شگفتانگيزترين دورههای زندگی علی ( ع ) در حدود چهل و پنج ساعت است . علی ( ع ) چند دوره زندگی دارد : از تولد تا بعثت پيغمبر ، از بعثت پيغمبر تا هجرت ، از هجرت تا وفات پيغمبر كه دوره سوم زندگی علی ( ع ) است و شكل و رنگ ديگری دارد ، از وفات پيغمبر تا خلافت خودش ( آن بيست و پنج سال ) دوره چهارم زندگی علی ( ع ) است و دوره خلافت چهارساله و نيمهاش دوره ديگری از زندگی اوست . علی ( ع ) يك دوره ديگری هم دارد كه اين دوره از زندگی او ، كمتر از دو شبانه روز است و شگفت انگيزترين دورههای زندگی علی ( ع ) است ، يعنی فاصله ضربت خوردن تا وفات . انسان كامل بودن علی ( ع ) اينجا ظاهر میشود ، يعنی در لحظاتی كه مواجه با مرگ شده است .
اولين عكسالعمل علی ( ع ) در مواجهه با مرگ چه بود ؟ ضربت كه به فرق مباركش وارد شد دو جمله از او شنيده شد . يك جمله اينكه : " اين مرد را بگيريد " و ديگر اينكه : " « فزت و رب الكعبة » " قسم به پروردگار كعبه كه رستگار شدم ، به شهادت نائل شدم ، شهادت برای من رستگاری است . ...
شگفتيهای علی ( ع ) و معجزه های انسانی او در اينجا ظهور میكند . جزء وصايايش میگويد ؛ با اسيرتان مدارا كنيد . و بعد میفرمايد :
« يا بنی عبدالمطلب لا الفينكم تخوضون دماء المسلمين خوضا ، تقولون قتل اميرالمؤمنين قتل اميرالمؤمنين ، الا لا تقتلن بی الا قاتلی »
اولاد عبدالمطلب ! نكند وقتی كه من از دنيا رفتم ، بين مردم بيفتيد و بگوئيد اميرالمؤمنين شهيد شد ، فلان كس محرك بود ، فلان كس دخالت داشت و اين و آن را متهم كنيد ، نمیخواهم دنبال اين حرفها برويد ، قاتل من يك نفر است .
به امام حسن ( ع ) فرمود : فرزندم حسن ! بعد از من اختيار او با توست ، میخواهی آزادش كنی ، آزاد كن و اگر میخواهی قصاص كنی ، توجه داشته باش كه او به پدر تو فقط يك ضربه زده است ، به او يك ضربه بزن ، اگر كشته شد ، شد و اگر كشته نشد ، نشد . باز هم سراغ اسيرش را میگيرد : آيا به اسيرتان غذا دادهايد ؟ آيا به او آب دادهايد ؟ آيا به او رسيدگی كردهايد ؟ كاسهای شير برای مولا میآورند ، مقداری مینوشد ، میگويد باقی را به اين مرد بدهيد تابنوشد و گرسنه نماند . رفتارش با دشمن اينگونه است كه باعث شده مولوی بگويد :
در شجاعت شير ربا نيستی.....در مروت خود كه داند كيستی
اينها مردانگي های علی ( ع ) است ، انسانيتهای علی ( ع ) است . علی ( ع ) در بستر افتاده و ساعت به ساعت حالش وخيم تر میشود و سموم روی بدن مقدس علی ( ع ) بيشتر اثر میگذارد . اصحاب ناراحتند ، گريه میكنند ، ناله میكنند ولی میبينند لبهای علی خندان و شكفته است ، میفرمايد : "
« و الله ما فجأنی من الموت وارد كرهته و لا طالع انكرته ، و ما كنت الا كقارب ورد ، و طالب وجد » " به خدا قسم آنچه بر من وارد شده است ، چيزی كه برای من ناپسند باشد نيست ، ابدا ! شهادت در راه خدا
هميشه آرزوی من بوده و برای من چه از اين بهتر كه در حال عبادت شهيد شوم . « و ما كنت الا كقارب ورد ، و طالب وجد » علی ( ع ) يك مثلی میآورد كه عرب با اين مثل خيلی آشنا بود و آن اين است كه عرب در بيابانها و به طور فصلی زندگی میكرد و وقتی در يك جا آب و علف برای حيوانات و حشمش پيدا میشد ، تا وقتی كه آب و علف بود در آنجا میماند ، بعد در جای ديگری آب و علف پيدا میكرد و میرفت . چون روزها خيلی گرم بود ، گاهی شبها برای پيدا كردن نقطهای كه آب داشته باشد میرفتند ، يعنی شبها دنبال آب گردی بودند ( قارب به چنين كسی میگويند ) . حضرت به مردم میگويد : ای مردم ! برای كسی كه در شب تاريك دنبال آب بگردد و ناگهان آب را پيدا كند ، چه سرور وشعفی دست میدهد ؟ مثل من ، مثل عاشقی است كه به معشوق خود رسيده و مثل كسی است كه در يك شب ظلمانی آب پيدا كرده باشد .
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند .....واندر آن نيمه شب آب حياتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی .......آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
اين بيت همان « فزت و رب الكعبة » را میگويد : " از غصه نجاتم دادند " يعنی « فزت و رب الكعبة »
پرحرارتترين سخنان علی ( ع ) آنهائی است كه در همين چهل و پنج ساعت ( تقريبا ) از ايشان صادر شده است . علی ( ع ) اندكی بعد از طلوع فجر روز نوزدهم ضربت خورد و در نيمههای شب بيست و يكم ، روح مقدسش به عالم بالا پرواز كرد .
در لحظات آخر همه دور بستر علی ( ع ) جمع بودند . زهر به بدن مباركش خيلی اثر كرده بود و گاهی وجود مقدسش از حال میرفت و به حال اغما درمیآمد ، ولی همينكه به هوش میآمد باز از زبانش در میريخت ، حكمت و نصيحت و پند و موعظه میريخت . آخرين موعظه علی ( ع ) همان موعظه بسيار بسيار پرحرارت و پرجوشی است كه در بيست ماده بيان كرده است . اول حسن و حسين و بعد بقيه اهل بيتش را مخاطب قرار میدهد .
حسنم ! حسينم ! همه فرزندانم و همه مردمی كه تا دامنه قيامت سخن من به آنها میرسد با شما هستم ! ( يعنی ما و شما هم مخاطب علی ( ع ) هستيم ) . در اين كلمات ، جامعيت اسلام را بيان میكند :
« الله الله فی الايتام ، الله الله » ²فی القرآن ، الله الله فی جيرانكم ، الله الله فی بيت ربكم ، الله الله فی الصلوش الله الله فی الزكوش ». . .
يك يك بيان میكند : خدا را ، خدا را درباره يتيمان ، خدا را ، خدا را درباره قرآن ، خدا را ، خدا را درباره همسايههاتان ، خدا را ، خدا را . . .
امشب کوفه علی ندارد...
پاسخحذفالتماس دعا