سيره پيامبر (ص)

سيره پيامبر
(ص)

در قدرداني خدمت به پدر

*****


در يكي از جنگ ها ، خواهر رضاعي پيامبر (ص) را به صورت اسير به نزد آن حضرت آوردند. پيامبر(ص) تا او را ديد خوشحال شد وفرش خود را براي اوگستراند . و او را بر آن نشاند .، خود بر روي خاك نشست و با چهره اي باز وخندان با او به گقتگو پرداخت . پس از آن كه او رفت ، برادر رضاعيش آمد ، پيامبر (ص) به او نيز احترام شايان كرد. ولي نه اندازه خواهر رضاعيش . شخصي از علت اين به ظاهر تبعيض پرسيد ؛

پيامبر فرمود : «‌لاَنَّها اَبـَــرِّ بابيها منهُ» : يعني اين خواهر بيشتر از آن برادر به پدرش نيكي مي كند.

 
 

كحل البصراز محدث قمي

صفحه174 (266 )

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

باقی مانده

       نقل شده است که روزی پیامبر(ص) گوسفندی را ذبح کردند و تمام قسمت های آن گوسفند را به دیگران انفاق نمود. ندو تنها کتفی از گوسفند باقی ماند.
به پیامبر عرض شد :

یا رسول الله (ص) از گوسفند تنها کتفی از آن باقی مانده است.

رسول الله (ص) فرمودند :

هر آنچه انفاق کردیم باقی است به غیر از این کتف.

۲ نظر:

  1. سلام دوست عزیز
    حاضر به تبادل لینک هستی؟

    پاسخحذف
  2. چالاوبکر:باسلامی سبزودوباره به تقریرات نویس عزیز،باافتخارشمارالینک نموده ایم ازتقریرات انتظارداریم مارالینک نماید
    باتشکر-چالاوبکر
    http://chalaobakr.blogfa.com/

    پاسخحذف