به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس آیتالله هاشمی رفسنجانی در آئین گشایش نهمین اجلاسیه رسمی دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری با تقدیر از مردم كه با حضور هوشمندانه در راهپیمایی عظیم 22 بهمن امسال وفاداری خود را به نظام نشان دادند، اظهار داشت: در شرایطی كه چشمهای بسیاری به ایران دوخته شده بود تا ببینند در شرایط فعلی مردم در 22 بهمن چه میكنند، اعلام وفاداری مردم به انقلاب و نظام بسیار خوب و به جا بود.
وی در تحلیل وضعیت منطقه به خصوص جهان اسلام گفت كه در دنیای اسلام وضعیت كاملا جدیدی به وجود آمده كه قبلا هم نمونه آن دیده نشده و همه دنیای اسلام مردم حركتی را آغاز كردند كه نشانگر موج بیداری و آشنایی آنان به مشكلات و وظایفشان است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تركیب كشورهایی كه خیزش اسلامی در آنها به وجود آمده،؛ اظهار داشت: مردم كشورهای منطقه با تفاوت در نگرشها اهداف خوبی را در خیزشهای خود پیگیری میكنند و اكثریت این پیكره امت اسلام با سلایق مختلف برای اسلام به میدان آمدهآند.
هاشمی افزود: عدهای از مردم از وابستگی سران كشورهای خود به بیگانگان و نفوذ سلطه استكبار جهانی در سرزمین شان به تنگ آمدند و عدهای از فساد حاكم بر حكومتهای خود كه از دیكتاتوری سیاسی نشأت گرفته و موجب فساد اخلاقی و اقتصادی شده، ناراضیاند.
وی ادامه داد: عدهای از مردم كشورهای مورد تحرك با عقیده تغییر به میدان آمدهاند و وضعیت موجود كشورشان را تحمل نمیكنند.
رئیس مجلس خبرگان رهبری با بازگشت ناپذیر خواندن تحركات صورت گرفته در برخی كشورهای منطقه اظهار داشت: اگر چه خیزش مردم در كشورهایی مانند مصر، تونس، بحرین و لیبی با فراز و نشیبهایی همراه است اما آگاهی عمومی كه معلول تجارب طولانی مردم این كشورهاست، و حركت گام به گام آنها برای طرح مطالبات شرایط بازگشت به گذشته را از بین برده است.
هاشمی رفسنجانی افزود: آنها در ابتدا خواستههای خود را محدود مطرح میكنند و بعد از آنكه به پیروزی رسیدند و دولت جدید تشكیل شد، وضع موجود را نیز تحمل نمیكنند و این نهضت ادامه دارد. اما در برخی كشورها حاكمان كه موجودیت و هستی خود را در خطر میبینند برای تداوم حیات، قساوت زیادی به خرج دادند و حتی مردم خود را بمباران میكنند.
وی ادامه داد: بخشی از تحقق شرایط جدید مسبوق به بحران جهانی است و نمیشود گفت اگر در خاورمیانه وضعیت جدید ایجاد شده، محدود میماند و میبینیم كه امروز در برخی كشورهای دیگر هم مردم مطالبات رفاهی و اقتصادی خود را مطرح میكنند.
"حركت در خاورمیانه و به خصوص كشورهای نفتخیز آثار خود را بر جهان پیشرفته و صنعتی میگذارد و آنها در حاملهای انرژی مشكل پیدا میكنند و به دلیل نگرانی به فكر ذخیره میافتند و ذخیرهسازی گرانی را ایجاد میكند و این گرانی به وضعیت بحرانی آن كشورها دامن میزند. "
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینكه دنیا در حال گذار از وضعیت موجود است، اظهار داشت: نمیشود نتیجه خیزشهای فعلی را به دلیل اینكه فعلا وضعیت مبهم است، پیشبینی كرد اما میشود حدس و گمانهایی در این خصوص زد.
هاشمی رفسنجانی افزود: امروز حتی در برخی كشورها مانند عراق كه حكومت نوپایی دارد و خود مردم دولت را تعیین كردهاند، وضع موجود تحمل نمیشود و مردم میخواهند از دیگران عقب نیفتند و مطالبات خود را مطرح میكنند و نسبت به اشغال كشورشان اعتراض دارند.
وی تصریح كرد: ایران قبل از همه این كشورها و 50 سال پیش مبارزه با استبداد و استكبار را آغاز كرد و بیش از 30 سال است كه با كمترین هزینه پیروز شدیم و امروز میتوانیم بگوییم كه گرچه انقلاب ما با انقلابهای اسلامی دیگر تفاوتهایی دارد اما در تحقق این انقلابها موثر است.
رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: در انقلاب ما بیش از 90 درصد عناصر معلول حركت دینی بود و روحانیت به عنوان نهاد آگاه كننده وارد صحنه شد و حضرت امام (ره) به طور مناسب نهضت را رهبری و یك دهه آن را در برابر خطرات و تهدیدات به خوبی حفظ كردند.
هاشمی رفسنجانی افزود: عوامل محدثه و موجبه پیروزی انقلاب اسلامی همان عوامل مبقیه آن هستند كه از مهمترین آنها اسلام بود كه توده ملت را مانند بند تسبیح به یكدیگر وصل كرد و حتی اهل سنت با تشیع در این زمینه اختلافی نداشت و رهبران سنی مذهب ما در همه صحنهها همكاری كردند.
وی ادامه داد: مكتب اهل بیت كه نقطه تمركز تشیع است، دیگر علتی بود كه انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و قم مركز مرجعیت شیعه بود و تفاوت دوره انقلاب اسلامی با نهضت ملی این بود كه همه مردم نظر امام را به عنوان یك مرجع و رهبر حجت میدانستند و حقیقتا اظهارات امام سازنده بود.
"نیروی عظیم روحانیت كه نه در مشروطه و نه در نهضت ملی شاهد آن بودیم، در انقلاب بسیار موثر بود و حوزههای علمیه كه محصول مجاهدت و تلاش شیخ عبدالكریم حائری و آیتالله بروجردی بود در خدمت انقلاب قرار گرفت وامروز هیچ حزبی در دنیا نمیتواند چنین جایگاهی را داشته باشد ".
رئیس مجلس خبرگان رهبری از ولایت فقیه به عنوان ركن دیگری در پیروزی انقلاب اسلامی یاد كرد و گفت:ولایت فقیه كه به صورت غیررسمی در حضرت امام متبلور بود، شرایطی را به وجود آورد كه مردم واقعاً به حكم ولایت عمل میكردند و هنگامی كه حضرت امام دستور شكستن تقیه را دادند، مردم به هر قیمتی وارد عمل شدند.
هاشمی رفسنجانی در عین حال گفت كه همه این علتها در ظرف حضور مردم عینیت یافت و در توضیح این مطلب اظهار داشت: اگر همه علتها را داشتیم اما مردم به صورت وسیع به صحنه نمیآمدند،در خلاء چیزی به دست نمیآمد وگرنه در گذشته همه این مطالب را در كتابهای خود داشتیم.
وی ادامه داد: دریای عظیم و خروشان مردم باعث شد نیروهای انقلابی احساس پشتیبانی كافی در همه عرصهها را داشته باشند و اسم اسلام و شیعه كافی بود تا مردم بهشت را پشت سر این كلمات درك كنند و امید به زندگی اسلامی و انسانی داشته باشند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: در آن زمان مردم از خفقان و سلب آزادی و حضور استكبار در همه عرصهها به تنگ آمده بودند و امید به شكلگیری جامعه و امت اسلامی در آنها شكوفا شد كه امید است این روند ادامه داشته باشد و البته در كشورهای دیگر بخشی از علل بروز نهضت مشابه علل بروز انقلاب اسلامی است.
هاشمی رفسنجانی گفت: امروز آگاهی بخشی آن روزهای حوزههای علمیه و دانشگاهها، از طریق ابزار دیجیتال و سایبری كه همگانی است، صورت میگیرد و مرجع آگاهی همان طور كه متنوع شده میتواند منحرفكننده باشد. اما در زمان انقلاب ما مشكلات فكری نداشتیم.
وی ادامه داد: ملت ایران افتخار پیشتازی حركت ضد استكباری و ضد استبدادی و اجرای اسلام ناب محمدی را دارند و در تاریخ به نام این ملت ثبت شده و در بیداری دنیای اسلام مؤثر بودهایم و این نكته را نیز باید توجه كنیم همانطور كه بدون علل محدثه انقلاب در نهضت پیروز نمیشدیم برای بقا و تكامل هم باید همه این عوامل بر صحنه باشند و غفلت از هر یك از آنها اشتباه است.
رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: اسلام نباید بعد از 30 سال انقلاب اسلامی تنها منحصر به لفظ باشد بلكه باید مقید به اسلام باشیم و اگر مردم احساس كنند رفتار و شعارمان با اسلام واقعی زاویه دارد، دچار اشكال و تغییر میشوند.
هاشمی رفسنجانی افزود: در حال حاضر شاهد نوعی پریشان گویی و شیطان پرستی و عرفانهای كاذب هستیم كه مردم را منحرف میكنند و هر جا هست باید آن را ریشهیابی و از طریق درست با آن مقابله كرد.
وی ادامه داد: باید نسل جوان را درك كرد و به فكر آنها بود و هدف انقلاب اسلامی حكومت صرف نبود بلكه باید به دنبال تحقق این شعار باشیم كه حكومت اسلامی را به حكومت امام زمان (عج) متصل كنیم و در این مسیر نباید از جوانان غافل باشیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اخلاق را ركن اساسی جامعه اسلامی دانست و گفت: در حال حاضر اخلاق در جامعه ما آسیب دیده و دروغ در سطوح رسمی و غیررسمی وجود دارد و تهمت و فریب و ریاكاری دیده می شود كه مغایر با اسلام است.
هاشمی رفسنجانی افزود: در كشور ما خانواده آسیبپذیر شده و آمار طلاق افزایش و ازدواج كاهش یافته و موضوع دختران فراری كه نمیخواهیم خیلی آن را مطرح كنیم، جدی شده است و وضعیت خیابانها نیز اخلاقی نیست و موضوعاتی كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خصوص در زمان جنگ مردم رعایت میكردند، رعایت نمیشود.
وی در عین حال گفت: اصلاح جامعه با زور و تهدید صرف امكان پذیر نیست و در اسلام تربیت در كنار مجازات دیده شده و باید مردم ابتدا تربیت و انسانهایی معتقد شوند و اگر انسانهای یاغی در چنین جامعهای خلاف میكنند، مجازات شوند.
"یكی ازكارهای مهم این است كه تلاش كنیم اسلام به معنای واقعی باشد و مردم تحقق اسلام واقعی را در همه عرصهها ببیند و به آن علاقمند شوند و اعتلای جامعه به تربیت مردم در كنار مجازات خاطیان با هم دیده شود ".
رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: تشیع نزد مردم عزیز است و آحاد ملت با وجود كوتاهیهای ما عاشق اهل بیت هستند و ولایت فقیه نیز ركن اصلی نظام ماست كه امام با این پشتوانه انقلاب كردند و اكنون نیز مردم با ولایت فقیه مشكلی ندارند.
هاشمی رفسنجانی افزود: مشكل این است كه افراد و نهادها زیاد از رهبری هزینه میكنند و اگر تخلف و در انجام وظایف ذاتی خود قصور میكنند از رهبری خرج میكنند اما رهبری متعلق به همه مردم است و امروز ایشان حرف آخر را میزنند.
وی ادامه داد: برخی كه تصور میكنند با القاب و الفاظ میتوانند مشكلات را حل كنند تلاش دارند تا رهبری را در یك جریان محبوس كنند و ممكن است در كوتاه مدت از این كار خود سود ببرند اما در درازمدت با این كار به كشور و نظام و حتی به خودشان نیز ضربه میزنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: مردم ركن مهمی در پیروزی انقلاب و حفظ آن هستند و ما نیز باید تلاش كنیم از بروز اختلاف در بین این مردم وفادار جلوگیری كنیم و مراقب باشیم مردم منسجم باشند و خطر تفرقه را جدی بگیریم.
هاشمی رفسنجانی افزود: اختلاف نظر وجود دارد و عامل تكامل است اما نباید به اصول و اركان بازگردد و باید تاكتیكها مورد نقد و بررسی قرار گیرند و مهمترین وظیفه خبرگان ملت حفظ ولایت و شرایط ولایت و رابطه مردم با رهبری است.
وی ادامه داد: نباید بگذاریم آنچه حقیقتا به پای رهبری نباید نوشته شود به پای رهبری بنویسند و البته خود رهبر معظم انقلاب هم مراقب این موضوع هستند و مكرر توصیه و نصیحت میكنند و ما نیز باید بدانیم اگر عمود خیمه آسیب ببیند، خیمه برپا نخواهد ماند و ما باید این محوریت را با راهكارهای درست حفظ كنیم.
رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: اگر عوامل محدثه و مبقیه انقلاب را از دست بدهیم، اركان نظام متزلزل میشود و ما نباید اجازه دهیم چنین شود و باید مانع تفرقه شویم و مردم هم صلاحیت همكاری را دارند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی همدلی روحانیت با یكدیگر و پیوند روحانیت با دانشگاه را عامل مهمی در تداوم این انقلاب دانست و گفت: وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان دو منبع مهم عظیم مكمل یكدیگر كار دشواری نیست و باید وحدت این دو نهاد تقویت شوند.
وی تصریح كرد: یكی از اهداف ما در انقلاب این بود كه در عصر غیبت برای نخستین بار حكومتی با معیار اهل بیت ایجاد شود و برای دنیا الگوی عملی داشته باشیم و نمیشود از جامعه گرفتار مشكلات و بداخلاقیها و اختلاف الگو ساخت.
رئیس مجلس خبرگان رهبری در پایان با تاكید بر اینكه الگوی عملی واقعی اسلامی برای حل مشكلات امروز دنیا كارساز است، گفت: اگر جایی مانند ایران با این ثروت عظیم و مردم هوشیار و متدین و روحانیت و دانشجویان ارزشمند و آگاه نتواند الگو برای دیگران شود حتما در مدیریت كارها نقص وجود دارد كه باید آن را برطرف كنیم.
پس از سخنان هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان وارد دستور كار رسمی این دوره اجلاسیه شد و حجتالاسلام معلمی نماینده مازندران در این مجلس به عنوان نخستین ناطق پیش از دستور به ایراد سخن پرداخت.
دانشجویان دانشگاه تهران: اینجا دیگر دانشگاه نیست، پیاده روی وزارت اطلاعات است
پاسخحذفکلمه:
درپی حوادث چند روز گذشته و افزایش فشارها بردانشجویان و تشدید فضای امنیتی دانشگاه ها جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران ضمن محکوم کردن این رفتارها از مسئولین عالی رتبه دانشگاه خواستند تا در مقابل این رفتارها سکوت خود راشکسته و اقدام لازم را انجام دهند. آنان ضمن ارائه گزارشی از فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه، نسبت به سیطره نیروهای اطلاعاتی امنیتی بر دانشگاه و ورود غیرقانونی این نیروها به صحن دانشگاه اعتراض کرده و خواهان توقف چنین روندهایی شده اند.
به گزارش تحول سبز، جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران ضمن صدور بیانیه ای خواستار ایجاد فضایی مناسب برای ادامه تحصیل شان شده و یاد آور شده اند که، اجازه دهید فضای دانشگاه، فضای اندیشه ،گفتمان و نقد باشد که بی شک این فضا به سود منافع ملی خواهد بود.
دانشجویان دانشگاه تهران ضمن توصیف کردن فضای امنیتی دانشگاه خطاب به مسئولین دانشگاه گفته اند: این دانشگاه دیگر دانشگاه نیست. پیاده روی بازجویان وزارت اطلاعات و ماموران حراست است. دیگر اینجا مکان درس خواندن نیست. آقای دکتر فرهاد رهبر! آقای دکتر باقر لاریجانی ! دانشگاه ما را، به ما برگردانید و در غیر این صورت ما را به اوین ببرید و از رنج تنفس در زندانی به نام دانشگاه رها کنید، بازجویان را ثبت نام کنید و آموزش دهید تا رفت و آمدشان به دانشگاه این همه بیهوده نباشد.
همچنین در این بیانیه آمده است: هرگز مشخص نشد که چه کسی حرمت دانشجو و دانشگاه را به سرقت برد؟ هرگز مشخص نشد چه کسانی و با چه دستوری امنیت و آسایش دانشجویان را به سرقت بردند، زدند، شکنجه دادند، کشتند و زندانی کردند ؟ و این گونه بود که حمله به محل زندگی و استراحت دانشجویان نه تنها خاتمه نیافت که تبدیل به رسم و عادت خشونت طلبان شد.
