چنگیز دیروز سلاحش شمشیر بود و مرکبش اسب و دفاعش سپر همین ! اما چنگیز امروز مرکبش ” صنعت ” و سرمایه و سلاحش علم و نقابش دموکراسی و انسان دوستی و تمدن و توسعه و صلح و حقوق و بشر .
چنگیز دیروز مفاصل اعضا یک پیکر را می گسست و چنگیز امروز پیوند های عمیق و قدسی روح را ، چنگیز دیروز سر از تن جدا می کرد و چنگیز امروز فطرت آدمی را از کالبدش ، چنگیز دیروز خانه ها را آتش میزد و چنگیز امروز کشور ها را ، آسمان را ، عشق را ، ایمان را و هر چه را که آدمی در پناه آن ” آدمی ” می تواند ماند ، بر سرش آوار می کند . چنگیز دیروز جامه از تنها بدر کرد و می ربود و چنگیز امروز ماهیت آدمی و هویتش را .
به هر حال جور ، غارت و دشمنی انسان با انسان که از قابیل آغاز شده است همچون دیگر پدیده های عالم در مسیر تکاملی و تصاعدی حویش اکنون به آسمانها رسیده است و قلمرو حکومتش نه دیگر از مرزی به مرزی و از قومی به قومی که پهنه ی جهان است و کشور انسان .
مجموعه آثار ۲۵ ، ص ۳۵۱
منبع
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر