمهوری اسلامی متکی بر آرای ۹۸ درصدی هستیم نه جمهوری اسلامی ای که ارزشی برای رای مردم قائل نیست. بر این اساس ما معتقد به اصلاحات و مبارزه غیر خشونت آمیز برای بازگرداندن قطار انقلاب به ریلی هستیم که از آن خارج شده است. برای پیش برد مبارزه ای مسالمت آمیز نباید به دامان خشونت افتاد. اگرچه من اطمینان دارم که برخی از دست اندرکاران امور از افزایش خشونت استقبال می کنند چه آنکه آنها تنها در فضایی آکنده از خشونت است که می توانند راه را برای سرکوب بگشایند. از اینرو پرهیز از خشونت اصلی اساسی در حق خواهی اصلاح طلبانه ما بوده است و خواهد بود.
۴- ریشه یابی و علت یابی حوادث اخیر: دستگاههای امنیتی بهتر است که به جای پروژه های نخ نما شده و اعتراف گیری های بی حاصل به دنبال ریشه یابی اتفاقات باشند؟ به فرض که مردم معترض رفتاری تندتر از انتظار نیز در روز عاشورا از خود نشان داده باشند باید به سراغ علت ها رفت نه نتیجه. کلام خداست که ”فریاد توام با تندی را دوست ندارد مگر آنکه فریاد مظلوم باشد”. اگر خشونتی از سوی برخی از مردم سرزده است باید دید که چه برخوردی با آن جمعیت میلیونی در بیست و پنجم خرداد که تنها شعارشان سکوت بود صورت گرفت که آنها چنین تغییر مشی داده اند؟ آیا اگر خشونتی از سوی برخی معترضین صورت گرفته باشد نتیجه خشونت برهنه و ظلمی نیست که بر آنها روا شده است؟ دستگاههای امنیتی به جای آنکه در توجیه حوادث و سناریوی ذهنی خود بر دایره بازداشت ها بیافزایند بهتر آن است که ریشه این مظالم و خشونت ها را شناسایی کنند؛ که از دیدگاه اینجانب ریشه این اتفاقات و مظالم و عصبانیت مردم نیز به انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ بر می گردد؛ انتخاباتی که نقطه آغازی در نادیده گرفتن رای و حق مردم بود.
۵- من مهدی کروبی آمادگی خود را برای مناظره با هر نماینده ای از سوی حکومت اعلام می کنم تا مشخص شود که این انقلاب را چه کسانی به انحراف بردند و مسئول مظالم رفته بر مردم چه افراد و گروه هایی هستند. ما را منافق و فتنه جوی و وابسته به دولتهای غاصب وسلطه جو خوانده اند. شیوه ما البته این نیست که مخالف خود را منافق و ضدانقلاب و برگشته از اسلام بخوانیم. اما تنها یک مناظره واقعی که مردم نظاره گر مستقیم آن باشند روشن خواهد ساخت چه کسی با حق است و چه کسی بر حق؛ چه کسانی از منافع ملی، عزت و سربلندی مردم بزرگ ایران و آرمان های امام فاصله گرفته و چه کسانی هنوز بر آن آرمان ها پایبند هستند. در این میان داوران اصلی مردم خواهند بود و چه داوری بهتر از مردم.
مهدی کروبی
۲۱ دی ماه ۱۳۸۸
سلام و خسته نباشيد .با تشكر از نظر لطف شما . موج خون صداي اصل شجريان است.دراين آدرس هم مي توانيد بشنويد.( http://shirincom.blogsky.com )
پاسخحذف