متن بیانیه و تقاضای جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران از روسای دانشگاه و هیات علمی به شرح ذیل می باشد:
پاسخحذفبسمه تعالی
اساتید و جامعه علمی کشور ایستاد و تمامی این ظلم ها را بر پیکره دانش این کشور نظاره کرد و فریاد برنیاورد، به گوشه امنی خزید تا مبادا از هیات علمی و هزار عنوان و امکان دیگر باز ماند.و از آنجا که هر ملتی لایق همان چیزی است که دارد ، حادثه درابعادی وحشیانه تر تکرار شد.
در ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ ، حمله به کوی دانشگاه و صحن دانشگاه تهران با چوب و چماق و میله و باتوم . و یکباردیگرهمگان نگریستند ، حتی رئیس دانشگاه تهران یک استعفای خشک و خالی نداد .یکبار دیگرجامعه علمی کشور ذلت پیشه کرد و از قدرت عظیم خود برای حراست از حریم علم و دانش و آگاهی بهره ای نجست. پس از یکسال و نیم ، پرونده کوی دانشگاه هنوز مورد بررسی قرار نگرفته ، حتی گزارش پرونده کوی دانشگاه هنوز در صحن علنی مجلس قرائت نشده است ، بسیاری از دانشجویان در طی این یکسال و نیم بازداشت و روانه زندان شده اند.
هرروز جای خالی یکی از همکلاسیهایمان رامی بینیم و تاسف می خوریم.برای بسیاری از دانشجویان احکام اخراج و تعلیق صادر شده ، ستاره دار شده اند و تحت فشار قرار گرفته اند. راه ما از سر کلاسهای درس به حراست ،کمیته انضباطی و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات منتهی شده و ما عادت کرده ایم به قفسی به نام دانشگاه.
از پس تمام این سکوت ها و تن دادن ها ،دانشگاه ، زندان ما شد. بازجوهای وزارت اطلاعات با ما به دانشگاه می آیند، در راهروهای دانشگاه آنها را می بینیم.مامورین حراست حتی در روزهای معمولی دانشجویان را تعقیب می کنندو بی دلیل دائما با دانشجویان تماس می گیرند.
و درآخرین گام خود در نیمه دوم بهمن ماه نیروهای اطلاعاتی امنیتی، همگام با نیروهای حراست ، وارد انجمن اسلامی دانشکده داروسازی شده ، بدون مجوز اقدام به تفتیش انجمن می نمایندو دو نفر از دانشجویان را دستگیر می کنند و با خود از دانشگاه می برندو بدون هیچ جرم اثبات شده ای دفتر انجمن را پلمب کرده و می روند. و یکبار دیگر نه تنها اساتید و روسای دانشکده ها و دانشگاه می ایستند و نظاره می کنند که حتی انجمن اسلامی کل دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ، هیچ گونه واکنشی به پلمب غیرقانونی دفتر خود نشان نمی دهد.
به کجا چنین شتابان؟
پاسخحذفآیا کسی مصوبه مجلس ششم مبتنی بر ممنوعیت ورود نیروهای نظامی امنیتی به صحن دانشگاه را به یاد می آورد؟ آیا اساتید درک می کنند که دانشجویان دیگر در این دانشگاه امنیت روانی ندارند؟ آیا در همه جای دنیا برای تربیت دانشجو هزینه های کلان می کنند ،بودجه کشور را به او اختصاص می دهندو سپس زمانی که باید کارایی علمی داشته باشد او را به زندان می برند،تحقیر می کنند،می زنند،اخراج می کنند،تعلیق می کنند و… . از او می خواهند که نبین ،نشنو ، نفهم ، نیندیش . این چه پارادوکسی است؟
چه کسی می تواند به آینده چنین سرزمینی امیدوار باشد؟ چگونه می توان از فرار مغزها جلوگیری کرد؟ آیا آمار فزاینده فرار مغزها و مهاجرت نخبگان و فارغ التحصیلان دانشگاهها جای شگفتی دارد؟ چرا باید دانشجوی بهترین دانشگاه کشور در سرزمینی بماند که در آن هیچ گونه حرمت و ارزشی ندارد.
این دانشگاه دیگر دانشگاه نیست .پیاده روی بازجویان وزارت اطلاعات و ماموران حراست است.دیگر اینجا مکان درس خواندن نیست. آقای دکتر فرهاد رهبر! آقای دکتر باقر لاریجانی ! دانشگاه ما را، به ما برگردانیدو در غیر این صورت ما را به اوین ببرید و از رنج تنفس در زندانی به نام دانشگاه رها کنید، بازجویان را ثبت نام کنید و آموزش دهید تا رفت وآمدشان به دانشگاه اینهمه بیهوده نباشد.
رنج ما از بیهودگی ماموریت این افراد و هدر شدن بیت المالی است که به عنوان حقوق برای این ماموریت ها در نظر گرفته می شود. وای به حال سرزمینی که برای کنترل یک دانشجوی ساده ، نیروی انسانی و هزینه مادی هدر می دهد درحالیکه مشکلات و معضلات زیادی گریبانگیر این ملک است که نیازمند صرف انرژی ،زمان و هزینه است. .
وای به حال سرزمینی که از قدم و قلم و بیان یک دانشجو در دانشگاه در هراس و وحشت است! . ما جز فکر واندیشه و قلم و کاغذ هیچ نداریم،خداوند به قلم سوگند یاد کرده است ولی هرگز به جهل و خشونت سوگند نخورده است. ابزار جهل و خشونت را رها کنیدو به اندیشه و بیان و قلم روی آورید تا بازی ما برنده- برنده باشد .اندیشه را نمی توان ترساند ، اندیشه را با اندیشه پاسخ بگوئید وگرنه آرام و نرم در همه جا تکثیر خواهد شد، حتی در پشت دربهای زندان،…. جهل و خشونت دیر یا زود محکوم به شکست وتباهی است.
درنهایت خواسته اکثریت دانشجویان دانشگاه تهران از هر مرام و مکتبی این است که :
دانشگاه محل تحصیل و کسب علم ودانش ورشد سیاسی ، فرهنگی،اجتماعی،سیاسی، ورزشی و… دانشجویان است.طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی ورود نیروهای نظامی و امنیتی به صحن دانشگاه ممنوع است. حضور مداوم بازجویان وزارت اطلاعات و ماموران حراست در صحن دانشگاه و کنترل دانشجویان موجب سلب امنیت روانی لازم برای دانشجویان است. تماسها و احضارهای مکرر به حراست و کمیته انضباطی و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ، فضای رعب و وحشت در دانشگاه ایجاد کرده است.
خواسته ما از روسای دانشگاه ، دکتر فرهاد رهبر و دکتر باقر لاریجانی، اساتید محترم و هیئت علمی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران این است که نسبت به این فضای نامناسب در دانشگاه واکنش نشان داده و مانع حضور و ورود نیروهای نظامی ،اطلاعاتی، امنیتی به صحن دانشگاه شوند. خواسته ما بسیار ساده و پیش پا افتاده است ،حریم دانشگاه را پاس دارید و امنیت روانی دانشجویان را تامین کنید و از دانشجویان خود حمایت نمائید.
پاسخحذفبدون شک سکوت امروز شما می تواند متضمن برخوردهای شدیدتر و ضربات بیشتری به حیثیت جامعه علمی کشور باشد. از روسای دانشکده ها می خواهیم که حافظ امنیت محدوده دانشکده های خود باشند و از ورود غیرقانونی نیروهای اطلاعاتی امنیتی به صحن دانشکده ها جلوگیری نمایند. که این مسئله بیش از آن که توهین به دانشجویان باشد، توهین به مسئولین و روسای دانشگاه است که بدون اجازه هرکسی بتواند وارد حوزه مسئولیت ایشان شود و هر برخوردی با دانشجویان که ناموس دانشگاه اند نماید.
و در انتها به خشونت طلبان عرض می کنیم که اندیشه را با اندیشه می توان پاسخ گفت.اجازه دهید فضای دانشگاه، فضای اندیشه ،گفتمان و نقد باشد که بی شک این فضا به سود منافع ملی خواهد بود.
مراسم «سپاسگویان» و عجز و لابه از محضر «رهبری» در کشور ما سابقهی طولانی دارد. از عفونامهنویسیهای سران حزب توده پس از کودتای ۲۸ مرداد که بگذریم اولین بار شکل عمومی چنین مراسمهایی در ۱۵ بهمن ۱۳۵۵ به میمنت بیست و هشتمین سالگرد جان به در بردن شاه از سوءقصد ناصر میرفخرایی در صحن دانشگاه تهران، با حضور ۶۶ نفر از زندانیان سیاسیی مذهبی و مارکسیست بریده و نادم برگزار شد.
پاسخحذفشرکت کنندگان در این مراسم بدون کوچکترین فشاری از سوی ساواک تنها به خاطر عدم تحمل شرایط زندان و نفی مبارزه به چنین کاری تن دادند.
در مراسم «شاهنشاها سپاس» از جمله گردانندگان مؤتلفه اسلامی که بعد از انقلاب، دادستانی اوین و شکنجهگاههای آن را اداره میکردند حضور داشتند. حبیبالله عسگراولادی، ابوالفضل حاجحیدری (رئيس بیرحم اوین در سال ۶۰)، آیتالله انواری نماینده خمینی و خامنهای، مهدی کروبی، قدرتالله علیخانی، حاج مهدی عراقی و ... جزو زندانیانی بودند که با حضور در مقابل دوربینهای تلویزیونی با فریادهای «شاهنشاها سپاس» از «عفو ملوکانه» تشکر کرده و از زندان آزاد شدند. بادامچیان و کچویی و لاجوردی به مناسبت ۲۸ مرداد ۱۳۵۶ و مهدوی کنی پیش از برگزاری مراسم «شاهنشاها سپاس» آزاد شده بودند. (۲) بعد از این مراسم نیز برخی دیگر از چهرههای مؤتلفه و کسانی که بعدها در جنایات رژیم سهیم شدند با نوشته توبهنامه و درخواست عفو از زندان آزاد شدند.
... عسگراولادی در حالی که بلوز یقه اسکی روشنی در زیر کت به تن داشت، آرم پنجاهمین سالگرد شاهنشاهی پهلوی را به سینه زده بود. وی پیشتر در نامهای به شاه از وی خواسته بود که «کریمانه» وی را عفو کرده و اجازه دهد به سر خانه و زندگی خود برود. وی همچنین تأکید کرده بود که اساس مذهب شیعه بر پایهی اعتقاد به «سلطنت» شکل گرفته است. این افراد بعدها با عقدههایی که از دوران شاه داشتند برای پوشاندن ضعفهای خود شدیدترین شکنجهها را برای وادار کردن زندانیان به مصاحبههای تلویزیونی اعمال کردند.
...................
یادداشت های تکان دهنده معاون سابق وزارت خارجه در زندان: شلاق خوردن زیدآبادی
پاسخحذفادوارنیوز
محسن امینزاده معاون وزارت امور خارجه ایران در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و همچنین عضو موسس جبهه مشارکت ایران اسلامی است. پیش از این برخی رسانه های مجازی اقدام به انتشار متن خلاصه شده ای از خاطرات این زندانی سیاسی نموده بودند که متن پیش رو کامل ترین نسخه و متن کامل این خاطرات است.
محسن امین زاده با نگارش خاطرات خود از دوران بازداشت و شرح نا ملایمتی های رفته بر خود و دیگر زندانیان پرده از بسیاری اتفاق ها در زندان برداشت ، در بخشی از این خاطرات با اشاره به دیدارش با احمدزیدآبادی نوشته است «وقتی من را در محل تعیین شده نشاندند، احمد زیدآبادی صندلی جلو و عیسی فریدی با فاصله سمت راست نشسته بودند. پیش از آنکه ماموری کنارمان بنشیند احوالپرسی کردیم. زیدآبادی پرسید که آیا کتک هم خوردهام. درباره کتکهای حین بازجویی توضیح کوتاهی دادم. ایشان گفت که علاوه براین نوع کتکها دوبار هم شلاق خورده است. از دستگیری فریدی صاحب یکی از ساختمانهای ستاد مهندس موسوی خیلی تعجب کرده بودم. پرسیدم شما را چرا دستگیر کردهاند؟ خندید و گفت که خودش هم نمیداند. زیدآبادی که برای اولین بار به دادگاه آمده بود پرسید که قرار است چه اتفاقی بیفتد. گفتم: مثل دادگاه قبل بیشتر جنبه نمایشی دارد. همه چیز از پیش هماهنگ شده و برخی افراد صحبت خواهند کرد. پرسید فکر میکنی چه کسانی صحبت میکنند؟ گفتم نمیدانم ولی حتماً کسانی صحبت خواهند کرد که در صحبتشان خودشان را محکوم کرده، تقاضای عفو بکنند.»
...............
.........................