من فرياد مي زنم ، پس هستم.

من فرياد مي زنم ، پس هستم.

تو فرياد مي شنوي ، پس هستي !؟

(آنان که فرياد نمي زنند و فريادي نمي شنوند ، پس نیستند وبه حساب نمی آیند!؟ )

*****

امروز اگر می خواهی در این گروه مشهور شوی باید به آن گروه دشنام بدهی ، اگر می خواهی ، ستاره ذهن ها شوی ؛ باید چاپلوس ومتملق باشی ، اگر می خواهی ؛ سری بین سرها ؛ بلندتر وسرآمدتر داشته باشی ، باید ریاکاری کنی واگر....

عجب دنیایی برای خود ترسیم کرده ایم ؛بعضی می خواهند صداقت ها، پنهان و دغل بازی ها برملا ونمایان باشد، گوش بعضی ، از شنیدن سخن حق ؛ سنگین وناشنوا شده است ، دوست ندارند برای آنان از سر خیرخواهی سخنی گفته شود ، اسب چموش مدیریت آنان، همان راهی را ؛ طی می می کند که دوست دارند ومطابق میل فضاسازان است، نه اینکه ؛ آن چه نیاز مجموعه مدیریتی لازم دارد ، باید انجام شود .

اجرای دستورالعمل ساماندهی نیروری انسانی وزارت خانه ، بدون توجیه معلمان وارکان مدیریتی آموزش وتعامل با بدنه آموزش و پرورش ؛ موجب خسارت به فرهنگ وآموزش مردم است ؛ ولی ظاهراً کار درست همان ؛ اجرای سخن و دستور نادرست است. چه کسی دوست ندارد که بدنه آموزش وپرورش سبک تر شود وسرویس دهی به معلم و دانش آموز ساده وروان نباشد؟ ؛ اما آنقدر به هم بی اعتماد شده ایم که نشنیده ونخوانده وتحقیق نکرده سخن همدیگر را، رد می کنیم.

باید اطلاع رسانی کرد باید اهداف طرح بیان شود و آن را تبیین کرد باید مزایا ومعایب را نه مغرضانه، بلکه عالمانه و با دلیل وبرهان بیان کرد ، اما به دلیل نبود ساز وکار ایجاد ارتباط با معلمان و کادر اجرایی مدارس ، هر روز بدتر از دیروز فاصله بین معلم وارکان اجرایی با آموزش پرورش؛ با نگرانی های موجود ، افزوده می شود.وچه نهادی بهتر از تشکل های معلمان می توانند این کار را به سر مقصد منظور برساند.ودر این مسیر عرض اندام ، وارائه هدف نمایند!؟

به راستی چرا رفتارهای نادرست و جدیدی را به بدنه اجتماع و فرهنگ مردم ، ترزیق می کنیم، که راه برون رفت از این رفتارهای غلط ، پرهزینه باشد؟

بعضی؛ باید دشنام بشنوند تا تغییر رفتار بدهند! باید صدایت را کلفت کنی تا صدایت رابشنوند! باید فضا را متشنج کنند تا ، تا معنی آرامش را بفهمند! عجب وارونه بازاری شده است!؟



زمان ارسال در وبلاگ قبلی : شنبه پنجم مرداد 1387 -

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر