آیت الله امجد: دستبوسي هم شهوت است! رياست هم شهوت است!

شهوت در بیان استاد محمود امجد

شهوت فقط جنسي نيست! دستبوسي هم شهوت است! رياست هم شهوت است!

دلش مي خواهد رساله بنويسد، شهوت نوشتن دارد! شهوت حرف زدن دارد!

استاد محمود امجد



  • یکی از راه های کنترل شهوت و غضب، گریه و تضرع به آستان حضرت حق است. اشک قدرت خاموش کردن آتش جهنم را دارد قدرت خاموش کردن شعله های شهوت و غضب را ندارد؟گفته شده است علامت اذن دخول حرم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اشک می باشد .یک وقت هم هست که اشک انسان نمی آید یک بنده خدایی در کربلا می خواست برگردد می گفت من در این چند روز اصلا اشکی از من نیامد گفتم خیلی آسان است بنشین یک کمی فکر کن اگر خواهر تو دیده بود که سر تو را می بریدند چه حالی داشتی؟ آقا شروع کرد به گریه کردن . حالت ندارد توجه ندارد. البته اشک علامت استجابت می باشد . علامه امینی وقتی می آمدند حرم همه می فهمیدند علامه امینی آمده است حرم ، مثل مشک آب از چشم هایش سرازیر می شد. آقا من دو نفر را دیدم که اشک عجیب می ریختند یکی آقا میرزا جعفر مجتهدی که خدا رحمتش کند و یکی هم علامه طباطبایی رضوان الله علیه بود وقتی اسم امام حسین می آمد این اشک مثل فندق دور چشمانشان جمع می شد توفیقی هست که خدا اشکی به ما بدهد اشک چیز خوبی است یک قطره اشک آتش جهنم را خاموش می سازد ، چه کسی می گوید کارشناس می گوید من نمی گویم امام صادق (ع) می گوید ، ولی باید سیل آسا گریه کنیم نه اینکه پسرم رفته سفر و من دلم برایش تنگ شده یا بچه ام مریض است یا ساعتم گم شده اشتباه نکنیم سیل آسا باید گریه کنیم تا یک قطره اشک برای امام حسین از ما دربیاید اشک جهنم را خاموش می سازد چطور غضب و شهوت من را خاموش نمی سازد!این خودش جهنم است دیگر لذا باید خاموش سازد.


  • در دعای روز اول ماه مبارک رمضان ،ازخداخواستیم 'نبّهنی'(مرا از غفلت بیدارکن).درروز آخرمی خواهیم 'عصمت'به ما عطا کند.یعنی آن شهوت ها وغضب ها و...ازقوّه به فعل نرسد و خداوند ما را مصونیت بخشد.


  • موهبت عقل٬ بالاترين موهبتي است كه خداوند به انسان ارزاني داشته است و كه انسان بايد آن را به كار گيرد. آنچه مانع بكارگيري عقل است٬ شهوت و غصب است. به همين علت خداوند در قرآن بر بكارگيري عقل تأكيد فراوان دارد و دائما از انسان سئوال مي كند كه أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟! ... در مقابلِ اين شهوت و غضب٬ در انسان نورانيتي نيز وجود دارد كه روز به روز مي توان آن را در برابر اين دو مانع كه فطرت انسان را مي پوشاند٬ توسعه داد. اين نورانيت در مقابل معصيت حساس است و به خصوص در ابتدا و قبل از اينكه شهوت و غضب مسلط شود٬ حتي در مقابل كوچكترين گناه نيز واكنش نشان مي دهد. در صورت غلبه شهوت و غضب٬ مسئله برعكس مي شود و همين انسان مثلا از قتل و غارت انسانهاي ديگر لذت هم مي برد. در اين شرايط در مقابل نفس اماره عقل٬ كار نمي كند و انسان ساقط مي شود. اين آيه از قرآن اعتراف اين دسته مي باشد: وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ (ملك/10)


  • نور وجود عقل٬ بزرگترين نعمتي است كه خداي تعالي به انسان داده و اين غير از عقل گرايي جزئي است. عقل يك چراغ روشني است كه راه خدا را به انسان نشان مي دهد. و با اين عقل٬ قدم به قدم راه روشن تر مي شود. ...حالا اين انسان با اين امتياز ، خودش را به شهوات مي فروشد . شهوات مقول به تشكيك است. طيران مرغ ديدي تو ز پاي بند شهوت /به در آي تا ببينــي طيــران آدميــت.بنده كه دلم مي خواهد كه دستم را ببوسند ، اين شهوت است ، بنده كه دلم مي خواهد مردم به من سلام كنند اين شهوت است . بنده كه دلم مي خواهد مريد داشته باشم اين شهوت است . شهوت فقط محدود به شهوت جنسي نيست . اين كه من دلم مي خواهد معروف بشوم و سمعه و ريا بكنم ، اين شهوت است . اصلاَ خود مطرح شدن مايه بدبختي است ، چون « المرء لنفسه لم يعرف ، فاذا عرف صار لغيره » ، وقتي انسان معروف شد ديگر براي خودش نيست . اگر كسي ميل داشته باشد كه مطرح بشود ، يا خود نمايي كند ، آنوقت خداوند متعال مي فرمايد من به او نظري ندارم . اين كمر آدم را مي شكند . البته اگر خدا انسان را مطرح بكند تا مردم از او استفاده كنند آن فرق مي كند .


  • حيلت رها كن عاشقا! ديوانه شو! ديوانه شو!/يعني آنچه در مقابل عشق قرار مي گيرد٬ حيله است نه عقل! / بهر مفهوم است اين... عشق ورنه نبود عقل كامل غير عشق! در روايات خيلي كلمه عشق كمتر استفاده شده و در قرآن نيز مسئله شدت محبت مطرح است. (وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ- بقره 165) بين عشق و اين هوس هاي زودگذر تفاوت است. عشق فقط مخصوص خدا است. زبان خدا و ائمه اطهار(ع) زبان عموم مردم است بطوريكه كه همه بتوانند راحت استفاده كنند. مثلا مي فرمايد هوالاول وآلاخر يعني او اول و آخر است! يعني همه چيز اوست! اما واژه هايي نظير عشق و مي و مطرب و ... مخصوص زبان شعر است كه براي كنايه و تمثيل به كار مي رود. ... ديگر دوستي و گذشت مي تواند انسان را كمك كند اما اين ادعاهايي كه در باره عشق مي شود٬ معمولا هوا و هوس است و چقدر عاشق ها معشوق ها را كشته اند! و لذا اين ها شهوت است! و عشق هم نيست حتي عشق مجازي! اين ها راه به جايي نمي برد. عشق مجازي همان عشق به پيامبر و اهل بيت(ع) است. يعني مجوز است.


  • رسول اكرم ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ : ان الشيطان يجرى مجرى الدم من ابن آدم ـ چنانچه مشهور است ـ اشاره به احاطه وهم كل به اوهام جزئيه باشد يا اشاره به اوهام جزئيه ـ كه نتايج و مظاهر ابليس بزرگ است ـ باشد.و در اين حديث شريف اوصاف چند ، به اشاره و صراحت براى جهل بيان فرموده : صفت اول آن كه اين حقيقت جهليه ، پس از حقيقت عقل ، مخلوق شده است ، با تراخى كه از كلمه ثم استفاده شود. و اين شايد اشاره به آن باشد كه اين حقيقت پس از عقل كلى و نفس كلى ، مخلوق است . و اين شاهد آن است كه پيش از اين به آن اشاره نمودم كه حضرت صادق ـ عليه السلام ـ بيان عقل كل و نفس كل را اولا فرمودند و پس از آن ، اشاره به عقول جزئيه و جهل جزئى فرمودند كه مورد نظر سائل بوده ، زيرا كه اگر مقصود از عقل و جهل ، عقل و جهل جزئى باشد خلقت عقل پس از خلقت جهل است ، زيرا كه قوس صعود به حسب قاعده شريفه امكان اخس از اخس به اشرف منتهى شود ، عكس ‍ قاعده شريفه امكان اشرف كه از اشرف به اخس منتهى شود ، و آن در سلسله نزول است . پس ‍ حضرت اشاره به سلسله نزول فرموده و در آن ، عقل مقدم است بر جهل ؛ صفت دوم آن ، آن است كه اين حقيقت از بحر مخلوق است ، و اين شايد اشاره به حقيقت نفس كل باشد و اتصاف نفس كل به بحريت براى آن است كه آن وجود جمعى محدود است و در آن ، كثرت ـ بلكه كثرات ـ راه دارد ، چنانچه بحر ، مجمع كثرات و مركز مجتمعات است و اين اشاره به مبدا فاعلى جهل است ، نه مبدا قابلى ، چنانچه اعاظم از شرح حديث فرمودند؛ و صفت سوم و چهارم آن ، از كلمه اجاج استفاده شود ، زيرا كه اجاج شور و تلخ است و شايد اين اشاره به دو قوه متقابله شهوت و غضب باشد كه در نفس كل ، حقيقت آنها به طورى است و در وهم كل به طورى ، و اين شهوت و غضب در نفوس جزئيه ، رقيقه آنهاست . و اين كه اين دو صفت را از اوصاف جهل محسوب داشتيم ، با آن كه در حديث شريف از اوصاف بحر ـ كه گفتيم اشاره به نفس كل است ـ قرار داده ، براى آن است كه صفات نقص در رقايق ، اتم و اظهر است تا در حقايق ، عكس صفات كماليه . از اين جهت ، شهوت در نفوس كليه ، همان عشق به كمال و غضب تنفر از نقص ‍ است و حقايق حقايق و سرّ سرّ آنها در حضرت اسماء ، به رحمت و انتقام يا صفات جمال و جلال تعبير شود ، و در اين مقام اسرارى است كه از بيان آن خوددارى خواهيم كرد.


  • امام الموحدین امیرالمومنین (ع) می فرماید : «علیکَ بِلُزومِ الحلالِ و حُسنِ البِّر بالعِیالِ و ذِکر اللهِ فی کلِّ حالٍ»3 بر تو باد به کسب و کار حلال و حسن اخلاق و نیکویی با عیال و تدبیر منزل به نحو احسن و یاد خدا بودن در هر حال» ، حضرت اینجا به سه امر مهم تذکر داده که هر یک منشاء سعادت و لذت جسم و روح است : اول آنکه هر چه می کنیم کسب حلال باشد که به کسی ظلم و تعدی و خیانت نکرده باشیم ، دوم آن که با خانواده ، همسر و فرزند خویش نیکویی کنیم و به حسن تدبیر منزل پردازیم و با رزق حلال به زندگی آنها توسعه داده و مسائل تربیت جسم و روح آنها را فراهم آوریم و به خلق خوش با انها رفتار کنیم و سوم انکه در هر حال از حالات کسب و کار و انفراد و اجتماع و حال شهوت و غضب و ریاست و حکومت که هستیم به یاد خدا باشیم تا از گناه و خطا محفوظ مانیم.


  • نفس اماره عادت كرده به هرزگي ولذا نبايد رهايش كرد.


  • پدر مرحوم مجلسي (رضوان الله عليه) فرمود بر اساس روايت هفتصد هزار حجاب در راه است ولي من در حجاب خوديت هنوز مانده ام چه برسد به بقيه حجب!!


  • نفس اماره هر گاه چيزي را را باور كند دنبالش مي رود ولو سخت باشد.


  • شيطان در مقابل نفس اصلاح شده هيچكاره است.


  • مرحوم شيخ رجبعلي خياط در اثر يك گناه نكردن و تن ندادن به شهوت به آن مقام رسيد.


  • همه انسانها داراي نفس مهمله هستند؛ فالهمها فجورها و تقويها.


  • يكي آمد خدمت او نصيحتي خواست او سكوت كرد و بعد فرمود تو در راه نامحرمي ديدي و بدون استغفار نمي شود ترا نصيحت كرد چون فكرت مشغول به آن است.


  • بعضي علما ميان جلسه وقتي خوب گل مي كردند صحبت خود را قطع مي كردند تا از سر هواي نفس ادامه ندهند.


  • تا نفس اماره فرمانده ما نشد قسم هاي سوره شمس را باور كنم و تصميم به اطاعت خدا بگيريم


  • اگر ما كنار برويم همه چيزمي آيد چون از او گشتي همه چيز از تو گشت.


  • انسان فقط برای خدا خلق شده است . پاداش انسان بهشت نیست . بلکه بهشت جایگاه انسان است . بهشت هدف نیست ، هدف خداست . انسان در بهشت الی الابد ظهور و بروز دارد « اقراء فارقع »؛ انسان فوق تجرد است . حالا آیا باید این انسان ، اسیر این شهوت دنیا بشود ؟!


  • هر كس در اين مملكت مي‌خواهد خدمت كند، بايد خودش را نوكر اين مردم بداند. وقتي ما ارزش داريم كه خدمت كنيم. بعد از ايمان هيچ عملي مانند خدمت نيست و تا خودخواهي هست نمي‌شود. اگركسي دنبال انبياء نرود و خودش را نسازد، نمي‌تواند خدمت كند. روز عيد فطر همه گناهان بخشيده مي‌شود. با خدا قهر نكنيم. هر وقت با خدا قهر كرديم شيطان بر ما مسلط مي‌شود. ماه رمضان در جهنم بسته‌است. شيطان را بسته‌اند،دربهشت باز است. حتي خواب شما هم عبادت است. ولي يك دقيقه هم فكر كنيد كه اين ماه رمضان چيست ؟ چه خبراست؟ من كه هستم؟ خدا كيست؟ خدا همه كس است، من هيچ نيستم. همين خدا گفته تو هيچي نداري و من همه چيز دارم اما بيا با هم رفيق بشويم. خدا انشاءالله همه را جلو ببرد، دنده عقب نرويم. اگر برويم، مي‌رويم توي دره. بگو يا علي و برو جلو. اگر جلو برويم خدا دستمان را ميگيرد. فطرت رو به بالا است، شهوت و غضب رو به پائين است، عقل شهوت و غضب را كنترل مي كند، فطرت قوي مي شود، از همه بدي‌ها بدش مي‌آيد و مي‌شود آدم خوب،ميشود آقاي بهجت ، آقاي بهاءالديني، شيخ انصاري، علامه طباطبائي،سيد مرتضي و امام خمیني.


  • تكيه كلام من مبارزه با خود پرستي است. خود من هم مبتلا هستم تا اين خود خواهي هست، آدم از عبادت لذت نمي برد، از خدمت لذت نمي‌برد، از نماز لذت نمي‌برد، تمام انبياآمده اند اين خوديت را در ما بشكنند.


  • ما باید عبدالله شویم. اگر کسی سبوعیت در او غلبه کند عبدالکلب است. اگر کسی شهوت در او غلبه کند عبدالخنزیر است. اگر کسی شیطنت در او غلبه کند عبد الشیطان است. عبدالله آن کسی است که سبوعیت و...( شهوت و شیطنت در او غلبه نداشته باشد.)


  • شهوت فقط جنسي نيست! دستبوسي هم شهوت است! رياست هم شهوت است! دلش مي خواهد رساله بنويسد، شهوت نوشتن دارد! شهوت حرف زدن دارد!


  • گاهي انسان به خاطر يك شهوت پا روي همه چيز خود مي گذارد! شخصيت اجتماعي اش، شخصيت خانوادگي اش ، خدمات و كمالاتش را به خاطر يك شهوت قرباني مي كند!


  • همه داستان سوره یوسف احسن القصص می باشد و نتیجه آن اینست که انسان با خدا باشد همه چیز از آن اوست از خداگشتی همه چیز از تو گشت چیزی که از این استفاده می گردد برکات تقوی می باشد ومن یتق الله یجعل له مخرجا ... این را همه شما در کتاب های آیت الله شهید مطهری دیدید همه بشر دنبال دو چیز می باشند ما همه تشنه که می شویم آب می خوریم گرسنه که شدیم غذا می خوریم این خواسته همه ماست نجات از مشکلات و آگاهی غیر از این می باشد اصل هم همین است این خواسته همه بشر می باشد این داستان یک واقعیتی است که حضرت یوسف در هاله ای از عشق به خدای تبارک و تعالی و حیات الهی و قلبش مملو از عشق خدا بوده اگر عصمت نداشت هیچ مانعی نبود هیچ ضامن اجرایی مثل توحید وجود ندارد قلبش مملو از محبت خدا بوده و در این نمایش دو عامل که یکی عامل عشق به خدا و دیگری عشق به دنیا و شهوت بود که اینها با انسان دارند می جنگند تا انسان در کدام هاله و فضا واقع گردد اگر در فضای عشق الهی واقع شد بقیه اش آشغال می باشد و اگر عشق مجازی بود آقا عشق فقط عشق به خداست عشق حقیقی عشق به خداست اشد حب لله ، عشق یعنی محبت شدید عشق عالی عشق به خداست و چون خدای تبارک و تعالی هیچ راهی به ذات مبارکش نیست عشقش در محمد و آل محمد تجلی نموده است و عشق مجازی ، سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد پس عشق خدا عشق حقیقی و عشق اهل بیت عشق مجازی و مجاز یعنی عبور از این ، اهل بیت آیینه هستند ما نیامده ایم بت پرستی کنیم اینها نیامده اند سد راه ما گردند شما در آیینه خودت را می بینی ما در این آیینه خدا را می بینیم اهل بیت آیینه تمام نمای خدا هستند به تحقیق عرض می کنم اهمیت ذکر صلوات هم از این نکته ناشی می شود سر صلوات اینست که انسان لحظه به لحظه با دریای فضیلت اهل بیت آشنا گردیده انس بگیرد و شکل آنها گردد پس بهترین عمل اینست در نتیجه نماز و اعمال هم نورانی می گردد پس سخنم را خلاصه می کنم یا عشق الهی که اینست و یا شهوات که این دومی عشق نیست بهترین و عالی ترین عشقی که هست عشق زلیخا بود که وقتی معشوقش یوسف با آن هیبتش در مشکل و دردسر افتاد رهایش ساخت خیلی عاشق ها معشوق ها را کشتند و خیلی معشوق ها هم عاشق ها را کشتند نسل جوان گول همدیگر را نخورید با یک کرشمه تمام حیثیت خانواده را زیر پانگذارید مگر خیال کردید که ازدواج یک امر آسانی می باشد؟ ازدواج مربوط به کبار و بزرگان قوم می باشد بایستی اکابر قوم دخالت نمایند یک جوان نمی تواند به تنهایی برای سرنوشت خویش تصمیم بگیرد وقتی دو تا جوان از شکل و رنگ همدیگر خوششان می آید دیگر تمامی ارزشهای خانوادگی را زیر پایشان له می کنند که چی؟ این همه افراد در طول تاریخ ادعای عاشق و معشوقی نموده و بالاخره همدیگر را کشته اند هم در زمان ما و هم در گذشته تاریخ ، این عشق نیست این شهوت می باشد عشق فقط عشق الهی می باشد .


  • حالا اين انسان با اين امتياز ، خودش را به شهوات مي فروشد . شهوات مقول به تشكيك است. طيران مرغ ديدي تو ز پاي بند شهوت /به در آي تا ببينــي طيــران آدميــت.بنده كه دلم مي خواهد كه دستم را ببوسند ، اين شهوت است ، بنده كه دلم مي خواهد مردم به من سلام كنند اين شهوت است . بنده كه دلم مي خواهد مريد داشته باشم اين شهوت است . شهوت فقط محدود به شهوت جنسي نيست . اين كه من دلم مي خواهد معروف بشوم و سمعه و ريا بكنم ، اين شهوت است . اصلاَ خود مطرح شدن مايه بدبختي است ، چون « المرء لنفسه لم يعرف ، فاذا عرف صار لغيره » ، وقتي انسان معروف شد ديگر براي خودش نيست . اگر كسي ميل داشته باشد كه مطرح بشود ، يا خود نمايي كند ، آنوقت خداوند متعال مي فرمايد من به او نظري ندارم . اين كمر آدم را مي شكند . البته اگر خدا انسان را مطرح بكند تا مردم از او استفاده كنند آن فرق مي كند .


  • سعدي اگر عاشقي كني و جواني /عشق محمد بس است و آل محمد /بايد عشق اهل بيت عليهم السلام را در آنها ايجاد كرد؛ چون دسترسي به خداوند متعال، به طور مستقيم وجود ندارد؛ چه در فكر و چه در عمل و تجلي صفات خداوند، در اين خاندان است و ما بايد عشق اين خاندان را در نهاد جوانان ايجاد كنيم. ما بايد براي جوان دانشجو بيان كنيم كه مكتب اهل بيت عليهم السلام، مكتب ايثار است و اينها فداكاري كردند تا دين باقي بماند؛ آيا تو حاضر نيستي درس بخواني و باتقوا شوي؟ تو حاضر نيستي از اين شهوت بگذري؟


  • يك كسي آمد موعظه خواست از اميرالمومنين (عليه‌السلام) حضرت فرمود اينجور نباش كه بدان عمل آخرت بخواهي قانع نباشي آرزوهاي طول و دراز داشته باشي اين جور نباش از كساني نباش كه نسبت به مردم بد بين است خيال كرده كليد بهشت دست خودش است و بقيه جهنمي ، اینکه مردم را نجاتدهی خودت را سعي كن از جهنم نفس و هلاكت نجات بدهي اينجور نباش نسبت به مردم با نظرخفت و سبكي تماشا كني و با نظر عظمت به خودت وقتي كه پولدار مي‌شود امكانات پيدا مي‌كند سبك مغزي مي‌كند و مفتون مي‌شود و وقتي فقير مي‌شود خيلي مأيوسانه اينجور نباش در عمل خيلي كوتاهي مي‌كند ولي وقتي چيزي مي‌خواهد مبالغه مي‌كند كاري ازو مي‌خواهند كوتاهي مي‌كند كار ديگر مي‌خواهند با مبالغه مي‌خواهد انجام بشود شهوت كه بهش مي‌آيد گناه را جلو مي‌اندازد و توبه را پس مي‌اندازد گناه را انجام مي‌دهد ولي مي‌گويد بعدا توبه مي‌كنيم و اين كار خطرناكي است اينجور نباشد وقتي كه ناراحتي در مي‌آيد ازش از دين و مذهب خارج مي‌شود موعظه مي‌كند صحبت مي‌كند ولي خودش موعظه نمي گيرد معتبر نمي شود خيلي موعظه مي‌كند خيلي حرف مي‌زند براي ديگران اما خودش متحد نمي شود مشكلي دارم زدانشمند مجلس باز پرس توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر مي‌كنند اول بايد خود توبه كند خدا تعالي در حديث قدسي مي‌فرمايد اول خودت را موعظه كن بعد مردم را ، از من خجالت بكش بعضي از علما وقتی این حديث راديدند منبر را تعطيل كردند ... واي بر كسي که حرف خوب بزند و خودش نباشد جهنم كه اگر بويش به دنيا برسد همه هلاك برسد جهنم و جهنميان از بوي تعفن عالمي كه به علمش عمل نكند متعزيند خدا توفيق عمل بدهد مي‌فرمايد كه اينجور نباش كه موعظه مي‌كند ولي متحد نمي شود و در قول و سخنراني پز مي‌دهد سخنراني مي‌كند در عمل مي‌آيد كمي مي‌شود سبقت مي‌گيرد در چيزي كه فاني و دنيايي است در چيزهايي كه باقي است مسامحه مي‌كند از اينها نباش که ضرر را نفع مي‌داند نفع را ضرر مي‌داند به عقلش رفتار نمي كند از اينها نباش از موت مي‌ترسد ولي از دست رفتن فرصت نمي ترسد از فرصت استفاده می كند گناهان ديگران را بزرگ مي‌داند ولي گناه خودش را كوچك مي‌داند كار ديگر را كوچك مي‌داند ولي كار خودش را بزرگ مي‌داند به مردم طعنه مي‌زند ملامت مي‌كند و به خودش مداهنه مي‌كند روغن مالي مي‌كند سر خودش كلك مي‌زند شيره مالي مي‌كند از مردم توقع همه چي دارد توقع خوبي دارد از اينها نباشد جوري باشد علم و عمل توأم باشد و سعادت تو را تأمين كند.


  • علماي اسلام ورثه انبياء هستند .نفسانيت ندارند .من كه سراپا شهوت وغضب هستم .من كه عالم اسلام نيستم .مردم امروز باهوش هستند .وصيت نامه امام علي (ع) خيلي مطلب دارد اما اين مهم است .
"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر