از حضرت امام صادق (ع )

در حديث ( عنوان بصرى ) كه مورد توجه علماى اخلاق است ، دستورهايى از حضرت امام صادق عليه السلام براى سالكان الى الله آمده است كه ما ترجمه روايت را ذكر مى كنيم .

( عنوان بصرى ) پيرمردى بود كه هفتاد و چهار سال از عمرش ‍ مى گذشت ، او مى گويد.

من سالها با ( مالك بن انس ) رفت و آمد داشتم . هنگامى كه جعفربن محمد الصادق عليه السلام به مدينه آمد، من رفت و آمد با او را نيز شروع كردم و دوست داشتم همان گونه كه از (مالك ) درس مى گيرم . از آن حضرت نيز درس بگيرم ، تا اينكه روزى حضرت به من فرمود: « من شخص ‍ بدهكار به خداوند هستم (يعنى خداى تعالى وظايفى را از من به گونه وجوب خواسته كه بايد انجام دهم ) و علاوه بر اين در هر ساعى از ساعات شبانه روز اوراد و اذكارى دارم ، مرا از ورد و ذكرم ،باز ندار و از مالك درس بگير و با او در رفت و آمد باش ، هم چنان كه تا حال بودى .»

عرض كردم : يا ابا عبدالله ! حقيقت بندگى چيست ؟ فرمود سه چيز است :

اول ، آنكه بنده خدا در تمام آنچه خداى تعالى در اختيار او قرار داده است ، ملكيتى براى خود نبيند.

دوم آنكه بنده براى خودش تدبير نداشته باشد. و سوم همه اشتغال و كارش در دستورات و امر و نهى الهى باشد.

پس هنگامى كه بنده اى در نعمتهاى الهى مالكيتى براى خود نديد، انفاق كردن در موردى كه خدا دستور داده ، بر او آسان مى شود و هرگاه بنده تدبير امور خود را به مدبرش ، واگذار كرد، مصيبتهاى دنيا بر او آسان مى شود و هرگاه بنده اى به آنچه خداى تعالى امر و نهى فرموده ، مشغول شد، فراغتى به او دست نمى دهد تا به مجادله و مباهات با مردم بپردازد و اگر خداى تعالى بنده اى را گرامى داشت و به اين سه صفت موفق فرمود، دنيا وشيطان و خلق همگى در نظر او خوار مى شوند، و او از روى زياده طلبى و يا فخر فروشى دنيا را نمى طلبد و آنچه را كه در نزد مردم است به خاطر عزت يافتن و برترى جستن ، طلب نمى كند و روزگار خود را به بطالت نمى گذراند و اين اولين درجه تقوى است ، خداى تعالى مى فرمايد: اين خانه آخرت را ما براى كسانى قرار خواهيم داد كه در زمين برترى و فساد نخواهند، و عاقبت نيكو از براى افراد با تقواست .

گفتم : يا ابا عبدالله ! مرا وصيتى بفرما.

فرمود: نه چيز وصيت مى كنم ، اين نه چيز وصيت من به كسانى است كه بخواهند در راه خدا قدم بردارند، از خدا مى خواهم كه تو را موفق بدارد تا آنها را به كار بندى . سه چيز از آن نه چيز، درباره رياضت نفس است ، و سه چيز درباره بردبارى ، و سه چيز در دانش آموزى است ، پس نيكو به خاطرم بسپار، مبادا به آنها با ديده حقارت بنگرى . عنوان بصری مى گويد: كاملا توجه كردم ببينم حضرت چه دستور مى دهد؟

امام فرمود: اما آنكه درباره رياضت است :

1. مبادا چيزى را كه اشتها ندارى ، بخورى ، كه حماقت و ابهلى مى آورد. جز به هنگام گرسنگى چيزى مخور.

2. چون خواستى بخورى ، از حلال بخور و نام خدا را ببر.

3. به ياد حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله باش كه فرمود: آدمى ظرفى را پر نكرد كه شرش از شكم بيشتر باشد، و چون ناچار بايد بخورى ، يك سوم شكم را براى غذا و يك سوم را براى نوشيدن و يك سوم ديگر را براى نفس كشيدن بگذار.

و اما آنكه درباره بردبارى است :

1. كسى كه به تو گفت : اگر يكى بگويى ، ده جواب خواهى شنيد، به او بگو: اگر ده هم بگويى ، يك پاسخ از من نخواهى شنيد!

2. كسى كه تو را ناسزا گفت ، بگو: اگر در آنچه ميگويى راستگويى از خدا مى خواهم كه مرا بيامرزد و اگر در آنچه مى گويى ، دروغگوى از خدا مى خواهم كه تو را بيامرزد.

3. هر كس تو را تهديد به جور و غدر كرد، تو او را وعده نصيحت و دعابده .

و اما آنكه در بار دانش است :

1. هر چه نمى دانى ، از دانشمندان بپرس ، و مبادا پرسش ، و مبادا پرسش تو به آن منظور باشد كه انان را در تنگناى جواب قرار دهى و يا ازمايش كرده باشى .

2. و مبادا كه به راى خود عمل كنى ، تا مى توانى راه احتياط را از دست مده .

3. از فتوا دادن بگريز، هم چنان كه از شير مى گريزى ، و گردنت را پل پيروزى ديگران مكن .

سپس امام صادق عليه السلام فرمود: ای عنوان! از نزد من برخيز كه نصيحت لازم را به تو كردم و ورد مرا بر هم مزمن كه من درباره خودم مرد بخيلى هستم (بسيار مواظب وقت خود هستم

با پوزش از نویسنده وخوانندگان محترم

منبع این مطالب برای ارجاع و ذکر یاد خیر نویسنده نداشتم.

ویژه نامه ای در باره امام صادق (ع)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر