خبرگزاري موج - استان تاريخي كرمانشاه همچون ديگر نقاط كشور كهنسال ما آثاري از روزگار مجد و عظمت ايران را در سينه كوه ها و پهن دشت هاي خود محفوظ كرده است.
بر خلاف ساير نقاط ايران كه به صورت مقطعي مورد سكونت قرار گرفته اند، كرمانشاهان بدون وقفه در ادوار مختلف تاريخ مورد سكونت قرار گرفته است. شواهد و مدارك باستان شناختي نشان مي دهد اين منطقه از اولين زيستگاه هاي انسان اوليه به شمار مي رفته و يكي از مراكز مهم جمعيتي در زاگرس مياني محسوب مي شده است. تمامي مراحل و ادوار زندگي انسان از عهد حجر تا دوره هاي تمدني پيش از تاريخ و سپس تا تشكيل حكومت هاي بزرگ سير تطور خويش را در اين محدوده طي كرده است.
غار شكارچيان بيستون نكات جالبي را درباره سابقه زندگي بشري در دوران پارينه سنگي در ايران روشن مي دارد. پس از اين دوره، در حدود 9 هزار سال پيش به علت گرم شدن هوا، انسان غار را ترك كرده و روي به يكجانشيني مي آورد كه اين حركت موجب زراعت و دامپروري و براثر آن روستا نشيني مي شود كه بدون شك نخستين روستاها در اين استان شكل گرفته كه از جمله آنها مي توان گنج دره هرسين، گاكيه و تپه سراب اشاره كرد. انسان هاي پيش از تاريخ گنج دره، جزء نخستين انسان هايي هستند كه در ايران سفالگري را اختراع كرده و روي به فعاليت هاي صنعتي آورده اند.
در هزاره چهارم پيش از ميلاد، استان كرمانشاه يكي از مراكز مهم تجاري و بازرگاني بوده و بازرگانان آن با بازرگانان شوشي و بين النهريني به داد و ستد و مبادله كالا مبادرت مي ورزيدند. حضور بازارهايي در گودين كنگاور و چغاگاوانه اسلام آباد از آن دوره شاهدي بر اين مدعا است.
به استناد كتيبه هاي بابلي و آشوري، ساكنان زاگرس اقوام لولوبي و گوتي بودند. اين مردمان سخت كوش و شجاع به منظور حفاظت از اين خطه مرتب با بين النهريني ها در جنگ و ستيز بوده اند كه در اين امر به پيروزي هاي چشمگيري نيز نايل شده اند و از آن پس دره هاي زاگرس قرن ها مركز تمدن و حكومت هاي ايراني و بين النهريني بوده كه سرانجام عنصر ايراني تمدن خود را بر اين سامان غالب ساخت. حضور نقش برجستههاي اين اقوام در سرپل ذهاب كه يكي از قديمي ترين نقش برجسته هاي خاورميانه محسوب ميشود بيانگر اين موضوع است.
منطقه كرمانشاه به واسطه همجواري با دولت آشور، پيوسته در معرض تهاجم دولت مقتدر آشور بود و شاهاني چون تيكلات پليسر، شلمانصر سوم، بارها به محدوده كرمانشاه لشكركشي كرده اند در كتيبه هاي به جا مانده از آشوريان از سرزمين هاي پارسوا، زكروت ، مادي ها و سرزمين نيشاني نام برده شده است، نيشاني سرزميني است كه به اطراف كرمانشاه و ماهيدشت كنوني اطلاق مي شد و به واسطه مراتع معروف خود براي پرورش و نگهداري اسب شهره بود. در سالنامه هاي آشوري از شهري به نام الي پي نام برده شده كه مورخان آن را بين كرمانشاه و همدان تشخيص داده اند و برخي ديگر از مورخان آن را در محل فعلي كرمانشاه معرفي كرده اند.
با شكل گيري حكومت ها، اين خطه نيز يكي از مراكز مادي محسوب مي شده است كه از اين دوره، يادمان هايي با ارزش چون دژ گودين در كنگاور بر جاي مانده است. در اين دوره، كرمانشاه يكي از شاهراهاي حياتي ايران بوده و جاده اكباتان به بابل از اين استان عبور مي كرده است.
در دوره هخامنشي با عبور جاده شاهي كه يك رشته آن اكباتان را به بابل وصل مي كرد، بر رونق و آباداني اين منطقه افزوده شد. پس از انقراض هخامنشيان، در دوره سلوكي مناطقي از كرمانشاه چون بيستون و دينور محل حضور كلني هاي يوناني بوده، ولي ديري نپائيد كه اشكانيان آنان را شكست داده و در اين منطقه حضور پيدا كردند. نقش برجستههاي اشكاني در بيستون بيانگر اين موضوع است. در اين دوره بيستون يكي از مراكز مهم دوره اشكاني محسوب مي شده است.
استان كرمانشاه در دوره ساساني بيش از هر دوره ديگري از اعتبار و رونق خاصي برخوردار بوده است. اين منطقه همواره مورد توجه شهرياران ساساني بوده و به علت نزديكي با تيسفون پايتخت آنها، ايام تابستان را در قصور ييلاقي اينجا مي گذرانده اند. در اخبار مورخان اسلامي به كرات آمده كه خسرو اول در نواحي طاق بستان قصوري ساخته بود كه در آنها از فغفور چين وراي هند و قيصر روم و ديگر حكمرانان روزگار پذيرايي كرده است.
با احداث شهرهايي چون حلوان در اين سو و سياست شهر سازي پادشاهان ساساني در غرب كشور كه به بنياد شهر كرمانشاه منجر گرديد. اين حوزه بيش از پيش اعتبار يافت و شاهان ساساني با ايجاد پل هايي بر روي رودخانه ها و بناهاي عام المنفعه رفاه و رونق اقتصادي را براي مردم اين ديار به ارمغان آورده بودند.
با شكست ساسانيان توسط مسلمين، مردم اين منطقه بر خلاف برخي مناطق ديگر جزء اولين مردماني بودند كه به دين مقدس اسلام ايمان آورده و به ترويج آن پرداختند.
مسجد عبدالله بن عمر در ريجاب كه يكي از قديمي ترين مساجد صدر اسلام است. يادگاري از آن زمان مي باشد. از دوران آرامگاهي از ياران وفادار پيامبر اسلام كه در جنگ ها وي را ياري مي كردند به يادگار مانده كه مي توان به آرامگاه ابودجانه در ريجاب اشاره كرد.
در دوره خلفاي عباسي، كرمانشاه يكي از چهار شهر مهم و معتبر ولايات جبال بود. هارونالرشيد خليفه معروف عباسي بدين سامان توجه خاصي داشت، به طوري كه سياحان و جهانگردان از آباداني و زيبايي شهر ياد مي كنند.
ابن حوقل و استخري از شهر كرمانشاه به عنوان شهرستاني زيبا كه اشجار و آب فراوان دارد، ياد مي كنند. مقدسي اين شهر را به همراه شهرهاي همدان، ري و اصفهان جزء چهار شهر معروف ايالت جبال معرفي مي كند.
در سده سوم هجري كرمانشاه در قلمرو و حكومت صفاريان قرار داشت. در قرن چهارم، سلسله كوچكي از اكراد بنام حسنويه در ولايات غرب استقلالي پيدا كردند. مؤسس اين سلسله، حسنويه كه معروفترين اين خاندان نيز هست نزديك پنجاه سال حكمراني كرد و قلعه بزرگ سرماج را مقر خود نمود. در سال 441 ساطان طغرل سلجوقي صد هزار سپاهي به تسخير قلعه سرماج فرستاد كه پس از چهار سال موفق به تسخير قلعه گرديد. در سده ششم هجري سلطان سنجر سلجوقي، كرمانشاهان و توابع آن را در حوزه حكمراني برادر زاده خود سليمان شاه ملقب به «ايوه» قرار داد.
در سده هفتم، كرمانشاهان همچون مناطق خراسان و ديگر بخش هاي ايران از هجوم مغول آسيب فراوان ديد به طوريكه سپاهيان هلاكو در اين منطقه قتل و غارتي فجيع به عمل آوردند ولي در اواخر دوره ايلخاني در زمان حكومت ابوسعيد اين خطه مورد توجه قرار مي گيرد، به طوري كه در زمان حكومت وي شهر سلطانيه چمچمال نزديك بيستون احداث گرديد . در اين زمان همان طوريكه حمدالله مستوفي اشاره مي كند كرمانشاهان يكي از ايالت هاي 16 گانه كردستان بوده است.
در قرن نهم و اوايل قرن دهم هجري كرمانشاه مورد تجاوز عثمانيان واقع مي گردد. در اين زمان هرسين و ماهيدشت حكومت نشين بوده ولي از كرمانشاهان نامي پيدا نيست.
در زمان صفويه كرمانشاهان اهميت و اعتبار زيادي پيدا كرد در دوره سلطنت شاه طهماسب اول حكومتي بنام كلهر و در زمان شاه صفي حكومتي تحت عنوان سنقر و كلهر در اين حدود تشكيل شد و به خوانين زنگنه تفويض گرديد. در حقيقت از اين زمان تجديد بناي كرمانشاه و تشكيل ولايت فعلي شروع مي شود.
همزمان با حمله افغان و سقوط اصفهان، كرمانشاهان نيز با تجاوز عثماني ها مواجه گرديد و بار ديگر رو به خرابي نهاد. در زمان حكومت زنديه، خوانين زنگنه و اهالي كرمانشاه نخست حكومت كريم خان را نپذيرفتند به همين جهت كرمانشاه مدتي با محاصره و خرابي مواجه گرديد. در دوره قاجاريه، كرمانشاه اعتبار و اهميت زيادي پيدا كرد. فتحعليشاه در سال 1221 ه.ق يكي از پسران خود به نام محمد علي ميرزاي دولتشاه را با سمت سرحدداري عراقين به اين شغل منصوب كرد و ايالت خوزستان را نيز ضميمه قلمرو او كرد و در حقيقت در اين زمان كرمانشاه به يك پايگاه نظامي مجهز عليه دولت عثماني تبديل شد.
در جنگ جهاني اول، كرمانشاه به تصرف قواي عثماني درآمد، ولي بعد از سقوط بغداد آنها شهر را تخليه كرده، عقب نشيني كردند. در جنگ جهاني دوم نيز به تصرف قواي نظامي انگلستان درآمد.
استان كرمانشاه همچون ديگر نقاط كشور آثاري را از روزگار مجد و عظمت ايران در سينه كوهها و پهنه دشتهاي خود محفوظ كرده است.
بر اساس شواهد و مدارك باستان شناسي كرمانشاه را ميتوان يكي از نخستين زيستگاه هاي بشري به شمار آورد و به جرات ميتوان آن را موزه سير تاريخ تمدن بشري ناميد، چرا كه در اين منطقه اسكان بشر از زمان پيدايش تا كنون بدون انقطاع ادامه دارد.
شواهد و آثار بسياري مويد اين مطلب است كه اولين و قديميترين آنها غار شكارچيان مربوط به دوره پارينه سنگي است.
اين ناحيه همچنين از اولين مناطقي بوده كه در آن انسانها از غارنشيني به سوي يكجانشيني روي آوردهاند و موجب پيدايش نخستين روستاها حدود هفت هزار سال پيش از ميلاد مسيح (ع) شده است.
از جمله اين روستاها ميتوان گنج دره، گاكيه و تپه سراب را نام برد و در همان دوره ساخت اولين سفالينههاي ايران زمين در منطقه گنج دره آغاز شده است.
روند سير پيشرفت و تمدن همچنان در اين منطقه ادامه داشته، به طوري كه در هزاره چهارم قبل از ميلاد كرمانشاه يكي از مراكز مهم تجاري و بازرگني محسوب ميشده است.
وجود آثار تاريخي فراوان مانند كتيبههاي بابلي و آشوري و نقش برجسته هاي اين دوران كه از نخستين نقش برجستههاي خاورميانه به حساب ميآيد بيانگر اهميت اين ناحيه در آن دوران ميباشد.
در دورههاي مادي، هخامنشي، سلوكي و اشكاني نيز كرمانشاه يكي از مرا كز مهم به شمار ميرفته و برخي نواحي آن مانند بيستون ،دينور و گودين از اهميت فراواني برخوردار بوده است.
در دوره ساساني كرمانشاه عصر طلايي خود را طي كرد و از رونق بيشتري بر خوردار شد. به واسطه نزديكي اين ناحيه با پايتخت آن دوران (تيسفون) و آب و هواي مفرح شاهان ساساني در تابستانها اوقات خود را در كاخها و قصرهاي ييلاقي خود كه غالبا" در از اطراف طاق بستان بنا شده بود سپري ميكردند.
همچنين در اين منطقه شهرياران ساساني كاخهايي ساخته بودند كه در آنها از امپراطوران چين و هند و قيصر روم و ديگر حكمرانان آن زمان پذيرايي مي شد.
در دورههاي مختلف اسلامي نيز كرمانشاه مورد توجه خاصي بود و روند رشد و شكوفاي خود را همچنان حفظ كرد و آثاري برجا گذاشت.
اولين اثر بناشده در دوره اسلامي در كرمانشاه مسجد عبدالله ابن عمر در منطقه ريجاب ميباشد كه از اولين مساجد ساخته شده در صدر اسلام در ايران است.
از آن زمان همچنين آرامگاههايي از ياران وفادرا پيامبر اسلام به يادگار مانده كه از جمله آنها ميتوان آرامگاه ابودجانه در ريجاب اشاره كرد.
اكنون نيز استان كرمانشاه يكي از استان هاي با اهميت در غرب كشور است كه به واسطه دارا بودن مناظر طبيعي و آثار تاريخي فراوان ، كوهستانهاي مرتفع، چشمه سارها و سراب هاي زيبا، مساجد، تكايا، كاروانسراها، پل ها، بازار و گذرهاي قديمي همچون نگيني در غرب كشور ميدرخشد.
موقعيت:
استان كرمانشاه با مساحتي حدود ۲۴ ميليون كيلومتر مربع در غرب ايران قرار گرفته است.
اين استان كه حدود ۱/۴۵از مساحت كشور را در برگرفته از لحاظ وسعت هجدهمين استان كشور است.
استان كرمانشاه از شمال به استان كردستان، از شرق به استان هاي همدان و لرستان، از جنوب به استان ايلام و از غرب به كشور عراق محدود است.
مركز استان كرمانشاه شهر كرمانشاه است و داراي ۱۴شهرستان اسلام آباد غرب ، قصر شيرين، گيلانغرب، سرپل ذهاب، دالاهو، پاوه، جوانرود، روانسر، هرسين، صحنه، سنقر، ثلاث باباجاني است.
استان كرمانشاه از نظر موقعيت استراتژيكي و جغرافيايي چه در گذشته و زمان حال داراي اهميت بسزايي بوده كه موجب ايجاد تمدنهاي عظيم ، كهن و باشكوه با شاهراههاي ارتباطي قوي و بسيار بااهميت دراين نواحي شدهاست.
راه اصلي و قديمي تهران به مرز عراق كه در گذشته جاده شاهي خوانده مي شد از كرمانشاه ميگذرد كه مهمترين راه منطقه غرب كشور بوده و از زمان هخامنشيان تا كنون با تغييراتي مورد استفاده بودهاست.
وجود سه راه مهم و پرآوازه جاده شاهي ، جاده ابريشم و جاده بزرگ خراسان و پس از اسلام نيز جاده معروف بغداد به خراسان كه به بزرگراه خراسان مشهور است نشانه اهميت استان كرمانشاه در گذر تاريخ است.
اكنون نيز بزرگراه كربلا كه ستون اصلي راههاي استان را تشكيل ميدهد عمدهترين محور ارتباطي در استان است كه نقش عمدهاي در حمل و نقل و ارتباط اين منطقه از كشور دارد.
طبيعت
استان كرمانشاه منطقهاي است كوهستاني كه ارتفاعات آن به وسيله رشته كوهه اي زاگرس امتداد پيدا كرده است.
آب و هواي معتدل كوهستاني، تابستان هاي ملايم و زمستان هاي سرد با قلل برف و گير يا زمستان هاي ملايم و تابستان هاي گرم به طور كلي در منطقه گرمسير و سردسير را در كرمانشاه به وجود آورده است.
مهمترين كوه هاي اين استان، پراو، دالاهو، بيستون، سفيدكوه، كوه هاي قلاجه، شاهو، گزن، آتشگاه، دالاخاني، امروله، بازي دراز، قلعه قاضي و آق داغ ميباشد كه از لحاظ ويژگي هاي طبيعي و تاريخي منحصر به فرد هستند.
كرمانشاه به دليل كوهستاني بودن، وجود قلههاي پر برف و قرار گرفتن در مسير بادهاي مديترانه داراي ريزش باران فراوان ميباشد.
رودهاي گاماسياب، قره سو، راز آور، دينور، راوند، سيروان از رودخانههاي پر آب اين استان است.
همچنين ميتوان به سراب هاي پرآبي همچون سراب طاق بستان، سراب نيلوفر، هرسين، خضر الياس، خضر زنده، بيستون، ريجاب و ياوري اشاره كرد كه هر كدام طبيعتي باصفا و بكر و خيال انگيز را به وجود آورده است.
از دشت هاي زيباي اين استان نيز ميتوان ماهيدشت، اسلام آباد، كرند غرب، دشت بين ارتفاعات پاتاق و خسروي، سنجابي ،و دشت دربند را نام برد كه مناطق وسيعي ازاستان را در بر ميگيرند.
گشتي در اين استان با طبيعتي متنوع، جنگلهاي انبوه، چشمههاي جوشان، رودهاي فراوان، كوههاي مرتفع و باشكوه، درههاي عميق و دشت هاي سرسبز با گل هاي معطر آدمي را تا ژرفاي بيپايان انديشه ميبرد، اوج لذت را به جان ميبخشد و خستگي را از تن بيرون ميكند.
وجود كوه ها، جنگل ها، مراتع و سراب ها و تالاب ها مناطق مناسبي را جهت رشد و پرورش گونههاي گياهي و جانوري مختلف در اين استان به وجود آورده و ميتوان كرمانشاه را يكي از مناطق مهم كشور از نظر زيست محيطي به شمار آورد.
منطقه حفاظت شده بيستون، بوزين مرخيل، قلاجه، پناهگاه حيات وحش ورمنجه، مناطق شكار و تيراندازي ممنوع تالاب هشيلان، زله زرد، بدر و پريشان و اثر طبيعي ملي غار قوري قلعه مهمترين مناطق تحت حفاظت محيط زيست استان است كه اين مناطق حافظ گونههاي متنوع گياهي و جانوري است.
كل، بز، ميش و قوچ وحشي، سياه گوش، كفتار، خرس قهوهاي، گربه وحشي، آهو، سمندر، تيهو، سار، فاخته، كركس مصري، غاز، كشيم، جي جاق عقاب جنگلي، مرغ شباهنگ از جمله جانوران و بلوط، آلبالوي وحشي، بادام وحشي، خر زهره، زالزالك از جمله هزاران گونه گياهي و جانوري اين منطقه است.
استان كرمانشاه داراي آثار تاريخي و جاذبههاي گردشگري فراوان است كه تاكنون سه هزار اثر در اين استان شناسايي شده كه از اين تعداد دو هزار اثر مستندسازي شده و ۷۰۰ اثر نيز در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
بيستون يادگار شيرين و فرهاد و عشق جاودانه تاريخ ، طاق بستان يادآور دليري ها و افسانهها، معبد آناهيتا يادگار الهه پاكيها، كاخ خسرو، طاق گرا، قلعه يزدگرد، سراب هميشه سبز نيلوفر، غار شگفت انگيز قوري قلعه، تكيه معاون الملك، تكيه بيگلر بيگي، بازار و خانههاي قديمي از جمله هزاران اثر تاريخي زيبا و باشكوه اين استان است.
مجموعه تاريخي بيستون كرمانشاه شامل كتيبه بيستون و ۱۳اثر پيرامون آن هفتمين اثر جهاني كشور است كه در استان كرمانشاه در فهرست آثار جهاني به ثبت رسيده است.
فرهنگ و نژاد:
مردم استان كرمانشاه داراي آداب و رسوم، فرهنگ، گويش و نوع پوششهاي خاص هستند كه در مناطق مختلف اين استان متفاوت است و از تنوع زيادي برخوردار است.
نژاد اغلب مردم استان كرمانشاه نيز كرد است و زبان اغلب آنها كردي است كه به گويش هاي متفاوتي از جمله كلهري، كرمانشاهي، اورامي، سوراني و لكي در مناطق مختلف رواج دارد.
با وجود اين اغلب اهالي شهر كرمانشاه به زبان فارسي و با لهجه شيرين و مختص خود مكالمه ميكنند به نحوي كه اين زبان در ادبيات و فرهنگ كرمانشاه نيز وارد شده و اشعار، داستان ها و ترانههاي بسياري را با اين گويش زيبا سرودهاند.
مردم استان كرمانشاه از نظر مذهب شيعه دوازده امامي هستند و در برخي مناطق مسلمانان اهل سنت و مسلك هاي مختلف شيعه نيز زندگي ميكنند.
لباس اكثر مناطق اين منطقه داراي شهرت جهاني است كه در عين ظرافت و زيبايي، آميخته به زيورآلاتي است كه همراه و تكميلكننده لباس است.
تنوع رنگ، دوخت و بافت هاي مختلف كه در يك دست لباس اين منطقه به كار مي رود تجليگر بهاري زيبا با گل هاي زنگارنگ است.
ايلات و طوايف مختلفي در اين استان زندگي ميكنند كه از جمله آنها مي توان به ايل كلهر كه بزرگترين ايل جهان است و ايلات زنگنه، سنجابي، جاف، تركاشوند و گوران اشاره كرد.
استان كرمانشاه يكي از مناطق مهم كشور از نظر موسيقي است.
موسيقي از ديرباز تاكنون با زندگي مردم اين منطقه عجين بوده و دردل و جان آنها ريشه دوانده است به طوريكه نقش نوازندگان و رامشگران در حجاريهاي طاق بستان گواهي بر اين ادعا است.
در اين منطقه موسيقي كردي كه يكي از پايههاي موسيقي اصيل است نواخته مي شود و سازهاي دهل ، سرنا و دوني ،طبل ، شمشال و بلور و دف خاص اين منطقه است.
يكي از سازهاي اين منطقه كه هزارههاي عمر خود را پشت سر ميگذارد و همواره مونس مردان حق در اين ديار بوده تنبور است كه ريشه در باورهاي ديني مردم اين منطقه دارد و نواي افسانهاي آن با روح و جان آنها آميخته است.
صنايع دستي:
تمدن هزار ساله اين ديار و دستان هنرمند مردمان اين مرز و بوم موجب شده كه كرمانشاه از ديرباز مهد صنايع دستي باشد.
به سبب موقعيت جغرافيايي خاص ، وجود مواد اوليه فراوان و مرغوب و واقع بودن بر سر شاهراه زيارتي و تجارتي ايران و بين النهرين و تردد صاحبان ذوق و هنر در اين منطقه ميتوان ردپايي از هر نوع صنايع دستي يافت.
نقش و نگارهايي كه در گليمها و موجهاي هنرمندان اين ديار جلوه گري ميكند نشان از زندگي دارد زندگي مردمي ساده و سخت كوش كه علاوه بر تامين نيازهاي زندگي خود شكوه و هنر را هديه ميدهند.
آري موج بافي ، گيوه بافي ، جاجيم بافي ، قلم زني ، حكاكي ، قالي بافي ، ساخت سازهاي سنتي ، پرده بافي ، سراجي ، تسبيحسازي ، طلا و نقره كاري ، نمد مالي ، و موتايي همه و همه نشان از روح بيالايش و دستان بيرياي مردمي دارد كه عشق را در عشق ميتنند و زيبايي ميآفرينند.
در ميان اين بافتهها گيوه بافي داراي شهرت فراوان است ( گيوه ، نوعي پاپوش محلي است) كه به دليل زيبايي و استحكام تنوع رنگ و طرح همواره مورد توجه مسافران بوده كه به عنوان سوغات به شهر و ديار خود ميبرند.
غذاها و شيريني ها:
مردم كرمانشاه علاوه بر غذاهاي اصلي ايرانيان غذاهايي دارند كه تنها در اين ناحيه پخت ميشود كه بسيار لذيذ هستند و اغلب با روغن مخصوص كرمانشاهي پخت ميشوند.
از جمله اين غذاها ميتوان خورشت خلال بادام، آش عباسعلي، سيب پلو، بژي، جگر و بز، شلمين، سوپ ترخينه و را نام برد.
روغن كرمانشاهي نيز علاوه بر طعم و عطر دهي به بسياري از غذاها به عنوان يكي از سوغاتيهاي اين ناحيه محسوب ميشود.
شيرينيهاي مخصوص كرمانشاه نيز از شهرت خاصي برخوردار هستند كه از جمله آنها ميتوان به نان برنجي، نان شكري، كاك، نان خرمايي و نان روغني مخصوص كرمانشاه اشاره كرد كه كام مهمانان و مسافران استان را شيرين ميكند.
با تشکر از وبلاگ امید رسان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر